درس خارج فقه آیت الله مرتضوی

کتاب الحج

94/02/06

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: افعال عمره/ طواف/قسم ثانی از واجبات یا شرائط طواف/شرط دوم/ختم به حجر
مرحوم اردبیلی و سیدنا الاستاذ فرموده اند: و لا يجب بل لا يجوز ما فعله بعض أهل الوسوسة و بعض الجهال مما يوجب الوهن على المذهب الحق، بل لو فعله ففي صحة طوافه إشكال.[1]
در این رابطه سه مطلب وجود دارد:
مطلب اول: در این ارتباط به عناوینی اشاره شده است که منها کما فی المجمع و الجواهر فی قوله: مع انه مناف للتقیة [2]کما اشار الیه جماعة اخری منهم سیدنا الاستاذ و المستند بانه اقرب الی الوسواس من الاحتیاط کما اشار الیه بانه یوجب وهن الحق و وهن المذب کما فی کلام سیدنا الاستاذ و منها انه موجب للمشقة و الحرج کما فی بعض الکتب
مطلب دوم: این عناوین از چه نظریه ای سرچشمه می گیرد.
سیدنا الاستاذ پیدایش این عناوین را از نظریه علامه می دانند زیرا علامه فرموده است اولین جزء بدن مقارن اولین جزء حجر باشد لکن این مشکلات اختصاص به نظریه علامه ندارد در نظریه سیدنا الاستاذ ایضا این مشکلات اگر اقوی نباشد مثل نظریه علامه می باشد مثلا اگر از وسط حجر شروع کرده است سیدنا الاستاذ می فرمایند که ختم باید به وسط باشد و تشخیص وسط در انتهای طواف سختر از ابتدای طواف می باشد.
در اینکه در کجا موجب توهین و وهن مذهب است؟ سیدنا الاستاذ در مساله هفتم می فرمایند بعضی در ابتدای به حجر اینگونه عمل می کنند که در اول حرکت می ایستند و سعی می کنند خود را محاذی ابتدای حجر قرار دهد.
مسألة 7 لا يجب الوقوف في كل شوط، و لا يجوز ما فعله الجهال من الوقوف و التقدم و التأخر بما يوجب الوهن على المذهب.[3]
این بحث مطرح می شود که کلامه علامه موجب وسوسه است یا وسوسه وسواسی باعث شده است در این مساله به مشکل بربخورده است یا جهل مخالفین باعث این وهن شده است زیرا خود اهل سنت هم این فتوی را دارند کما فی المغنی(فصل و یحاذی الحجر بجمیع بدنه)[4] کل عامه می گویند محاذی با حجر که تمام بدن عبور از حجر بکند لازم است لذا جای تقیه هم نیست- کما فی الجواهر- زیرا تقیه در جائی است که ما فی مذهبنا مخالف مذهب آنها باشد اما فی الفعل و اما فی الترک.
فعلیه تارة بحث در این است که این دو نظریه مولد این عناوین است یا نه؟ به نظر ما این دو نظریه موجب تولید این عناوین نمی شود خصوصا که قصد می کند که از آنجایی که واجب است طوافش شروع شود.
و اخری بحث در این  است که تولید این امور موجب بطلان طواف می شود یا نه یعنی بر فرض اینکه این عمل موجب وهن حق یا وسوسه شد یا خلاف تقیه بود آیا این موجب بطلان طواف است یا نه؟

بطلان طواف دو راه دارد:
1-این عناوین را باب اجتماع ببریم و بگوییم که اجتماع ممتنع است ای بما انه طواف مامور به و بما انه وهن منهی عنه و نهی هم مقدم شود.
2-ما هو المبعد مقرب نمی شود و در ما هو المبعد توسعه دهد که ذات مبغوض باشد یا ملازم با مبغوض باشد.
ظاهرا این عناوین موجب بطلان نمی شود قلنا باینکه این کار مولد این عناوین است او لم نقل.
ذکرنا بالامس احتیاط به این است که چند قدم قبل قصد کند از آنجا که واجب است طوافش را شروع کند اما بعضی از رفقها گفتد که می تواند اینگونه احتیاط کند که چند قدم مانده به حجر قصد می کند که از مقابل حجر طواف را شروع کند.
این راه هم خوب است بشرطی که در ختم هم اینگونه عمل کند و ختم را از ابتدای حجر قرار دهد و الا موجب زیادی خواهد شد.
البته واضح است مقدمه علمیه همانطور که ابتدا لازم است در انتها هم لازم است که مقداری برود که یقین کند ختم به حجر صورت گرفته است.
بحث دیگر این بود که ما گفتم که زیادی در صورتی است که خارج از محدوده من حجر الی الحجر باشد و روایات که فرموده است من الحجر الی الحجر نمی تواند این ادعا را ثابت کند لذا نیاز به دلیل محکمتری داریم.



[1] تحرير الوسيلة، حضرت امام، ج‌1،ص431.
[2] جواهر الكلام، نجفی، ج‌19، ص290.
[3] تحرير الوسيلة، حضرت امام، ج‌1،ص432.
[4] مغنی، ابن قدامه، .ج3، ص183، م2452