درس خارج فقه آیت الله مرتضوی

94/12/09

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: شک در اشواط قبل از تقصیر/سعی/افعال عمره
فرع سوم: شک در نقیصه قبل از تقصیر
این شک دو فرض دارد:
فر ض اول: یقین به شش شوط دارد و شک در 7 دارد.
فرض دوم: یقین به شش ندارد یعنی نمی داند چند شوط انجام داده است.
این  فرض دوم مورد اختلاف است.
نظریه اول: احکام شک در سعی در اثناء سعی جاری می شود کما عن جماعة منهم سیدنا الاستاذ
نظریه دوم: در این فرض حکم شک بعد از فراغ جاری می شود و این سعی صحیح است کما حکی عن جماعة منهم شیخ اساتذة مرحوم نائینی
دلیل بر نظریه اول:
این فرض داخل در صحیحه سعید بن یسار است و حکم شک در سعی در اثناء سعی را جاری می نمائیم که حکم آن اگر حافظ است وجوب اتیان به شوط هفتم است و مع عدم الحفظ باید سعی را اعاده کند.

دلیل نظریه دوم: تمسک به قاعده تجاوز و فراغ
فرض این بود که بعد از فراغ از سعی و قبل از تقصیر شک برایش حاصل شده است در حالیکه هنوز وارد جزء بعدی هم نشده است.
بلاشبهة در بعضی فروض قاعده تجاوز جاری است مثلا اگر از زمان فراغ از سعی پنج ساعت گذشته است و موالات بهم خورده است و راهی برای تدارک سعی باقی نمانده است- بنابر اینکه موالات از شرائط صحت سعی باشد- در این فرض قاعده تجاوز جاریست و حکم به صحت می شود.
و علی تقدیر نه قاعده تجاوز جاریست و نه قاعده فراغ و این سعی علی تقدیر محکوم به بطلان است و علی تقدیر وجوب اتمام دارد.
توضیح ذلک:
در قاعده تجاوز تارة تجاوز حقیقی است مثلا نماز را سلام داده است و داخل تسبیهات شده است یا رکوع را انجام داده است و شک در سوره کرده است، بعد از تقصیر در سعی شک کرده است و یا اگر چه داخل در تقصیر نشده است لکن موالات بهم خورده است یا نماز را سلام داده است و حدثی از او صادر شده است در تمام این موارد تجاوز حقیقی است زیرا از محل تدارک گذشته است.
و اخری تجاوز حقیقی نیست ولکن در حکم تجاوز حقیقی است مثلا در نماز داخل سوره شده است و بعد از قرائت آیه اولی از سوره شک می کند حمد را خوانده است یا نه؛ اینجا تجاوز حقیقی نیست زیرا تا قبل از رکوع می توان حمد را تدارک کند لکن در حکم تجاوز است زیرا در جزء مترتب داخل شده است سوره بعد از حمد است و این شخص وارد جزئی شده است که بعد از حمد قرار گرفته است.
در ما نحن فیه در دو فرض نه از قسم اول است و نه از قسم دوم
1-قائل باشیم موالات شرط نیست در این صورت نه وارد جزء بعدی شده است و نه محل منسی گذشته است که قابل تدارک نباشد.
2-قائل به وجوب موالات باشیم ولکن فاصله بین سعی و شک به مقداری نباشد که موالات بهم خورده باشد مثلا ده دقیقه بعد از سعی شک کرده است.
در این دو فرض مضی حقیقی(دخول در جزء مترتب) محقق نشده است زیرا تقصیر هنوز انجام نشده است و مضی حکمی هم نیامده است زیرا محل سعی قبل از تقصیر است و قابل تدارک می باشد(در تقسیم بندی بالا جناب استاد ملاک تجاوز حکمی را دخول در جزء مترتب دانستند نه عدم تدارک مثل اینکه وارد سوره شده و شک در حمل کرده است با توجه به اینکه محل سوره بعد از حمد است تجاوز حکمی است زیرا هنوز حمد تا قبل از رکوع قابل تدارک است).
نعم علی تقدیر هر دو قاعده جاری است باینکه گفته شود سه فراغ و سه تجاوز داریم:
1-تجاوز حقیقی مثل دخول در رکوع و شک در سوره یا شک در سعی بعد از تقصیر
2-تجاوز حکمی که داخل در جزء بعد نشده است لکن قابل تدارک نیست مثل  شک در نماز بعد از سلام و حدوث حدث یا شک در سعی بعد از فوت موالات.
3-تجاوز اعتقادی -که در باب طواف هم اشاره شد- در ما نحن فیه تجاوز حقیقی یا حکمی نیست ولکن تجاوز اعتقادی است زیرا این شخص خودش را می بیند که سعی را تمام کرده است «یری انه قد فرغ من السعی» در این فرض لقائل ان یقول که قاعده فراغ و تجاوز، فرض اعتقاد را هم شامل می شود.
بر این اساس مساله ذات قولین شده است عده ای قائل به صحت و عده ای قائل به بطلان علی تقدیر و وجوب اتمام علی تقدیر آخر شده اند.

ظاهرا و الله العالم ادعای جریان قاعده فراغ و تجاوز در فراغ اعتقادی بدون دلیل است زیرا در تجاوز حقیقی که بحثی نیست و تجاوز حکم هم در باب صلاة دلیل دارد و در باب سعی هم در یک فرض(فوت موالات) ایضا دلیل دارد اما فراغ اعتقادی دلیلی ندارد لذا یا باید طبق قاعد عمل شود و یا طبق صحیحه سعید بن یسار عمل کرد اگر طبق صحیحه عمل کردیم حکم این فروض فرق می کند اگر حافظ عدد باشد یک حکم دارد و اگر حافظ نباشد حکم دیگری دارد.
بحث موالات در کلام غیر واحد من الفقهاء در این فرض مطرح شده است بعضی فرض را منحصر کرده اند که موالات بهم نخورده باشد و بعضی فرض را منحصر کرده اند به اینکه موالات بهم خورده باشد کما اینکه بعضی بحث را مترتب کرده اند بر اعتبار موالات و بعضی بر عدم اعتبار موالات
لکن ما ذکرنا بهتر است و باید تفصیل داد و علی المبنی همه فروض را بررسی کرد.
سیدنا الاستاذ کما تری می فرمایند: فالأحوط إتمام ما احتمل من النقص یعنی قاعده تجاور یا فراغ جاری نیست.
این احتیاط با توجه به اینکه بعد از اشکال آمده طبعا باید وجوبی باشد لکن اگر قاعده فراغ جاری باشد باید احتیاط مستحبی باشد و اگر قاعده جاری باشد باید به روایت عمل شود.
علی تقدیر این احتیاط بی اشکال است و علی تقدیر اشکال دارد.
ما گفتیم دو فرض در این فرع وجود دارد یک فرض این بود که شخص حافظ عدد باشد در این فرض احتیاط وجوبی خوب است زیرا به مقتضای صحیحه سعید بن یسار حضرت فرمودند که شوط هفتم را انجام بدهد لذا حکم به احتیاط وجوب موافق مفاد روایت است اگر چه طبعا باید فتوی به وجوب اتمام می دادند.
اما اگر حافظ عدد نباشد این احتیاط صحیح نیست زیرا حضرت در این صحیحه در این فرض فرمودند کل سعی باید اعاده شود زیرا شک در سعی مثل شک در نماز سه رکعتی می باشد.