درس خارج فقه آیت الله مرتضوی

کتاب الحج

93/10/28

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: افعال عمره/ طواف/رکنیت طواف/ بطلان عمره به ترک طواف/طرق احتیاط
مطلب سوم: طرق احتیاط بنابر قول به بطلان عمره اما وجوبا کما عن سیدنا الاستاذ و اما استحبابا کما عن الجواهر و استادنا المحقق:
احتمال اول: به حج افراد عدول کند و اعمال حج افراد را انجام دهد و بعد از اعمال حج، عمره را انجام دهد و سال آینده حج تمتع را انجام دهد.
و الوجه فی ذلک:
اگر چه بظاهر، اخبار عدول این فرض را شامل نمی شود لکن احتمال داده می شود که وظیفه این فرد عدول باشد و همین مقدار برای احتیاط کافی است اما اینکه سال آینده دوباره حج تمتع را انجام دهد بخاطر اینکه یقین دارد که حج تمتع به ذمه او آمده است برای یقین به فراغ باید دوباره حج تمتع را انجام دهد.

احتمال دوم: احتیاط به این است که عدول به عمره مفرده کند و سال دیگر حج تمتع را انجام دهد.
و الوجه فی ذلک:
عدول به عمره مفرده به این خاطر است که احتمال می دهیم این فرض از قبیل مواردی باشد که شخص، محرم به عمره تمتع شده است لکن لجهة من الجهات نتوانسته است هیچ یک از وقوفات اختیاری و اضطراری را درک کند این شخص وظیفه اش عدول به عمره مفرده می باشد کما یظهر من الجواهر حیث قال: و لعل المصیر الی ما ذکره(آنچه که محقق کرکی فرموده) احوط.[1]

احتمال سوم: این شخص به حج افراد عدول کند به این ترتیب که اعمال حج افراد را رجاء انجام دهد وقتی به مکه برگشت طواف را به نیت اعم از حج افراد و عمره مفرده انجام دهد بعد سعی و حلق و تقصیر را نیز به قصد جامع انجام دهد طبعا با این کار اگر وظیفه اش عدول به حج افراد بوده است اعمال حج را انجام داده و اگر وظیفه اش عدول به عمره مفرده بوده است آنهم انجام گرفته است البته باید سال بعد هم حج تمتع را انجام دهد.
این وجه را سید در عروه ذکر کرده است و مرحوم استادنا المحقق نیز پذیرفته است اگر چه ایشان در ما نحن فیه به وجه احتیاط اشاره نکرده است.
و لو دخل في العمرة بنيّة التمتّع في سعة الوقت و أخر الطواف و السعي متعمّداً إلى ضيق الوقت ففي جواز العدول و كفايته إشكال (2) و الأحوط العدول (3) و عدم الاكتفاء إذا كان الحجّ واجباً عليه.
(2) و إن كان غير بعيد. (الگلپايگاني).[2]
 (3) بقصد الأعمّ من إتمامها حجّ إفراد أو عمرة مفردة. (الخوئي).
بعضی از افاضل اشکال کرده اند که این وجه با ذوق متشرعه سازگاری ندارد که وقوف برای حج باشد اما طواف به نیت اعم باشد و معلوم نیست چنین عملی مشروع باشد.

و فیه: هر یک از طرق احتیاط را که بگویید این اشکال وجود دارد زیرا فرض این است که اصل احرام برای عمره تمتع انجام شده است و بقیه اعمال یا به نیت عمره مفرده انجام شده -علی بعض الطرق- و یا به نیت حج افراد انجام شده است -علی بعض طرق اخر- علی ای حال بر هر کدام از طرق احتیاط نیز این اشکال بر آنها وارد است.

مطلب چهارم: بعضی از اعاظم می فرمایند این مساله تکرار ما سبق است.
مراد از ما سبق مساله 6 از صورت حج تمتع می باشد.
مسألة 6 لو علم من وظيفته التمتع ضيق الوقت عن إتمام العمرة و إدراك الحج قبل أن يدخل في العمرة لا يبعد جواز العدول من الأول الى الافراد، بل لو علم حال الإحرام بضيق الوقت جاز له الإحرام بحج الافراد و إتيانه ثم إتيان عمرة مفردة بعده، و تم حجه و كفى عن حجة الإسلام، و لو دخل في العمرة بنية التمتع في سعة الوقت و أخر الطواف و السعي متعمدا إلى أن ضاق الوقت ففي جواز العدول و كفايته إشكال، و الأحوط العدول و عدم الاكتفاء لو كان الحج واجبا عليه[3]
و فیه: در این مساله سیدنا الاستاذ سه فرع را بیان کرده است و در فرع سوم فرموده است: و لو دخل في العمرة بنية التمتع في سعة الوقت و أخر الطواف و السعي متعمدا إلى أن ضاق الوقت ففي جواز العدول و كفايته إشكال، و الأحوط العدول و عدم الاكتفاء لو كان الحج واجبا عليه.
قطعا این فرع با ما نحن فیه فرق می کند زیرا در این مساله اصلا بحث بطلان عمره مطرح نشده است اما در مانحن فیه بحث بطلان مطرح است و الذی یشهد لذلک در این مساله به اوامر اضطراریه تمسک شده است به این بیان که بعد از پشیمانی، اعمال عمره را انجام دهد و خود را به وقوف اضطراری عرفه یا وقوف اختیاری مشعر برساند.
از ما ذکرنا مطلب دیگری هم روشن شد که چرا فقهاء در این فرع فقط بطلان و عدول به عمره مفرده و حج من قابل را ذکر کرده اند و به بقیه وجوه اشاره نکرده است دلیلش از ماذکرنا واضح شد زیرا در مساله 6 بحث از بطلان نیست لذا می شود به اوامر اضطراریه تمسک کرد اما در مانحن فیه با قول به بطلان دیگر نمی شود به اوامر اضطراریه تمسک کرد.



[1] جواهر الكلام، نجفی، ج‌19، ص374.
[2] عروة الوثقی المحشی، سید کاظم یزدی، ج4، ص626.
[3] تحرير الوسيلة، حضرت امام، ج‌1،ص408.