درس خارج فقه آیت‌الله مرتضوی

95/10/04

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: رمي جمره عقبه/ اعمال مني/چهارمي عمل/اعمال حج تمتع

فرع اول در مساله یک از رمی جمره عقبه ما اشار الیه سیدنا الاستاذ بقوله «ولو نسي جاز إلى يوم الثالث عشر».[1]

اگر رمی جمره عقبه در روز عید فراموش شده است و شب یازدهم متوجه شده است که رمی جمره عقبه را فراموش کرده است در این فرض می فرمایند روز یازدهم قضای این جمره واجب است و اگر شب دوازدهم متوجه شد رمی جمره عقبه را فراموش کرده است باید روز دوازدهم قضایش را انجام دهد و اگر شب سیزدهم متوجه شد باید قضایش را روز سیزدهم انجام دهد نتیجه اینکه در این فرع چند حکم وجود دارد:

    1. وجوب قضا

    2. عدم جواز قضا در شب

    3. قضا باید در روز بعد التذکر صورت گیرد.

دلیل بر وجوب قضا

اولا: اتفاق الکل

اصل وجوب قضا مورد اتقاق می باشد فقط صاحب جواهر[2] فرموده است شافعیه علی احد القولین گفته اند که قضا ساقط است لعل منشا نقل جواهر، کلام مرحوم شیخ در خلاف[3] مساله 189 می باشد که این فرع را جناب شیخ در مساله 185 نیز ذکر کرده است.

ثانیا: صحیحه عبد الله بن سنان: «مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُوسَى بْنِ الْقَاسِمِ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ قَالَ‌ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ‌ رَجُلٍ أَفَاضَ‌ مِنْ‌ جَمْعٍ‌- حَتَّى‌ انْتَهَى‌ إِلَى‌ مِنًى‌ فَعَرَضَ لَهُ عَارِضٌ فَلَمْ يَرْمِ حَتَّى غَابَتِ الشَّمْسُ قَالَ يَرْمِي إِذَا أَصْبَحَ مَرَّتَيْنِ مَرَّةً لِمَا فَاتَهُ وَ الْأُخْرَى لِيَوْمِهِ الَّذِي يُصْبِحُ فِيهِ وَ لْيُفَرِّقْ بَيْنَهُمَا يَكُونُ أَحَدُهُمَا بُكْرَةً وَ هِيَ لِلْأَمْسِ وَ الْأُخْرَى عِنْدَ زَوَالِ الشَّمْسِ».[4]

این صحیحه دلالت بر سه حکم مذکور در این فرع دارد.

این روایت به سه طریق نقل شده است و در هر سه طریق به عبد الله بن سنان می رسد و هر سه طریق صحیح است لکن صاحب جواهر بعد از نقل این صحیحه(برای لزوم رعایت ترتیب) فرموده است «ورواه الصدوق في الفقيه في الصحيح عن معاوية بن عمار مثله ، والشيخ في الصحيح عنه أيضا».[5]

این نقل صاحب جواهر قطعا سهو من قلمه الشریف می باشد زیرا همانطور که در وسائل ذکر کردیم هر سه سند به عبد الله بن سنان می رسد کما اینکه در اصل مصدر یعنی در كافي[6] و تهذيب[7] و من لا يحضره الفقيه[8] هم روایت از عبد الله بن سنان نقل شده است و در روضة المتقین دو قرینه بر این مطلب ذکر کرده است یکی لفظ علیه السلام و یکی تصریح به عبد الله بن سنان.

ثالثا: صحیحه معاویة بن عمار: «مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فِي حَدِيثٍ قَالَ: قُلْتُ لَهُ الرَّجُلُ يَرْمِي الْجِمَارَ مَنْكُوسَةً قَالَ يُعِيدُهَا عَلَى‌ الْوُسْطَى‌ وَ جَمْرَةِ الْعَقَبَة».[9]

از امام علیه السلام سوال کرد که کسی ترتیب رمی را بر عکس انجام داده است یعنی اولی جمره عقبه را رمی کرده است بعد وسطی و بعد اولی، امام علیه السلام فرمودند رمی جمره وسطی و عقبه را باید رمی کند اما نسبت به جمره اولی تکرار لازم نیست زیرا آنچه قبل از آن انجام داده است کالعدم است.

تقریب استدلال:

اگر اصل رمی انجام شده است اما یکی از خصوصیات- کونه مرتبا- نیامده است اگر در فوت خصوصیت رمی، قضا واجب شد در مورد عدم اتیان اصل رمی بطریق اولی قضا لازم است لذا صاحب جواهر نیز به صحیحه معاویة بن عمار در مقام استدلال اشاره کرده است اگر چه در این بحث ایشان به صحیحه عبد الله بن سنان اشاره نکرده است.

در حدیث چهارم جمله و ان کان من الغد نیز آمده است که دلالت را بر مدعی اوضح می کند.

متن حديث: «وَ عَنْهُ عَنْ أَبِيهِ وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ عَنِ الْفَضْلِ عَنْ صَفْوَانَ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فِي حَدِيثٍ قَالَ: قُلْتُ الرَّجُلُ يَنْكُسُ فِي رَمْيِ الْجِمَارِ- فَيَبْدَأُ بِجَمْرَةِ الْعَقَبَةِ ثُمَّ الْوُسْطَى ثُمَّ الْعُظْمَى- قَالَ يَعُودُ فَيَرْمِي الْوُسْطَى ثُمَّ يَرْمِي جَمْرَةَ الْعَقَبَةِ- وَ إِنْ كَانَ مِنَ الْغَدِ».[10]

مرحوم نراقی در مستند[11] در این رابطه به سه مطلب اشاره کرده است:

    1. این حکم از نظر روایات اختصاص به نسیان دارد و شامل جهل نمی شود.

    2. روایات دلالت بر وجوب قضا در روز ندارد لذا باید به اجماع تمسک کرد.

    3. اینکه تا روز سیزدهم می توان قضا را انجام داد نیز باید از غیر روایات استفاده شود.


[1] تحريرالوسيله، امام خميني، ج1، ص444.
[2] جواهر الكلام، محمد حسن نجفي، ج20، ص24.
[3] خلاف، شيخ طوسي، ج2، ص358.
[4] وسائل الشيعه، حرعاملي، ج14، ص73، ابواب رمي جمره عقبه، باب15، ح1، ط آل البيت.
[5] جواهر الكلام، محمد حسن نجفي، ج20، ص25.
[6] اصول كافي، شيخ كليني، ج4، ص484، ط اسلاميه.
[7] تهذيب الاحكام، شيخ طوسي، ج5، ص262.
[8] من لا يحضره الفقيه، شيخ صدوق، ج2، ص476.
[9] وسائل الشيعه، حرعاملي، ج14، ص265، ابواب العود الي المني، باب5، ح1، ط آل البيت.
[10] وسائل الشيعه، حرعاملي، ج14، ص266، ابواب العود الي المني، باب5، ح4، ط آل البيت.
[11] مستند الشيعه، محقق نراقي، ج13، ص60.