درس خارج فقه آیت الله مرتضوی

کتاب الحج

94/02/22

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: افعال عمره/ طواف/قسم ثانی از واجبات یا شرائط طواف/شرط سوم/ اقتصاد در طواف/شرط چهارم/ادخال حجر فی الطواف/ الطواف من الحجر
بیان دو نکته:
نکته اول:
نتیجه ما ذکرنا این شد که در مرور از حجر، شوطی که در آن شوط این مرور انجام گرفته است باطل است این قانون اختصاص به شوط واحد یا کل طواف ندارد لکن در شوط واحد، یک شوط اعاده می شود و در هفت شوط، هفت شوط اعاده می شود اینکه در جلسه قبل گفتیم بین شوط واحد و کل طواف فرق است صحیح نیست بلکه همه این موارد تحت همین قانون کلی قرار دارند.
نکته دوم:
صاحب حدائق از صاحب مدارک نقل می کند که ایشان برای نظریه سوم(اعاده شوط)به صحیحه حسن بن عطیه نیز استدلال کرده است ولی ما آن را پیدا نکردیم.
و نقل في المدارك انه روى نحوه في الصحيح عن الحسن بن عطية عن الصادق (عليه السلام). و لم أقف على هذه الرواية في ما حضرني من كتب الاخبار.[1]
ظاهرا مراد صاحب مدارک حدیث ذیل می باشد که مکرر به آن اشاره شد.
مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَطِيَّةَ قَالَ سَأَلَهُ سُلَيْمَانُ بْنُ خَالِدٍ وَ أَنَا مَعَهُ عَنْ‏ رَجُلٍ طَافَ بِالْبَيْتِ سِتَّةَ أَشْوَاطٍ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع وَ كَيْفَ طَافَ سِتَّةَ أَشْوَاطٍ قَالَ اسْتَقْبَلَ الْحَجَرَ وَ قَالَ اللَّهُ أَكْبَرُ وَ عَقَدَ وَاحِداً فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع يَطُوفُ شَوْطاً فَقَالَ سُلَيْمَانُ فَإِنَّهُ فَاتَهُ ذَلِكَ حَتَّى أَتَى أَهْلَهُ قَالَ يَأْمُرُ مَنْ يَطُوفُ عَنْه[2] صحیحة
این روایت صحیحه است فقط طریق صدوق به حسن بن عطیه(در جامع الرواة و مشیخه صدوق) یافت نشد اگر چه بعید است ایشان طریق نداشته باشد لکن طریق کافی و شیخ صحیح است و همین مقدار کافی است.
در این روایت آمده است اگر شوطی را انجام نداده است همان را اعاده کند و فرقی نمی کند که نقصان اصل باشد یا نقصان وصف(طواف از خارج حجر) باشد اگر چه روایت در خصوص نقصان اصل می باشد البته بعضی گفته اند که این روایت در خصوص جهل می باشد و صورت عمد را شامل نمی شود لکن ممکن است بگوییم این روایت با توجه به اینکه حکم جهل را هم بیان کرده است اشمل از بقیه روایات می باشد نتیجه اینکه این روایت از جهتی محل تامل است(احتمال اختصاص به صورت جهل نه عمد) و از جهتی اشمل از روایات دیگر است چون صورت جهل را هم شامل می شود.
دلیل بر نظریه چهارم-اعاده کل طواف-: صحیحه معاویة بن عمار
وَ عَنْهُ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ مَنِ اخْتَصَرَ فِي الْحِجْرِ (فِي الطَّوَافِ) فَلْيُعِدْ طَوَافَهُ مِنَ الْحَجَرِ الْأَسْوَدِ إِلَى الْحَجَرِ الْأَسْوَد صحیحة[3]
متبادر از کلمه طواف، کل اشواط می باشد و اراده شوط از طواف اگر چه در روایات آمده است لکن در همه موارد قرینه ای وجود دارد لذا اراده شوط از طواف خلاف ظاهر است. لذا همه فقهاء فرموده اند اعاده شوط واجب است ولی احتیاط مستحب اعاد کل طواف می باشد.
و فیه: در مستفاد از این حدیث دو نظریه است:
1-محمقق اردبیلی و ریاض و مستند و جواهر می فرمایند این روایت اختصاص به تخلف و مرور از حجر در کل طواف دارد.
بنابر این نظریه ارتباطی به بحث ما ندارد زیرا بحث ما در اختصار ما دون الکل می باشد
2- مستفاد از این روایت اعاده شوط می باشد بقرینه جمله من الحَجر الی الحَجر
علی ای حال این روایت یا نظریه سوم را می گوید یا ارتباطی به نظریه چهارم ندارد.
حکم سوم: ما اشار الیه سیدنا الاستاذ بقوله: و لو فعله عمدا فحكمه حكم من أبطل الطواف عمدا كما مرّ، و لو كان سهوا فحكمه حكم إبطال الطواف سهوا[4]
می فرمایند اگر اختصار در حجر، عمدی بوده است طواف باطل است و حج هم باطل است و اگر سهوی بوده است حج صحیح است و برای طواف نائب گرفته می شود.
التبه سیدنا الاستاذ این حکم را در فرض دوم(تخلف در همه اشواط)مطرح کرده است لکن در فرض اول هم جاریست.
در عبارت سیدنا الاستاذ تسحامحی صورت گرفته است بلکه باید عبارت اینگونه باشد و لو فعله عمدا و لم یتارک...
کما اینکه این تسامح در مجمع هم صورت گرفته است ایشان در ص58 عبارت را به همین شکل ذکر کرده است لکن ایشان در ص81 جمله ولم یتدارکه را ذکر کرده است.
و الظاهر أنه لا يتفاوت الحال بين التارك و الطائف في الحجر و غير هما ممّن يبطل حجّة، الّا أنّ الحكم فيما له دليل واضح و فتوى كذلك، أوضح.[5]
اما در ص 81 می گوید:
ثمّ انّ الظاهر ممّا سبق ان الطواف في الحجر بمنزلة تركه فيكون حكم فاعله كذلك حكم تاركه مطلقا فيبطل نسكه ان كان عمدا و لم يستدركه في محلّه.[6]

قبلا اشاره شد که ترک طواف فروض فروض مختلفی دارد تارة در عمره است تارة در حج است تارة عمدی است و تارة سهوی است و تارة جهلی است تارة قبیل ظهر عرفه بوده است تارة بعد از ظهر عرفه بوده است کما اینکه این بحث هم گذشت که خروج از احرام برای کسی که ترک طواف کرده است به چیست مختار خود ما این بود که خود بخود از احرام خارج می شود.
بحث دیگری در وجوب بدنه صورت گرفت و ایضا این بحث مطرح شد که این احکام در خصوص عامد است یا ساهی و جاهل را هم شامل می شود.
ظاهر عبارت سیدنا الاستاذ این است که تمام این احکام در مورد بحث هم جاری می شود.
مرحوم اردبیلی اشکال کرده است که در ما تقدم نص داشتیم اما در این بحث نصی نداریم لکن روایتی که امروز اشاره کردیم در خصوص جهل بود و در جهل فرقی بین جهل به اصل طواف و جهل به اوصاف نیست.
تتمیم: قبلا اشاره کردیم که در مطلب اول که دخول حجر در بیت شریف باشد از خاصه فقط شهید ممکن است قائل باشد لکن بعد مشخص شد که سه نفر قائل هستند که حجر از بیت شریف بوده است.
1-مرحوم شهید
2-مرحوم محقق کرکی در جامع المقاصد[7]
3-ابن طی در مسائل فقهیه[8][9]



[1] حدائق الناضرة، شیخ یوسف بحرانی، ج16، ص108.
[2] وسائل الشيعة، شیخ حر عاملی، ج‌13، ص358، از ابواب طواف، باب32، ح1، ط آل البیت.
[3] وسائل الشيعة، شیخ حر عاملی، ج‌13، ص356، از ابواب طواف، باب31، ح3، ط آل البیت.
[4] تحریر الوسیلة، امام خمینی، ج1، ص433.
[5] مجمع الفائدة و البرهان، محقق اردبیلی، ج7، ص85.
[6] مجمع الفائدة و البرهان، محقق اردبیلی، ج7، ص81.
[7] جامع المقاصد، محقق کرکی، ج2، ص68.
[8] مسائل ابن طي - المسائل الفقهية، ابن طی، ص 209.
[9] ینابیع، اصغر مروارید، ج30، ص554، م81.