درس خارج فقه آیت‌الله مرتضوی

95/02/29

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: خروج از عرفات نسیانا/وقوف در عرفات/اعمال حج تمتع

کلام در این فرع بود که زید ناسیا از عرفات خارج شده است و قبل از غروب متوجه شده است که باید برگردد اما برنگشت آیا بر این شخص کفاره(بدنه یا صوم) ثابت است یا نه؟

گفتیم دو قول است:

مشهور و سیدنا الاستاذ می گویند کفاره واجب نیست

حکی عن الشهید فی المسالک که کفاره واجب است.

کلام در ادله این اقوال بود.

در حرمت افاضه از عرفات چند احتمال وجود دارد:

احتمال اول: موضوع کفاره حرکت از عرفات بدون رجوع می باشد.

احتمال دوم: موضوع کفاره حرکت از عرفات اعم از رجوع و عدم رجوع می باشد.

احتمال سوم: موضوع کفاره کون محرم در این روز می باشد.

احتمال چهارم: موضوع کفاره کون حرام در این روز است.

نوع محققین احتمال اول را گفته اند یعنی موضوع وجوب کفاره افاضه از عرفات بدون رجوع می باشد اگر این موضوع کفاره باشد کما لایعبد انصراف ادله کفاره به این فرض

مناسبت حکم و موضوع اقتضا می کند که موضوع کفاره این باشد که با قصد عدم برگشت از عرفات خارج شود و بعد هم عصیانا برنگردد اما کسی که برگردد افاض بر او صادق نیست مگر مجازا اما در مانحن فیه که شخص ناسیا از عرفات خارج شده است چون خطاب ندارد لذا مرکتب حرمت نشده است در نتیجه در این فرض کفاره ثابت نیست.

اما بنابر بقیه احتمالات خصوصا احتمال چهارم کلام شهید صحیح است اگر کسی ادعا کند که من افاض یعنی هنگام غروب در عرفات نباشد طبعا این شخص هنگام غروب در عرفات نبوده است لذا باید کفاره بدهد.

و فیه: موضوع کفاره مطلق حرکت از عرفات نیست بلکه موضوع، حرکت حرام است آنهم در صورتی که برنگردد.

مختار استاد: در این فرض کفاره واجب نیست.

از ماذکرنا حکم مساله پنجم روشن شد.

مسألة 5 - لو نفر قبل الغروب عمدا وندم ورجع ووقف إلى الغروب أو رجع لحاجة لكن بعد الرجوع وقف بقصد القربة فلا كفارة عليه.[1]

زید عالما عامدا در روز عرفه از عرفات خارج شده است اما دوباره -اما ندما و اما لحاجة -به عرفات برگشته است آیا در این فرض کفاره ثابت است یا نه؟

این فرع اختلافی است.

اکثر فقهاء می فرمایند این فرع کفاره ثابت نیست.

جمله از فقهاء مانند ابن سعید در نزهة و صاحب حدائق بل حکی عن کشف اللثام که می فرمایند در این فرض کفاره ثابت است.

و لا يسقط البدنة برجوعه إلى عرفة لأن سقوطها بعد وجوبها يحتاج إلى دليل[2]

عبارت صاحب حدائق:

قالوا: و لو أفاض عامدا و عاد قبل الغروب لم يلزمه الجبر، لأصالة البراءة و لانه لو لم يقف أولا ثم اتى قبل غروب الشمس و وقف حتى تغرب الشمس لم يجب عليه شي‌ء، فكذا هنا. و حكى العلامة في المنتهى عن بعض العامة قولا باللزوم «1» لحصول الإفاضة المحرمة المقتضية للزوم الدم فلا يسقط الا بدليل. قال في المدارك: و هو غير بعيد و ان كان الأقرب السقوط. أقول: المسألة عندي محل توقف، لفقد النص في المقام، و التعليلات التي ذكروها عليلة لا تصلح لتأسيس الأحكام الشرعية، و القول العامي لا يخلو من قوة.[3]

این فرع بین عامه هم اختلافی است، حنفی ها می گویند کفاره دراد اما مالکی ها و حنابله و شافعی ها می گویند کفاره ندارد.

نظر استاد: در این فرع کفاره ثابت نیست زیرا موضوع کفاره افاضه از عرفات بدون رجوع می باشد و در این فرض این فرد به عرفات رجوع کرده است بله احتیاط مستحب ثبوت کفاره است تا مخالفت با فقهاء امامیه نشده باشد.

اشتباه حدائق و امثالش بخاطر این است که شیخ در خلاف بحث را اینگونه مطرح کرده است که آیا در این فرع کفاره ساقط است یا نه؟ بعد فکر کرده اند چون شک در سقوط است اصل عدم سقوط می باشد و حال آنکه بحث در سقوط نیست بلکه شک در اصل ثبوت است.

صاحب جواهر دلیلی ذکر کرده است که اشبه به قیاس مع الفارق است ایشان می گوید کفاره ثابت نیست زیرا ما از این شخص مسمی را میخواهیم مثلا اگر در عرفات بعد از درک مسمی خوابیده است یا قبل از ظهر خوابیده است و نزدیک غروب بیدار شده است این شخص کفاره ندارد طبعا در این فرض هم نباید کفاره داشته باشد.

این مثال صاحب جواهر قیاس مع الفارق است زیرا در این مثال، این شخص اصلا از عرفات خارج نشده است بلکه فقط مقداری از وقوفش بدون قصد بوده است.

و لو عاد قبل الغروب لم يلزمه شي‌ء كما عن الشيخ و ابني حمزة و إدريس للأصل، و لأنه لو لم يقف إلا هذا الزمان لم يكن عليه شي‌ء، فهو حينئذ كمن تجاوز الميقات غير محرم ثم عاد إليه فأحرم .[4]

 


[1] تحرير الوسيلة، حضرت امام، ج‌1، ص441.
[2] نزهة الناظر، حلی ابن سعید، ص57.
[3] حدائق الناضرة، شیخ یوسف بحرانی، ج16، ص383.
[4] جواهر الکلام، محمد حسن جواهری، ج19، ص29.