درس خارج فقه آیت‌الله مرتضوی

94/10/05

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: تعذر نماز خلف المقام/وجوب نماز خلف المقام/نماز طواف/افعال عمره

در مساله 3 از نماز طواف 8 فرع بیان می شود.

فرع اول: لزوم کون الصلاه خلف المقام.

( يجب أن تكون الصلاة عند مقام إبراهيم عليه السلام،و الأحوط وجوبا كونها خلفه)

فرع دوم: صلاه خلف المقام مطلقا متعذر است لا قریباً و لا بعیداً ولکن نماز علی الیسار عند المقام ممکن است.

(و لو تعذر الخلف للازدحام أتى عنده من اليمين أو اليسار)

در این فرض دو نظریه است.

نظریه اولی: اینکه نماز علی الیسار او علی الیمین کفایت می کند و نماز در جاهای دیگر مسجد در این فرض کفایت نمی کند.

دلیل بر این نظریه(نماز در یمین و یسار):

اولا: اطلاقات ادله ای که می فرمایند عند المقام نماز خوانده شود از قبیل آیه 125 سوره بقره به تقریبی که گذشت و روایاتی که می گوید صلوه عند المقام واجب است به این بیان که این اطلاقات گر چه اولاً اعم است ازتمکن از خلف و عدم تمکن از خلف است، ولیکن این اطلاقات مقید شده به روایات خلف، ادله تقیید واضح است که در حال تمکن است. دراین فرض، ادله خلف المقام لانتفاء الموضوع ساقط است.

بعد از سقوط این ادله، اطلاقات اولیه که از قبیل آیه مبارکه و روایات متقدمه است حاکم است به اینکه در این فرض صلوه طواف، علی الیسار، یا علی الیمین قریب به مقام باید انجام شود.

نظریه دوم: هر جای مسجد بخواند مکفی است. که جماعتی مثل مرحوم خوئی[1] و شیخ طوسی می گویند.

دلیل نظریه دوم:

دراین فرض شک داریم که نماز طواف متقید به مکان خاصی که یمین است یا یساراست شده است، شک در تقیید است و اصاله البرائه می گوید که اصل عدم تقیید این نماز به عند الیسار و عند یمین است لذا مرحوم خوئی صریحاً می فرمایند: نماز در کل مسجد جائز است. این همان نظریه مرحوم شیخ طوسی است که تقدم الکلام.

 

اشکال بر این نظریه:

با بودن اطلاقات مجالی برای رجوع به اصل نیست. اگر اطلاقات با بیانی که الان عرض شد، این اطلاقات گرچه مقید شده است ولی اطلاق باقی است. حتما در این فرض نماز باید یا علی الیسار عند المقام باشد یا علی الیمین عن المقام باشد. در نتیجه با وجود اطلاقات در تمام مسجد قطعا کافی نیست و نوبت به اصل نمی رسد.

 

فرع سوم: خلف مطلقاً متعذر است ولی یمیناً و یساراً بدون صدق عند المقام، خواندن نماز ممکن است.

فرق فرع دوم و سوم در این است که در فرع دوم اگر چه خلف متعذر است اما بر یمین و یسار عند المقام صادق است اما در فرع سوم وقتی که در یمین و یسار نماز می خواند صدق عند المقام نمی کند مثلا نماز را می تواند در یمین در بیست متری بخواند که یقینا صدق عند المقام نمی کند.

در این فرع سوم می فرمایند نماز در تمام مسجد کفایت می کند.

دلیل:

این فرع از دائره ادله خلف المقام و فی المقام و عند المقام (آیه و روایات)خارج است در نتیجه اگر دست ما از ادله لفظیه کوتاه شد پس ما شک داریم که نماز مثلا مقید به 20 متر یمین یا یسار شده است یا نه، اصل عدم تقید است.

چرا در این فرع به اطلاقات تمسک نمی کنیم اما در بعضی از فروع دیگر تمسک به اطلاق می شود؟

علت این است که نسبه خلف یا عند المقام ما این عنوان را در روایات داریم اما نسبت به یمین و یسار ما این عناوین را در روایات نداریم تا نسبت به قریب و بعیدش به اطلاق تمسک کنیم کما اینکه قیاس روایات عند، به روایات خلف مع الفارق است. در روایات عند نه خلف نه یمین و نه یسار هیچ کدام ذکر نشده است ولی در روایات خلف معنون به خلفیت و موضوع حکم قرار گرفته است.

 

ظاهرا ولله العالم در فرض سوم نماز طواف در تمام مسجد جائز است اما بعضیها مانند صاحب ریاض فرموده اند الاقرب فی الاقرب را لحاظ کند یعنی که اگر فاصله 20 متر ممکن بود در 30 متری نماز نخواند.

این کلام نا تمام است. چون در دلیل اقربیت یا قاعده میسور باشد یا صحیحه حسین بن عثمان است که این روایت اطلاق ندارد. چون ممکن است فعل حضرت در خلف یا یمین یا یسار یا .. باشد و فعل اطلاق ندارد تا به اطلاقش تمسک شود پس حیال المقام اطلاق ندارد حتی از جهت طواف و مندوب و واجب هم اطلاق ندارد اگر چه فقهاء در طواف واجب این روایت را پیاده کرده اند.

کما اینکه قاعده میسور نیز سنداً مشکل دارد. و ثانیا مورد آن هم در ما نحن فیه ممکن نیست زیرا این قاعد در مرکباتی پیاده می شود که دارای اجزاست نه در متباینین درحالیکه یمین و یسار متباینین اند.

پس ظاهرا ولله العالم در فرع سوم از مساله 3 نماز طواف در تمام مسجد کفایت می کند لاصاله عدم التقید بالاقرب ولعدم التقید بالیمین و الیسار.

 

فرع چهارم: این فرع دارای سه فرع است.

اگر نماز در خلف المقام که عند المقام بر آن صدق کند ممکن نیست لکن نماز در خلف المقام بعید نماز ممکن است مثلا تا 20 متر نماز خلف المقام ممکن نیست اما در 25 متری خلف المقام نماز ممکن است.

 

این فرع سه فرع دارد.

فرع اول : تمام جوانب علی حد السوی است.

(و مع التساوي يختار الخلف)

مثلا نمازدر 25 متری خلف ممکن است. در 25 متری یمین ممکن است و در 25 متری یسار ممکن است.

فرع دوم: فاصله جانبین از فاصله خلف بیشتر است.

(و لو لم يمكنه أن يصلي عنده يختار الأقرب من الجانبين و الخلف)

مثلا در 25 متری خلف نماز ممکن است اما در 25 متری جانبین ممکن نیست.

فرع سوم: در جانبین فاصله از خلف کمتر است.

(و لو كان الطرفان أقرب من الخلف لكن خرج الجميع عن صدق كونها عنده لا يبعد الاكتفاء بالخلف، لكن الأحوط إتيان صلاة أخرى في أحد الجانبين مع رعاية الأقربية)

مثلا در یسار و یمین در 25 متری نماز ممکن است اما در خلف تا سی متری نماز ممکن نیست.

 

نظر استاد: خلف مطلقاً مقدم است. چون خلف بعنوانه در روایات آمده است چه عند المقام بر آن صادق باشد یا نباشد که در این فروض، عند المقام صادق نیست .

بعضی مانند آقای خوئی در مناسک خلافا للتقریر، الاقرب فالاقرب را اختیار کرده اند.

دلیل:

در این فروض قید عند المقام متعذر شده است اما دلیلی نداریم که مطلق خلف هم ساقط شود پس در هر سه فرض تمسک به اطلاقات خلف می شود و گفته می شود که نماز علی الجانبین کفایت نمی کند خصوصا که گفتیم در فرضی که یمین و یسار اقرب باشند تمسک به قاعده میسور ممکن نیست لذا به اطلاق ادله خلف تمسک می شود.

ظاهرا ولله العالم در هر سه فرض خلف المقام مقدم است قریب باشد یا بعید البته از مسجد خارج نشود.

 


[1] الموسوعة، ابوالقاسم خوئی، ج29، ص103.