درس خارج فقه آیت‌الله مرتضوی

94/11/17

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: رکنیت سعی در حال جهل/رکنیت سعی/سعی/افعال عمره

مرحله سوم: رکعنیت سعی در حال جهل

در رکنیت سعی در حال جهل دو قول است:

قول اول: در حال جهل هم سعی رکن است یعنی اگر جهلا سعی را ترک کند حکم ترک عمدی را دارد کما عن الجواهر و سیدنا الاستاذ و النراقی

و في إلحاق الجاهل بالعامد أو الناسي وجهان أحوطهما إن لم يكن أقواهما الأول كما اختاره في المسالك و غيرها، خصوصا مع ملاحظة إطلاق الأصحاب العامد الشامل للجاهل و العالم[1]

 

قول دوم: محقق اردبیلی می فرمایند سعی در حال جهل رکنیت ندارد.

و الظاهر أنّ الجاهل مثل الناسي في جميع ما تقدّم لكونه عذرا كما تقدم‌.[2]

در واقع ایشان مطلقا رکنیت سعی را قبول ندارد الا اینکه در ترک عمدی بخاطر ترک جزء حج یا عمره باطل است نه بخاطر اینکه سعی رکن است بلکه بخاطر اینکه اتیان به مامور به نشده است.

دلیل قول اول: روایات

مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فِي رَجُلٍ تَرَكَ السَّعْيَ مُتَعَمِّداً قَالَ عَلَيْهِ الْحَجُّ مِنْ قَابِلٍ‌ ‌[3]

وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ يَعْقُوبَ بْنِ يَزِيدَ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع مَنْ تَرَكَ السَّعْيَ مُتَعَمِّداً فَعَلَيْهِ الْحَجُّ مِنْ قَابِلٍ‌[4]

وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُوسَى بْنِ الْقَاسِمِ عَنِ النَّخَعِيِّ أَبِي الْحُسَيْنِ يَعْنِي أَيُّوبَ بْنَ نُوحٍ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِي‌ عَبْدِ اللَّهِ ع فِي حَدِيثٍ أَنَّهُ قَالَ فِي رَجُلٍ تَرَكَ السَّعْيَ مُتَعَمِّداً قَالَ لَا حَجَّ لَه[5]

واضح است که فعل جاهل، فعل عمدی است عامد در مقابل غافل است نه در مقابل جاهل الا اینکه اگر عالما ترک کند معصیت کرده است و اما اگر جهلا(قصورا) ترک کند معصیت نکرده است.

 

دلیل قول دوم:

مرحوم اردبیلی در این بحث دو مطلب دارند یک مطلب این است که عامد در مقابل جاهل است و شامل جاهل نمی شود.

مطلب دوم- و هو العمده- این است که تمام روایاتی که می فرمایند جاهل معذور است مانند صحیحه بشیر بن عبد الصمد شامل سعی هم می شود.

وَ عَنْهُ عَنْ عَبْدِ الصَّمَدِ بْنِ بَشِيرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّهُ قَالَ لِرَجُلٍ أَعْجَمِيٍّ أَحْرَمَ فِي قَمِيصِهِ أَخْرِجْهُ مِنْ رَأْسِكَ فَإِنَّهُ لَيْسَ عَلَيْكَ بَدَنَةٌ وَ لَيْسَ عَلَيْكَ الْحَجُّ مِنْ قَابِلٍ أَيُّ رَجُلٍ رَكِبَ أَمْراً بِجَهَالَةٍ فَلَا شَيْ‌ءَ عَلَيْهِ الْحَدِيث‌[6]

و فیه: کلام مرحوم محقق هم در باب طواف و هم در باب سعی ناتمام است.

اولا: ایشان در باب طواف صحیحه معاویة بن عمار(روایات باب 7 از سعی) را نقل نکرده است و هو صحیح>

و ثانیا استدلال به صحیحه علی بن قطین و روایت علی بن ابی حمزه را در باب طواف مورد اشکالات اربعه قرار داده است.

در مورد روایت علی بن ابی حمزه فرموده است این روایت ضعیف است هذا ایضا صحیح.

اما اولین اشکالش به صحیحه علی بن یقطین این است که علیه الاعاده در روایت علی بن قطین آیا حج را می گوید یا طواف را می گوید، معلوم نیست مراد اعاده طواف باشد.

ثانیا: برفرض اینکه اعاده طواف را بگوید طواف نساء مراد است یا طواف عمره یا حج

ثالثا: در حج این مطلب را می گوید یا در عمره را (با اشکال بر سند روایت اولا مجموعا چهار اشکال را ایشان مطرح کرده است)

هیچ کدام از این اشکالات در سعی وارد نیست زیرا ما اصلا به این صحیحه(علی بن یقطین) در باب سعی استدلال نکرده ایم.

علی ای حال استدلال ایشان به صحیحه بشیر بن عبد الصمد اشکالاتی دارد کما اینکه شیخ در رسائل اشاره کرده است که این روایت اولا عقاب را می گوید و بر فرض اینکه عقاب و اعاده و قضاء را هم بگوید ولی این روایت به صحیحه معاویة بن عمار تقیید می شود که در باب سعی ولو جهلا باشد سعی باطل است.

ظاهرا و الله العالم رکنیت سعی در حال جهل تمام است.

 

مرحله چهارم: در تمام مواردی که قائل به رکنیت شدیم اگر عمدا یا جهلا ترک کرد حج من قابل دارد حال کسی که حجش باطل شده است آیا من استقر علیه الحج بوده است یا نه؟ خود جای بحث دارد.

اما مهم بحث است که اگر در صورت ترک سهوا یا جهلا قائل به رکنیت نشدیم در این فرص سعی باید اعاده شود اما چگونه باید اعاده شود.

این مساله فروضی دارد در مسجد متوجه شده است یا در مکه یا در وطنش؟

آیا باید خودش انجام بدهد یا نائب بگیرد مطلقا خودش باید انجام دهد یا مطلقا باید نائب بگیرد یا در صورت مشقت نائب بگیرد و در صورت عدم مشقت خودش برگردد و انجام دهد.

برای روشن شدن این بحث باید روایات را بررسی کنیم.

طائفه اولی:

مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُوسَى بْنِ الْقَاسِمِ عَنِ النَّخَعِيِّ أَبِي الْحُسَيْنِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قُلْتُ لَهُ رَجُلٌ نَسِيَ السَّعْيَ بَيْنَ الصَّفَا وَ الْمَرْوَةِ- قَالَ يُعِيدُ السَّعْيَ قُلْتُ فَإِنَّهُ خَرَجَ قَالَ يَرْجِعُ فَيُعِيدُ السَّعْيَ إِنَّ هَذَا لَيْسَ كَرَمْيِ الْجِمَارِ إِنَّ الرَّمْيَ سُنَّةٌ وَ السَّعْيَ بَيْنَ الصَّفَا وَ الْمَرْوَةِ فَرِيضَةٌ الْحَدِيثَ‌[7]

در این روایت حضرت می فرمایند مطلقا باید خودش انجام بدهد.

طائفه ثانیه

مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْعَلَاءِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَحَدِهِمَا ع قَالَ سَأَلْتُهُ عَنْ رَجُلٍ نَسِيَ أَنْ يَطُوفَ بَيْنَ الصَّفَا وَ الْمَرْوَةِ- قَالَ يُطَافُ عَنْه‌[8]

این روایت می فرمایند واجب تعیینی استنابه است مطلقا یعنی حتی اگر تمکن از انجام سعی بنفسه دارد.

موید این روایت، روایت زید شحام است.

و بِإِسْنَادِهِ عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ مُوسَى بْنِ الْحَسَنِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْحَمِيدِ عَنْ أَبِي جَمِيلَةَ الْمُفَضَّلِ بْنِ صَالِحٍ عَنْ زَيْدٍ الشَّحَّامِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ سَأَلْتُهُ عَنْ رَجُلٍ نَسِيَ أَنْ يَطُوفَ بَيْنَ الصَّفَا وَ الْمَرْوَةِ- حَتَّى يَرْجِعَ إِلَى أَهْلِهِ فَقَالَ يُطَافُ عَنْهُ[9]

این روایت موید است بخاطر مفضل بن صالح که توثیق نشده است.

 

کما اینکه علما دو طائفه می باشند:

گروهی مانند صاحب جواهر می فرمایند باید بین روایات جمع کرد باینکه اگر مشقت ندارد خودش انجام بدهد و اگر مشقت دارد نائب بگیرد.

این گروه از علماء خود دو دسته اند جماعتی می گویند باید از مرجحات خارجیه مانند فتوای علماء و لاحرج استفاده کرد اما جماعتی می گویند نیاز به مرجح خارجی نیست بلکه جمع دلالی بین این روایات می گوید با مشقت نائب بگیرد و بدون مشقت خودش انجام دهد.

اما گروهی مانند مرحوم نراقی می فرمایند مخیر است بین اینکه خودش انجام دهد یا نائب بگیرد کما هو القاعدة فی تعارض الاخبار.

 


[1] جواهر الکلام، محمد حسن جواهری، ج19، ص430.
[2] مجمع الفائدة و الرهان، محقق اردبیلی، ج7، ص157.
[3] وسائل الشيعة، شیخ حر عاملی، ج‌13، ص484، ابواب سعی، باب7، ح1، ط آل البیت.
[4] وسائل الشيعة، شیخ حر عاملی، ج‌13، ص484، ابواب سعی، باب7، ح2، ط آل البیت.
[5] وسائل الشيعة، شیخ حر عاملی، ج‌13، ص484، ابواب سعی، باب7، ح7، ط آل البیت.
[6] وسائل الشيعة، شیخ حر عاملی، ج‌13، ص158، ابواب بقیه کفارات، باب8، ح3، ط آل البیت.
[7] وسائل الشيعة، شیخ حر عاملی، ج‌13، ص485، ابواب سعی، باب8، ح1، ط آل البیت.
[8] وسائل الشيعة، شیخ حر عاملی، ج‌13، ص486، ابواب سعی، باب8، ح3، ط آل البیت.
[9] وسائل الشيعة، شیخ حر عاملی، ج‌13، ص486، ابواب سعی، باب8، ح2، ط آل البیت.