درس خارج فقه آیت الله مرتضوی

کتاب الحج

93/12/02

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: افعال عمره/ طواف/حدث در اثناء طواف
در این مساله چهار فرع بیان شده است که در این فروع احکامی است از قبیل بطلان طواف در بعضی از این فروض و صحت طواف در بعضی از این فروض و وجوب استئناف در بعضی از این فروض و اکمال در بعضی از فروض و بناء یا اکمال در بعضی از این فروض.
موضوع این احکام در غایت اختلاف است اختلاف از این جهت است که موضوع این احکام چهار شوط است یا موضوع این احکام سه و نیم شوط مع اضافة ما می باشد.
فقهاء رضوان الله تعالی علیهم سه دسته می باشند:
عده ای می فرمایند موضوع این احکام کسر حقیقی است که عبارت از سه و نیم باشد منهم مرحوم محقق در شرایع و نافع
کما اشاره الیه الجواهر بقوله: فان جاوز النصف[1] در چند صفحه دیگر هم می فرمایند بل عن الخلاف الإجماع على الاستئناف قبل تجاوز النصف[2] و منهم نراقی در مستند حیث قال:  و الاول اقوی[3]
عده ای کما نسب الی الاکثر می فرمایند موضوع این احکام چهار شوط کامل است کما عن سیدنا الاستاذ و ابن سعید در جامع الشرائع و ابن ادریس در سرائر و ابن حمزه و مرحوم اردبیلی
عبارت جامع:
و ان قطعه لحاجة، أو حدث، أو دخول البيت، أو الحجر قبل أربعة أشواط، استأنفه و روى البناء عليه، و ان كان أربعة بنى[4]
عبارت مجمع البرهان:
 و المراد بتجاوز النصف، كأنّه إكمال (الأربعة خ) الرابعة.[5] جواهر الکلام، محمد حسن جواهری، ج19، ص326.
عده ای می گویند که موضوع این احکام سه و نیم است لکن اینکه می گوییم که چهار شوط به این خاطر است  که چهار شوط مبین تجاوز از نصف می باشد.

دلیل نظریه اولی:
کلمه نصف که در روایات آمده است مثل بقیه کسور می باشد نصف مانند ثلث است و ظهور در کسر حقیقی دارد و خلاف این نیاز به قرینه دارد.
دلیل نظریه دوم:
اگر چه ظاهر لفظ ظهور در نصف حقیقی دارد لکن فی المقام قرائنی وجود دارد  که مراد چهار شوط کامل می باشد.
منها: بل عمده آن روایاتی که در مطلق حدث یا در حدث حیض، مقابله بین سه و چهار قرار داده است اگر چه این روایات ضعف سندی هم دارد لکن بخاطر عمل علماء اشکالی ندارد خصوصا که بحث از شارحیت و قرینیت است نه از دلیلیت.
منها: وَ بِإِسْنَادِهِ عَنِ ابْنِ مُسْكَانَ عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ إِسْحَاقَ عَمَّنْ سَأَلَ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ امْرَأَةٍ طَافَتْ أَرْبَعَةَ أَشْوَاطٍ وَ هِيَ مُعْتَمِرَةٌ ثُمَّ طَمِثَتْ قَالَ تُتِمُّ طَوَافَهَا وَ لَيْسَ عَلَيْهَا غَيْرُهُ وَ مُتْعَتُهَا تَامَّةٌ وَ لَهَا أَنْ تَطُوفَ بَيْنَ الصَّفَا وَ الْمَرْوَةِ- لِأَنَّهَا زَادَتْ عَلَى النِّصْفِ وَ قَدْ قَضَتْ مُتْعَتَهَا فَلْتَسْتَأْنِفْ بَعْدَ الْحَجِّ وَ إِنْ هِيَ لَمْ تَطُفْ إِلَّا ثَلَاثَةَ أَشْوَاطٍ فَلْتَسْتَأْنِفِ الْحَجَّ فَإِنْ أَقَامَ بِهَا جَمَّالُهَا بَعْدَ الْحَجِّ فَلْتَخْرُجْ إِلَى الْجِعْرَانَةِ أَوْ إِلَى التَّنْعِيمِ فَلْتَعْتَمِر[6]
در بعضی از این روایات کلمه ثلاثه در کلام سائل است و اربعه در کلام امام است اما در بعضی دیگر هم کلمه ثلاثه و هم کلمه اربعه در کلام امام علیه السلام است.
قرینه دیگری که گفته شده است این است که چرا امام کلمه ثلاثه را ذکر کرده است و اشاره به این نکرده است که به رکن رسیده باشد یا نه خود این نشان می دهد مراد نصف حقیقی نیست.
این بحث مقدمات فراوانی دارد که به آن اشاره نشده است مانند مطرح کردن همه روایات و توضیح موضوع بحث و فروض و تقسیمات فرع، بهترین کلام از مرحوم نراقی است که تقسیمات وقوع حدث را مطرح کرده است و فرموده است بیست فرض دارد حیث قال: فروع:أ: المصرّح به في كلام الأكثر في الفارق بين الإعادة و البناء[7]

فروع بحث:
فرع اول: حدث اصغر غیر اختیاری در حین طواف
این فرع دو فرض دارد قبل از نصف و بعد از نصف
سیدنا الاستاذ می فرمایند اگر قبل از اربعه باشد طواف باطل است و اگر بعد از اربعه باشد باید وضو بگیرد و طواف را اتمام کند.


[1]جواهرالکلام، محمد حسن جواهری، ج19، ص326.
[2]جواهرالکلام، محمد حسن جواهری، ج19، ص334. .
[3]مستندالشیعة، محقق نراقی، ج12، ص112.
[4]جامع شرایع، يحيى بن سعيد حلي، ص198.
[5]مجمع الفائدة و البرهان، محقق اردبیلی، ج7، ص114.
[6]وسائل الشيعة، شیخ حر عاملی، ج‌13، ص455، ابواب طواف، باب85، ح4، ط آل البیت.
[7]مستند الشیعة، محقق نراقی، ج12، ص111.