درس خارج فقه آیت الله مرتضوی

کتاب الحج

93/11/05

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: افعال عمره/ طواف/رکنیت طواف/ ترک طواف سهوا/اعاده سعی
دلیل نظریه دوم:
برای نظریه دوم که عدم وجوب اعاده سعی بعد از اتیان به طواف منسی است دو دلیل ذکر شده است:
دلیل اول: ما شک داریم اتیان سعی ثانیا واجب است یا نه؟ شک در تکلیف داریم اصل عدم وجوب می باشد.
دلیل دوم: استدلال به دو روایت:
صحیحه علی بن جعفر[1]
حضرت فرمودند: «وَ وَكَّلَ مَنْ يَطُوفُ عَنْهُ مَا تَرَكَهُ مِنْ طَوَافِه‏» حضرت فقط حکم به انجام طواف کردند و متعرض به اعاده سعی نشدند درحالکه در مقام بیان بوده اند.
روایت منصور بن حازم
محمد بن الحسن باسناده عن موسى بن القاسم، عن محمد، عن سيف بن عميرة، عن منصور بن حازم قال : سألت أبا عبدالله ( عليه السلام ) عن رجل بدأ بالسعي بين الصفا والمروة ؟ قال : يرجع فيطوف بالبيت، ثم يستأنف السعي، قلت : إن ذلك قد فاته، قال : عليه دم، ألا ترى أنك إذا غسلت شمالك قبل يمينك كان عليك أن تعيد على شمالك. [2]
«ان ذلک قد فاته» ممکن است مراد  این باشد که طواف منسی در عمره بوده است و الان مشغول حج شده است یا طواف منسی، در حج بوده است و ذی الحجه تمام شده است یا به وطنش برگشته است و نمی تواند برگردد در این فرض که شخص نمی تواند طواف و سعی را انجام دهد به دو شکل به روایت استدلال شده است که اعاده سعی لازم نیست:
1-حضرت در جواب فرمودند: «فعلیه دم» یعنی کفاره بدهد و چیز دیگری بر این شخص نیست.
2-ما از عدم امر به اعاده سعی و سکوت در این خصوص استفاده می کنیم که اعاده سعی لازم نیست زیرا امام در مقام بیان بوده اند اما متعرض سعی نشده است، اعاده سعی واجب نیست چه دم را در روایت کفاره بدانیم یا نه زیرا بعضی گفته اند دم بخاطر بدل سعی است کما اینکه ممکن است بخاطر تقصیری است که قبل از انجام طواف صورت گرفته است علی ای حال حضرت اصلا متعرض بحث سعی نشده است.
از ما ذکرنا دلیل بر نظریه سوم روشن شد که صحیحه علی بن جعفر به ضمیمه روایت ضعیفه منصور دلیل بر این تفصیل است زیرا یکی ظاهر و دیگری اظهر است(صحیحه اسحاق متعرض صورت عدم تمکن نشده است و باطلاقهای شامل صورت عدم تمکن می شود اما روایت منصور تصریح به صورت عدم تمکن کرده است لکن عدم وجوب اعاده را باید از سکوت امام در این فرض، استفاده کنیم).
 لایبعد که این قول تمام باشد از این جهت که روایت منصور قدر متیقن در مورد عدم تمکن از اعاده می باشد در نتیجه اگر تمکن دارد اعاده واجب است و اگر تمکن ندارد اعاده واجب نیست اگر چه ظهور صحیحه اسحاق بالاطلاق است لکن در خصوص عدم تمکن از اطلاقش رفع ید شود.
البته اثبات این نظریه اجمالاتی هم دارد یکی اینکه روایت منصور ضعف سندی دارد و ثانیا تمام صور داخل است یا نه؟ من نسی الطواف و سعی ثم التفت فروضی دارد مثلا اگر در عمره تمتع در ششم ذی الحجه متوجه شده است در این فرض شکی نیست که طواف و سعی هر دو را باید انجام دهد زیرا سعی قبل از طواف باطل است و با تمکن باید سعی اعاده شود  فرض دیگر این است در در عرفات متذکر شود این فرض قطعا داخل در محل بحث است یکی دیگر از فروض نسیان طواف در حج تمتع است اگر قبل از اتمام ذی الحجه متذکر شود(طبعا در این فرض هم اگر به وطن خود برنگشته باید سعی را اعاده کند) فرض دیگر این است که در حج بعد از ذی الحجه متذکر شود.


[1] وسائل الشيعة، شیخ حر عاملی، ج‌13، ص406، ابواب طواف، باب58، ح1، ط آل البیت.
[2] وسائل الشيعة، شیخ حر عاملی، ج‌13، ص413، ابواب طواف، باب63، ح1، ط آل البیت.