درس خارج فقه آیت‌الله مرتضوی

95/02/15

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: منتهای وقوف در عرفات/وقوف در عرفات/اعمال حج تمتع

حیثیت دوم: منتهی وقوف در عرفه

کما اشار الیه امام رحمه الله علیه: من زوال يوم عرفة إلى الغروب الشرعي.[1]

منتهی وقوف در عرفه غروب شرعی است.

در منتهی وقوف در عرفه دو بحث وجود دارد:

بحث اول: اختلاف بین مشهور و مرحوم شیخ در خلاف.

مشهور می گویند: انتهای وقوف، غروب شرعی است.

مرحوم شیخ در خلاف می فرماید: منتهای وقوف طلوع فجر روز دهم است.

گر چه فقهای موخر از ایشان این بحث را طول دادند که ابن ادریس می گوید که این گفتار از عامه گرفته شده است و یکی دیگر می گوید که مراد شیخ اعم از وقوف اختیاری و اضطراری است لکن این بحث مهم نیست چرا که فرمایش مرحوم شیخ هیچ دلیلی ندارد و مخالف با کل روایاتی است که میگوید: منتهی وقوف غروب شمس یا ذهاب حمره است.

 

بحث دوم: منتهی وقوف غروب شرعی است.

از دو بعد این بحث بررسی می شود.

 

بُعد اول: منتهی وقوف غروب شرعی است.

دلیل این نظریه:

اولا: اتفاق امامیه ما عدا الخلاف.

ثانیا: روایات باب 22 از ابواب حج و وقوف در عرفه که مفادش این است که حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله مخالفت با عامه مردم کردند و بعد از غروب خارج شدند.

مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ فَضَالَةَ‌وَ صَفْوَانَ وَ حَمَّادِ بْنِ عِيسَى عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ: قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع إِنَّ الْمُشْرِكِينَ كَانُوا يُفِيضُونَ قَبْلَ أَنْ تَغِيبَ الشَّمْسُ- فَخَالَفَهُمْ رَسُولُ اللَّهِ ص وَ أَفَاضَ بَعْدَ غُرُوبِ الشَّمْسِ.[2]

 

بُعد دوم: اختلافی در این روایات است که در بعضی از روایات منتهی عرفه، استتار قرص(غروب شمس) و در بعضی روایات منتهی عرفه، ذهاب حمره مشرقیه است.

وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ مُوسَى بْنِ الْحَسَنِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْحَمِيدِ الْبَجَلِيِّ وَ السِّنْدِيِّ بْنِ مُحَمَّدٍ الْبَزَّازِ عَنْ يُونُسَ بْنِ يَعْقُوبَ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع مَتَى نُفِيضُ مِنْ عَرَفَاتٍ- فَقَالَ إِذَا ذَهَبَتِ الْحُمْرَةُ مِنْ هَاهُنَا- وَ أَشَارَ بِيَدِهِ إِلَى الْمَشْرِقِ وَ إِلَى مَطْلَعِ الشَّمْسِ.[3]

مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ عَنْ يُونُسَ بْنِ يَعْقُوبَ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع مَتَى الْإِفَاضَةُ مِنْ عَرَفَاتٍ- قَالَ إِذَا ذَهَبَتِ الْحُمْرَةُ يَعْنِي مِنَ الْجَانِبِ الشَّرْقِيِّ. [4]

 

بر این اساس این اختلاف چگونه برطرف شود؟

اختلافی است در باب نماز در غروب شرعی، که در کتاب صلوه محقق می گوید که اشهر اقوال ذهاب حمره مشرقیه است نه غروب شمس(استتار قرص).

سیدنا الاستاد در کتاب صلوه الی المغرب دارد که در این جا غروب شمس است.که به یک معناست.

غروب شرعی به کدام مورد محقق می شود؟ به استتار قرص است که اتفاق عامه است. وجماعتی از امامیه هم اینرا گفته اند. ولی اکثر امامیه می گویند که غروب شرعی به ذهاب حمره مشرقیه محقق می شود.

 

دلیل محققین: (غروب به ذهاب حمره مشرقیه است)

طریق اول: روایاتی که غروب شمس(استتار قرص) را ملاک قرار داده اند موافق با عامه است. لذا روایات ذهاب حمره مشرقیه در مقام تعارض مقدم است: خد ما خالف العامه.

پس حدیث 1 را حمل بر تقیه کنیم و ح 2 و 3 بیان حکم واقعی می باشد.

 

طریق دوم: نسبت بین غروب شمس و ذهاب حمره عموم مطلق است. چون استتار قرص در کل امکنه 10 تا 20 دقیقه قبل از ذهاب حمره است. پس حدیث 2 و 3 اخص است لمکان اخصیت، تخصیص مطلق بر مقید می شود که نتیجه آن علی التقدیرین ما افاده حضرت امام است که فرمودند: الی غروب الشمس چه از باب حمل مطلق بر مقید و چه از باب مخالفت عامه.

 

طریق سوم: این طریق ادق است، زیرا تا جمع دلالی ممکن است نوبت به تقیه نمی رسد.

طائفه اول گر چه غروب شمس را می گوید ولکن مراد لیل و مغرب است.

طائفه دوم مبین طائفه اول است. طائفه دوم اماره بر غروب را میگوید که مراد از غروب استتار قرص خورشید است. مراد از غروب شمس، غروب شرعی است. طائفه دوم اماره بر غروب شرعی است که از کجا بفهمیم که غروب شرعی محقق شده است که طریق بر فهمیدن غروب شرعی ذهاب حمره مشرقیه است.

نتیجه اینکه با استتار قرص غروب شرعی محقق نشده است وقتی ذهاب حمره مشرقیه صورت گرفت می فهمیم که استتار قرص واقعا محقق شده است.

نتیجه اینکه منتهای وقوف در عرفات غروب شرعی است که همان ذهاب حمره مشرقیه است.

 

بقی الکلام در سه مطلب:

مطلب اول: آیا تاخیر از اول زوال شرطی دارد؟

گاهی تاخیر به خاطر نماز و غسل و موعظه است. و گاهی خیر نماز و غسل نمی خواند و می خواهد در عرفات نماز بخواند. آیا بدون نماز تاخیر جائز است؟

مطلب دوم: توضیح عبارت حضرت امام رحمه الله است که فرموده اند: احوط زوال است که بعد می فرمایند که احوط عدم تاخیر است.

مطلب سوم: عناوین خمسه یا ستته که در روایات است.

 


[1] تحرير الوسيلة، حضرت امام، ج‌1، ص431.
[2] وسائل الشيعة، شیخ حر عاملی، ج‌13، ص557، ابواب احرام الحج، باب22، ح1، ط آل البیت.
[3] .وسائل الشيعة، شیخ حر عاملی، ج‌13، ص557، ابواب احرام الحج، باب22، ح2، ط آل البیت.
[4] . وسائل الشيعة، شیخ حر عاملی، ج‌13، ص557، ابواب احرام الحج، باب22، ح3، ط آل البیت.