درس خارج فقه آیت الله مرتضوی

کتاب الحج

93/12/10

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: افعال عمره/ طواف/حدث در اثناء طواف/موارد احتیاط و کیفیت احتیاط
گفتیم که ما دو فرع داریم یکی بحث حرمت قطع طواف واجب و یک بحث حدث اختیاری بعد از شوط چهارم و احکام این دو فرع ارتباطی به یکدیگر ندارند لذا نمی شود برای فرع دوم به جواز قطع تمسک کرد.
بقی فی المقام مطلبان:
مطلب اول: در کل فروع متقدمه، موارد احتیاط علی نحو الوجوب کجاست؟
از ماذکرنا روشن شد که در سه فرض مجالی برای احتیاط وجوبی داریم.
فرض اول: حدث بعد از شوط چهارم که جماعتی از اساطین قائل به احتیاط شده اند.
دلیل بر احتیاط از ماذکرنا روشن شد زیرا قائلین به صحت و بطلان هر دو ادله ای را ذکر کرده اند و ممکن است کسی جزم به ادله یکی از دو طرف پیدا نکند.
فرض دوم: بین سه ونیم و قبل از شوط چهارم.
دلیل بر احتیاط بخاطر اختلاف در معنای نصف بود.
توهم شده است که اطلاق کلام سیدنا الاستاذ که فرموده است قبل از نصف احتیاط شود حتی قبل از سه و نیم را هم شامل می شود.
فیه: اصلا قبل از سه و نیم قائل به احتیاط نداریم که بخواهیم کلام سیدنا الاستاذ را حمل بر این معنا کنیم بلکه بقرینه اتفاق مراد بین سه و نیم و چهار می باشد.
بخاطر همین توهم بعضی از معاصرین فرموده اند: لا تصل النوبة إلى الاحتياط المذكور في المتن‏[1] زیرا قبل را به معنای مطلق القبل دانسته اند کما اینکه فرموده است بعد از شوط چهارم نیز مجالی برای احتیاط نیست در حالیکه گفتیم بخاطر وجود اختلاف احتیاط جا دارد و خود این معاصر در مناسک ص 220 م249 در همین دو فرض قائل به احتیاط شده است.
فرض سوم: راس سه و نیم احتیاط شود بخاطر اینکه نصف حقیقی بر آن صادق است.

مطلب دوم: کیفیت احتیاط
دو نظریه است:
نظریه اول: بعد از وضو طواف را اتمام کند و بعد از نماز طواف دوباره هفت شوط انجام دهد و نماز طواف را بخواند.
این نظریه تارة بملاحظه اصل احتیاط مورد بررسی قرار می گیرد و تارة بملاحظه نماز احتیاط
دلیل:
1-سیدناالاستاذ می فرمایند اگر بخواهیم جزم در نیت داشته باشیم باید این راه را انتخاب کنیم.
2-حدث اختیاری دو فرض دارد فرض اول این است که موالات بهم خورده است در این صورت این وجه از احتیاط فایده ای ندارد فرض دوم این است که مولات بهم نخورده است در این فرض کیفیت دوم از احتیاط کافی نیست زیرا قطع طواف اگر موالات بهم نخورده است جایز نیست پس احتیاط به اتمام و اعاده می باشد زیرا با این کار مرتکب خلاف اختیاط در قطع طواف نشده ایم.
نظریه دوم: بعد از تحصیل طهارت مابقی را بقصد ما فی الذمه بیاورد و بعد تا هفت شوط ایضا بقصد ما فی الذمه طواف را ادامه دهد.
استادنا المحقق این روش را انتخاب کرده اند بخاطر اینکه این روش موجب تسهیل است و لا باس به
اینکه سیدنا الاستاذ فرموده اند تردید در نیت صورت می گیرد در همه موارد احتیاط، این تردید نیت وجود دارد کما اینکه بحث موالات هم قابل جواب است زیرا موالات در طواف صحیح واجب است اما اینکه این طواف صحیح است یا نه تمسک به عام در شبهه مصداقیه می باشد ضمن اینکه فوت موالات در همه فروض اتفاق نمی افتد.



[1]تفصیل الشریعه، فاضل لنکرانی، ج4، ص321.