درس خارج فقه آیت الله مرتضوی

کتاب الحج

93/07/19

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: محرمات احرام/ نوزدهم/ تظلیل/کفاره استظلال/ جنس کفاره
بحث در اقوال کفاره استظلال بود.
نظریه چهارم: استظلال اگر بخاطر حاجت باشد کفاره دارد للروایات و اگر اختیاری باشد کفاره ندارد لعدم الدلیل علی الکفارة کما یظهر من الریاض و مال الیه محقق خوانساری و هو الظاهر بدوا من سیدنا الاستاذ.
مطلب اول که فرموده اند تمام است زیرا همانطور که اشاره شد مورد همه روایات استظلال عن حاجة می باشد.
اما مطلب دوم ظاهرا و الله العالم ناتمام است لماذکرنا لجهات اربعة خصوصا در اشکال به ثبوت کفاره بوسیله استدلال به فحوی و اولویت.
مرحوم صاحب ریاض و خوانساری اشکالشان بر اولویت این است که این اولویت در باب حج ناتمام است زیرا مواردی اضطرارا کفاره دارد اما مختارا کفاره ندارد مثلا اگر کسی عمدا آهویی را در حال احرام صید کرده باشد این صید اگر اضطرارا بوده است می گویند مرتبه اول کفاره دارد و مرتبه دوم نیز کفاره دارد اما اگر این صید مختارا بوده است در مرتبه اول کفاره دارد اما مرتبه دوم کفاره ندارد.
و فیه: اینکه گفته اند اولویت وجود ندارد واضح است که در مرتیه اول اولویت ثابت است فقط در مرتبه دوم این اولویت بهم خورده است و این بخاطر مفاد دلیل خاص- آیه و روایات- می باشد لذا نمی توان گفت اولویتی نداریم بلکه اولویت ثابت است الا در مواردی که تخصیص خورده است.
کما اینکه از ماذکرنا ضعف اشکال به ارتکاز ذهنی سائلین(آنچه مرتکز در ذهن سائلین بوده است این بوده است که استظلال اختیارا کفاره دارد لذا نیاز به سوال نداشته است و فقط مورد حاجت سوال شده) باینکه آنچه در در ذهن سائل می باشد برای ما حجت نمی باشد، روشن شد چرا که اگر فقط در ذهن یک سائل این مطلب مرتکز بوده است حکم ثابت نمی شود اما اگر تعداد سائلین زیاد باشد این نشان می دهد که این حکم در بین مسلمانها اینگونه بوده است و روایات کفاره استظلال اینگونه است در ذهن همه روات این بوده است که استظلال اختیارا نیاز به سوال ندارد و این ملازمه دارد با ثبوت حکم.
نتیجه اینکه همانطور که صاحب جواهر ادعای اجماع کرده است استظلال مطلقا کفاره دارد چه اختیارا و چه اضطرارا.
جهت هشتم: بنابر بر وجوب کفاره در استظلال، کفاره استظلال چیست؟
در این فرع حد اقل پنج قول می باشد.
قول اول: کفاره استظلال دم می باشد ریاض این قول به جماعتی نسبت داده است منهم سلار در مراسم و ابن ادریس و شیخ و مفید و وسیله
فإن ظلل على نفسه مختارا فعليه دم أيضا.[1] 
قول دوم: کفاره استظلال فدیه می باشد و جنس آن را هم مشخص نکرده اند این نظریه هم به جماعتی نسبت داده شده است منهم المفید حیث قال: فإن ظلل على نفسه مختارا فعليه فداء.[2]  
قول سوم: کفاره استظلال یک مد از طعام می باشد کما یظهر من الصدوق حیث قال: و يتصدق بمد لكل يوم[3]
قول چهارم: کفاره استظلال شاة است کما یظهر من الاکثر و علیه فی الشرایع حیث قال: و تظلیل المحرم علیه سائرا شاة .[4]
قول پنجم: محکی از ابن ابی عقیل این است که کفاره استظلال تخییری است یعنی مخیر است که روزه بگیرد یا قربانی کند یا صدقه بدهد.
مسامحة قول ششمی هم ذکر شده است که ابو الصلاح حلبی در کافی فرموده است اگر استظلال اختیاری باشد برای هر روز شاة و اگر اضطراری بوده است کلا یک شاة کافی است.
و في تظليل المحمل و تغطية رأس الرجل و وجه المرأة مختارا لكل يوم دم شاة، و مع الاضطرار بجملة المدة دم شاة.[5]
واضح است که این، قول مستقل نیست زیرا ایشان هم جنس کفاره را شاة می داند.

در روایات هم پنج طائفه از روایات داریم.
طائفه اولی: روایات که فقط فرموده است کفاره واجب است و نوع آن را مشخص نکرده است (استاد بعد از درس فرمودند این طائفه را با توجه به ذیل حدیث در ردیف روایاتی قرار دهید که کفاره را بدنه فرموده است چون قسمت اول روایت فقط دلالت بر اصل وجوب کفاره دارد و نظری به جنس کفاره ندارد مگر ادعای اطلاق شود).
منها: بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُوسَى بْنِ الْقَاسِمِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ جَعْفَرٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَخِي ع أُظَلِّلُ‏ وَ أَنَا مُحْرِمٌ فَقَالَ نَعَمْ وَ عَلَيْكَ الْكَفَّارَةُ قَالَ فَرَأَيْتُ عَلِيّاً إِذَا قَدِمَ مَكَّةَ يَنْحَرُ بَدَنَةً لِكَفَّارَةِ الظِّلِّ.[6]
طائفه دوم: روایاتی که فرموده است کفاره دم است.
منها: محمد بن الحسن الطوسي بإسناده عن محمد بن الحسن الصفار، عن علي بن محمد قال : كتبت إليه : المحرم هل يظلل على نفسه إذا آذته الشمس أو المطر أو كان مريضا أم لا ؟ فإن ظلل هل يجب عليه الفداء أم لا ؟ فكتب : يظلل على نفسه ويهريق دما إن شاء الله[7].
طائفه سوم: روایاتی که فرموده است کفاره فداء می باشد.
منها: عن أبي الحسن الرضا ( عليه السلام ) قال : سألته عن المحرم يظلل على نفسه، فقال : أمن علة ؟ فقلت : يؤذيه حر الشمس وهو محرم، فقال : هي علة يظلل ويفدي[8].
طائفه چهارم: روایاتی که فرموده است کفاره مد من طعام می باشد.
عن أبي بصير قال : سألته عن المرأة يضرب عليها الظلال وهي محرمة ؟ قال : نعم، قلت : فالرجل يضرب عليه الظلال وهو محرم ؟ قال : نعم، إذا كانت به شقيقة، ويتصدق بمد لكل يوم.[9]
طائفه پنجم: روایاتی که فرموده است کفاره شاة است.
وَ عَنْهُ عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ أَبِي مَحْمُودٍ قَالَ:قُلْتُ لِلرِّضَا ع الْمُحْرِمُ يُظَلِّلُ عَلَى مَحْمِلِهِ- وَ يَفْدِي إِذَا كَانَتِ الشَّمْسُ وَ الْمَطَرُ يُضِرَّانِ بِهِ قَالَ نَعَمْ- قُلْتُ كَمِ الْفِدَاءُ قَالَ شَاةٌ.[10]صحیحة
وعنهم، عن أحمد بن محمد، عن محمد بن إسماعيل بن بزيع، عن الرضا ( عليه السلام ) قال : سأله رجل عن الظلال للمحرم من أذى مطر أو شمس ـ وأنا أسمع ـ ؟ فأمره أن يفدي شاة ويذبحها بمنى. [11]صحیحة
وعنه، عن محمد بن إسماعيل قال : سألت أبا الحسن ( عليه السلام ) عن الظل للمحرم من أذى مطر أو شمس، فقال : أرى أن يفديه بشاة ويذبحها بمنى.[12]


[1]ٍ مقنعه، شیخ مفید، ص434.
[2] مقنعه، شیخ مفید، ص432.
[3]ینابیع الفقهیه، علی اصغر مروارید، ج7، ص24.
[4] شرایع الاحکام، محقق حلی، ج1، ص226.
[5] کافی، حلبی، ص204.
[6] وسائل الشيعة، شیخ حر عاملی، ج13، ص154، ابواب بقیه کفارات، باب6، ح2، ط آل البیت.
[7] وسائل الشيعة، شیخ حر عاملی، ج‌13، ص154، ابواب بقیه کفارات، باب6، ح1، ط آل البیت.
[8] وسائل الشيعة، شیخ حر عاملی، ج‌13، ص155، ابواب بقیه کفارات، باب6، ح4، ط آل البیت.
[9] وسائل الشيعة، شیخ حر عاملی، ج‌13، ص156، ابواب بقیه کفارات، باب6، ح8، ط آل البیت.

[10]وسائل الشيعة، شیخ حر عاملی، ج‌13، ص155، ابواب بقیه کفارات، باب6، ح5، ط آل البیت.
[11] وسائل الشيعة، شیخ حر عاملی، ج‌13، ص155، ابواب بقیه کفارات، باب6، ح6، ط آل البیت.
[12] وسائل الشيعة، شیخ حر عاملی، ج‌13، ص155، ابواب بقیه کفارات، باب6، ح3، ط آل البیت.