درس خارج فقه آیت‌الله مرتضوی

94/11/14

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: موالات در سعی/تاخیر در اتیان سعی الی الغد/سعی/افعال عمره

مطلب سوم: ما اشار الیه سیدنا الاستاذ بقوله؛ و هو رکن

در خصوص رکنیت در سه مرحله بحث صورت می گیرد.

مرحله اولی: سعی فی الجمله رکن است.

دلیل:

اولا: اتفاق بین امامیه

ثانیا: قاعده اولیه رکنیت می باشد زیرا مامور به اتیان نشده است مامور به عمره یا سعی است و عمره بون سعی مامور به نبوده است و کفایت غیر مامور به از مامور به دلیل خاص می خواهد. اصل در جزئیت لازمه اش بطلان عمل بدون جزء می باشد لذا از این جهت فرقی بین ارکان و غیر ارکان نیست پس ترک عمدی سعی یا تقصیر موجب بطلان عمل می باشد.

ثالثا: جملة من الروایات

مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فِي رَجُلٍ تَرَكَ السَّعْيَ مُتَعَمِّداً قَالَ عَلَيْهِ الْحَجُّ مِنْ قَابِلٍ‌[1]

وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ يَعْقُوبَ بْنِ يَزِيدَ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع مَنْ تَرَكَ السَّعْيَ مُتَعَمِّداً فَعَلَيْهِ الْحَجُّ مِنْ قَابِلٍ[2]

وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُوسَى بْنِ الْقَاسِمِ عَنِ النَّخَعِيِّ أَبِي الْحُسَيْنِ يَعْنِي أَيُّوبَ بْنَ نُوحٍ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِي‌ عَبْدِ اللَّهِ ع فِي حَدِيثٍ أَنَّهُ قَالَ فِي رَجُلٍ تَرَكَ السَّعْيَ مُتَعَمِّداً قَالَ لَا حَجَّ لَه‌[3]

مرحله دوم: رکنیت سعی فی الجمله ثابت است یا بالجمله است؛ بالجمله یعنی ترک عمدی و سهوی و عن جهل مبطل است یا در صورت نسیان بطلان ثابت نیست.

نسبت به نسیان سیدنا الاستاذ می فرمایند بحث نسیان سعی مانند بحث نسیان طواف است کما اینکه مرحوم حلبی هم می فرمایند: سعی مانند طواف است.

در نسیان طواف دو نظریه بود:

مرحوم شیخ در استبصار و تهذیب و ابوصلاح حلبی در کافی در بحث طواف حج فرموده اند: طواف مطلقا رکن است کما باب الصلاة

دلیل: اصل در جزء، رکنیت مطلقا می باشد زیرا مامور به اتیان نشده است.

ما عن الاکثر بل المشهور حتی الشیخ در بعضی کتب فتوائی اش به رکنیت در صورت ترک عمدی یعنی فقط ترک عمدی مبطل است.

دلیل:

اولا: ادعای اجماعاتی است که در کلام مرحوم نراقی موجود است.

المسألة الاولى: من ترك السعي حتى انقضى وقته‌

على ما مرّ في الطواف، فإن كان متعمّدا بطل حجّه أو عمرته إجماعا محقّقا و محكيّا في كلام جماعة، له، و لعدم الإتيان بالمأمور به على وجهه.[4]

ثانیا: تمسک به اصل به این بیان که عملی انجام شده است و ما نمی دانیم به ترک سعی باطل شده است یا نه اصل عدم بطلان می باشد.

ثالثا: تمسک به حدیث رفع بلکه به قاعده لاحرج به این بیان که مفاد حدیث رفع، رفع وجوب یا رفع جزئیت سعی در حال نیسان است بر این اساس حج به ترک سعی باطل نمی شود.

رابعا: روایات

مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُوسَى بْنِ الْقَاسِمِ عَنِ النَّخَعِيِّ أَبِي الْحُسَيْنِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قُلْتُ لَهُ رَجُلٌ نَسِيَ السَّعْيَ بَيْنَ الصَّفَا وَ الْمَرْوَةِ- قَالَ يُعِيدُ السَّعْيَ قُلْتُ فَإِنَّهُ خَرَجَ قَالَ يَرْجِعُ فَيُعِيدُ السَّعْيَ إِنَّ هَذَا لَيْسَ كَرَمْيِ الْجِمَارِ إِنَّ الرَّمْيَ سُنَّةٌ وَ السَّعْيَ بَيْنَ الصَّفَا وَ الْمَرْوَةِ فَرِيضَةٌ الْحَدِيثَ‌[5]

وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ مُوسَى بْنِ الْحَسَنِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْحَمِيدِ عَنْ أَبِي جَمِيلَةَ الْمُفَضَّلِ بْنِ صَالِحٍ عَنْ زَيْدٍ الشَّحَّامِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ سَأَلْتُهُ عَنْ رَجُلٍ نَسِيَ أَنْ يَطُوفَ بَيْنَ الصَّفَا وَ الْمَرْوَةِ- حَتَّى يَرْجِعَ إِلَى أَهْلِهِ فَقَالَ يُطَافُ عَنْهُ[6]

مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْعَلَاءِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَحَدِهِمَا ع قَالَ سَأَلْتُهُ عَنْ رَجُلٍ نَسِيَ أَنْ يَطُوفَ بَيْنَ الصَّفَا وَ الْمَرْوَةِ- قَالَ يُطَافُ عَنْه[7]

طبعا این روایات قاعده اجزاء ناقص از کامل را تخصیص می زند نظیر کفایت نماز احتیاط از مامور به.

نظر استاد: قلنا باینکه سعی واجبٌ مستقلٌ کما فی بعض الفروض او قلنا بانه جزء کما فی بعض الفروض ترک سهوی سعی موجب بطلان نمی شود.

نسبت به حدیث رفع هم این بحث قبلا مطرح شد که آیا حدیث رفع نفی جزئیت یا تکلیف می کند یا حکم به صحت می کند آیا لسان حدیث رفع، نفی است یا لسان اثبات دارد.

عده ای می گوید حدیث رفع فقط نفی تکلیف می کند و عده ای هم می گویند علاوه بر نفی تکلیف یا جزئیت اثبات صحت هم می کند.

یظهر مما ذکرنا صحت ما افاد سیدنا الاستاذ باینکه رکعنیت سعی و طواف فی الجمله است یعنی ترک سهوی سعی موجب بطلان نمی شود.

مرحله سوم: اینکه می گوییم سعی رکن است آیا در خصوص عالم است یا شامل جاهل هم می شود؟

فیه اختلاف سیاتی انشاء الله

 


[1] وسائل الشيعة، شیخ حر عاملی، ج‌13، ص484، ابواب سعی، باب7، ح1، ط آل البیت.
[2] وسائل الشيعة، شیخ حر عاملی، ج‌13، ص484، ابواب سعی، باب7، ح2، ط آل البیت.
[3] وسائل الشيعة، شیخ حر عاملی، ج‌13، ص484، ابواب سعی، باب7، ح7، ط آل البیت.
[4] مستند الشیعة، محقق نراقی، ج12، ص174.
[5] وسائل الشيعة، شیخ حر عاملی، ج‌13، ص485، ابواب سعی، باب8، ح1، ط آل البیت.
[6] وسائل الشيعة، شیخ حر عاملی، ج‌13، ص486، ابواب سعی، باب8، ح2، ط آل البیت.
[7] وسائل الشيعة، شیخ حر عاملی، ج‌13، ص486، ابواب سعی، باب8، ح3، ط آل البیت.