درس خارج فقه آیت الله مرتضوی

کتاب الحج

94/03/11

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: افعال عمره/ طواف/قسم ثانی از واجبات یا شرائط طواف/شرط ششم/ گذاشتن دست بر دیوار کعبه عند الشاذروان
فرع سوم: ما اشار الیه سیدنا الاستاذ بقوله: و لا بأس بوضع اليد على الجدار عند الشاذروان، و الأولى تركه.[1]
در این فرع دو نظریه است:
نظریه اول: این طواف باطل است و اعاده این مقدار واجب است این قول حکی عن العلامه فی التذکره کما فی الجواهر و الحدائق و المستند و التقریر و غیرها.
دلیل بر بطلان:
من جانب دست این طائف در بیت شریف است علی القول به اینکه شاذروان من البیت است و من جانب آخر مستفاد از ادله طواف این است که تمام بدن طائف باید خارج از بیت باشد.

نظریه دوم: این طواف صحیح است و این نظریه را کما ذکرنا بالامس مرحوم علامه در قواعد پذیرفته است، مرحوم صاحب جواهر و صاحب مستند و اغلب فقهاء هم همین قول را پذیرفته و طواف را صحیح می دانند.
دلیل بر این نظریه:
مناط در اینکه طواف خارج بیت باشد صدق عرفی می باشد در فرض ما نحن فیه که همه بدن خارج از بیت است و تنها دست وی در بیت است به نظر عرف طواف خارج البیت انجام می گیرد ولو بالدقه العقلی چنین نباشد.
عبارت مستند:
و هل يجوز للطائف مسّ جدار البيت بيده؟ قيل: لا، لأنّه لا يكون حينئذ بجميع أجزاء بدنه خارجا عن البيت.
و قيل نعم، لأنّ من هذا شأنه يصدق عليه عرفا أنّه طائف بالبيت.
و هو أقرب، لذلك، و للأصل، و أمر الاحتياط واضح.[2]
عبارت جواهر:
بل عن التذكرة عدم جواز مس الطائف الجدار بيده في موازاة الشاذروان، لانه يكون بعض بدنه في البيت، فلا يتحقق الشرط الذي هو خروجه عنه بجميعه، بل كان كما لو وضع احد رجليه اختيارا على الشاذروان، و لكن فيه منع الشرط المزبور مع فرض صدق الطواف عليه و لو لخروج معظم بدنه[3]
ظاهرا و الله العالم ما افاده سیدنا الاستاذ (ره) تمام است.
اما نسبت به توهم اینکه این طواف در خانه خدا است باید گفت اولا این طواف در خانه خدا نیست و همه می گویند که طواف در خانه خدا نیست و ثانیا تمام روایاتی که در آن طواف در خانه خدا را مشکل می دانند انصراف از این مورد دارد من غیر فرق بین اینکه روایت نبوی باشد و یا علوی و...

فرع چهارم: این فرع در تحریر نیامده است و لکن اغلب متون فقهیه و حتی مناسک هم آنرا متعرض شده اند این است که طائف دست خود را روی دیوار حجر می گذارد؛ در این باره هم دو نظریه وجود دارد.
نظریه اولی: این طواف باطل است به دلیل اینکه این از مصادیق طواف داخل حجر است و طواف داخل حجر باطل است.
نظریه دوم: این طواف صحیح است به دلیل اینکه طواف حول الحجر مثل طواف حول البیت است و مناط در هر دو واحد است که همان صدق عرفی باشد بنابر این فردی که بدن وی اکثرا خارج بیت است و تنها دست وی روی دیوار حجر است از دید عرف بر آن طواف خارج  حجر صدق می کند.
عجب از بعض از اکابر است که در این فرض قائل به بطلان شده اند در حالی که در مورد شاذروان قائل به صحت هستند و دلیل را صدق عرفی می دانند.
به نظر این نوعی تناقض است چه اینکه اگر مناط را عرف دانستیم یا در هر دو ملاک عرف باشد و اگر ملاک عرف نیست در هر دو مورد باید ملاک راعرف ندانیم.
فرع 2 طواف علی حائط است و فرع 4 دست گذاشتن روی حائط است . فرع 2 باطل است و فرع 4 باطل نیست  و این به خاطر صدق عرفی طواف در فرع 4 است دون فرع 2.

فرع پنج:  طائف یک دست و یا هر دست خود را به دیوار بیت شریف می کشد و لکن غیر فرض اول و دومی است که در روز گذشته بیان کردیم.
در این فرع واضح است که طواف صحیح است (چرا که خللی به طواف وارد نشده است).
در باب 12 تا باب 15 این ابواب دلالت بر استحباب استعلام حجر و ارکان دارد و ادعیه هم عند المس ذکر کرده است اگر قرار بود که اصل دست کشیدن ایراد داشته باشد در این صورت استلام بیت و امر به آن در دعاها غلط بود از این جا معلوم میشود که مسح کشیدن به دیوار کعبه و یا مسح حجر الاسواد مانعی ندارد.
موید :
روایتی در باب 14 ح1 که مضمون آن این است که زوجه امام صادق ع ام الفروه در حالی که کسی او را نمیشناخت دست چپش را به دیوار کعبه کشید و کسی به ایراد گرفت و ایشان فرمودند ما به علم شما نیازمند نیستیم.
مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ النُّعْمَانِ عَنْ دَاوُدَ بْنِ فَرْقَدٍ عَنْ عَبْدِ الْأَعْلَى قَالَ رَأَيْتُ أُمَّ فَرْوَةَ تَطُوفُ بِالْكَعْبَةِ عَلَيْهَا كِسَاءٌ مُتَنَكِّرَةً فَاسْتَلَمَتِ الْحَجَرَ بِيَدِهَا الْيُسْرَى فَقَالَ لَهَا رَجُلٌ مِمَّنْ يَطُوفُ يَا أَمَةَ اللَّهِ أَخْطَأْتِ السُّنَّةَ فَقَالَتْ إِنَّا لَأَغْنِيَاءُ عَنْ عِلْمِك‏[4]
(شاید علت اینکه موید است این است که عمل غیر معصوم حجت نیست)

فرع ششم: مس جدار الحجر است که با توجه به آنچه در فرع چهارم بیان شد روشن است که در این فرع طواف صحیح است.
برخی گفته اند ممکن است که دیوار حجر صاف بالا نیامده باشد و پائیین آن دیوار حجر داخل در بیت باشد .در این صورت ممکن  است طواف فرد داخل در بیت باشد.
به نظر ما این طواف درست است چرا که این احتمال مبطل طواف نمی تواند باشد زیرا عرفا طواف صادق است.

فرع هفتم: مرحوم نائینی فرموده است که پا گذاشتن بر شاذروان حجر مبطل طواف است لکن به نظر ما طواف درست است چرا که شاذروان حجر قطعا از بیت نیست .



[1]  تحرير الوسيلة، حضرت امام، ج‌1،ص434.
[2] مستند الشیعة، محقق نراقی، ج12، ص76.
[3] جواهر الكلام، نجفی، ج‌19، ص300.
[4] وسائل الشيعة، شیخ حر عاملی، ج‌13، ص323، ابواب طواف، باب14، ح1، ط آل البیت.