درس خارج فقه آیت‌الله مرتضوی

94/12/08

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: شک در اشواط بعد از تقصیر/سعی/افعال عمره

مسألة 11 لو شك في عدد الأشواط بعد التقصير يمضي و يبني على الصحة، و كذا لو شك في الزيادة بعد الفراغ عن العمل، و لو شك في النقيصة بعد الفراغ و الانصراف ففي البناء على الصحة إشكال، فالأحوط إتمام ما احتمل من النقص، و لو شك بعد الفراغ أو بعد كل شوط في صحة ما فعل بنى على الصحة، و كذا لو شك في صحة جزء من الشوط بعد المضي.[1]

در این مساله پنج فرع بیان شده است.

فرع اول: شک بعد از سعی و تقصیر

ساعی بعد از سعی و بعد از تقصیر شک می کند این سعی ای که انجام شده است، یک شوط بوده یا هفت شوط، پنج شوط بوده یا هفت شوط، شش شوط بوده یا هفت شوط.

در این فرض سیدناالاستاد می فرمایند: این سعی صحیح است.

دلیل بر این حکم:

قاعده فراغ بلکه تجاوز.

بیان مطلب: محل سعی کما تقدم الکلام بعد از صلوه و قبل از تقصیر است. این شخص حسب الفرض تقصیر را انجام داده است وبعد از انجام تقصیر شک کرده که آن سعی چند شوط بوده است. که در جمیع فروض احتمال صحت سعی موجود است.(در شک 5 و 7 - 3 و 7 – 6 و 7 که احتمال صحت در 7 می رود.)

لذا قاعده تجاوز می گویدکه کل موردی که از محل مشکوک عبور کرده و تجاوز کرده است، شک او شک نیست.

پس قاعده تجاوز هم متکفل اتیان به سعی است و هم متکفل حکم شک در اثناء سعی است.

پس مقتضای قواعد، صحت این سعی است.

در همین فرض توهمی است که لعل از اطلاق فرمایش محقق در شرائع که در جواهر آمده است.

 

متن کلام محقق:

[المسألة الثالثة من لم يحصل عدد سعيه]

المسألة الثالثة من لم يحصل عدد سعيه بمعنى انه شك فيه و هو في الأثناء و لم يكن بين السبعة فما زاد اعاده[2]

کلمه اعاد اطلاق دارد که قبل از تقصیر یا بعد از تقصیر یا ... .

می فرمایند اگر احد الاطراف متیقن نیست آن سعی باطل است.

منشاء این فتوای:

مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ يَحْيَى وَ عَلِيِّ بْنِ النُّعْمَانِ عَنْ سَعِيدِ بْنِ يَسَارٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع رَجُلٌ مُتَمَتِّعٌ- سَعَى بَيْنَ الصَّفَا وَ الْمَرْوَةِ سِتَّةَ أَشْوَاطٍ- ثُمَّ رَجَعَ إِلَى مَنْزِلِهِ وَ هُوَ يَرَى أَنَّهُ قَدْ فَرَغَ مِنْهُ- وَ قَلَّمَ أَظَافِيرَهُ وَ أَحَلَّ ثُمَّ ذَكَرَ أَنَّهُ سَعَى سِتَّةَ أَشْوَاطٍ- فَقَالَ لِي يَحْفَظُ أَنَّهُ قَدْ سَعَى سِتَّةَ أَشْوَاطٍ- فَإِنْ كَانَ يَحْفَظُ أَنَّهُ قَدْ سَعَى سِتَّةَ أَشْوَاطٍ- فَلْيُعِدْ وَ لْيُتِمَّ شَوْطاً وَ لْيُرِقْ دَماً- فَقُلْتُ دَمَ مَا ذَاقَالَ بَقَرَةٍ- قَالَ وَ إِنْ لَمْ يَكُنْ حَفِظَ أَنَّهُ قَدْ سَعَى سِتَّةً- فَلْيُعِدْ فَلْيَبْتَدِئِ السَّعْيَ- حَتَّى يُكْمِلَ سَبْعَةَ أَشْوَاطٍ ثُمَّ لْيُرِقْ دَمَ بَقَرَةٍ.[3]

ضابطه در این حدیث این است که اگر ساعی حافظ است اتمام واجب است و اگر حافظ نیست سعی باطل واعاده واجب است.

جواب توهم:

اولا: معلوم نیست نظر محقق این باشد لذا جواهر فرع را در اثناء سعی پیاده کرده اند و توضیح داده اند.

ثانیا: بر فرض نظر محقق در شرائع اطلاق باشد این اطلاق، دلیل ندارد.

چراکه دلیلی که برای این احتمال آورده شده است، صحیحه یسار است که این صحیحه این فرض را نمی گوید چراکه این صحیحه در مورد علم به نقصان است کل فروض ما ذکرنا در مورد شک در نقصان است و اگر در مورد علم شارع حکمی دارد کشاندن حکم در مورد شک اشکال دارد.

به عبارت اوضح: این صحیحه شک در اثناء است. ولی مورد بحث ما شک بعد از فراغ و تقصیر است و شک در اثناء نیست.

چه قاعده تجاوز از امارات باشد که لازمه اش این باشد که 7 شوط محقق شده یا از اصول باشد که دلالت بر احراز 7 شوط ندارد بلکه دلالت بر صحت دارد، دلیل حکم همین قاعده است.

بعضی از اعاظم قائل به احرازو تحقق 7 شوط به وسیله این قاعده شده اند.

نظر استاد: ما افاده سیدنا الاستاد که فرمودند بنی علی الصحه تمام است به خاطر قاعده تجاوز.

فرع دوم: شک در زیاده بعد از فراغ

و كذا لو شك في الزيادة بعد الفراغ عن العمل

این فرع دو فرض دارد.

فرض اول: شک در زیادی بعد از تقصیر است. در خانه شک کرد که اتمام در شوط 7 بوده یا شوط9

فرض دوم: سعی را تمام کرده و خود را فارغ از سعی می داند ولی دنبال تقصیر نرفته است. این شک در مروه است. که شک می کند که شوط 7 است یا 9 کما اشار الیه سیدنا الاستاذ بقوله: و كذا لو شك في الزيادة بعد الفراغ عن العمل

اما ما بعد الفراغ عن العمل را دو فرض کردیم.

حضرت امام در هر دو فرض قائل به صحت است.

کلام در وجه صحت این سعی است.

برای صحت این سعی، تمسک به اصاله عدم الزیاده کرده اند. شک داریم که شوط 9 را آورده است که این حادث است که مسبوق به عدم است. لذا دلیل بر صحت این سعی دراین مورد جریان اصاله عدم الزیاده است.

ظاهرا ولله العالم این حرف فنی نیست احتیاجی به اصاله عدم الزیاده نداریم چون در مسائل سابقه گفتیم و سیاتی در مساله 12 که زیادی سهویه که مبطل نیست. یقین به زیادی سهوی نیز مبطل نیست.

چون این فرد شک داشته باشد که شوط 7 است یا9 سلمنا که این فرد یقین داشته باشد چون زیادی سهوی است قطعا سعی او صحیح است.

وقتی یقین به مطلبی(صحت) داریم نیاز به اصل برای صحت نیست. اجرای این اصل، تحصیل بما هو حاصل بالوجوان است.

پس این فرع دوم علاوه بر اتفاق، مقتضای قواعد است.

فرع سوم: شک در نقیصه بعد از فراغ و انصراف

و لو شك في النقيصة بعد الفراغ و الانصراف ففي البناء على الصحة إشكال

فرق این فرع با فرع اول:

فرع اول بعد از تقصیر بود ولی این فرع قبل از تقصیر است.

دو نظریه در این فرع وجود دارد:

نظریه اول: این سعی باطل است.

نظریه دوم: این سعی صحیح است.

سیاتی.

 


[1] . تحریر الوسیلة، امام خمینی، ج1، ص439.
[2] . جواهر الکلام، محمد حسن جواهری، ج19، ص438 .
[3] . وسائل الشيعة، شیخ حر عاملی، ج‌13، ص492، ابواب سعی، باب14، ح1، ط آل البیت.