درس خارج فقه آیت الله مرتضوی

کتاب الحج

93/03/17

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: محرمات احرام/ محرم هجدهم/ پوشاندن صورت بر زنان/حکم اسدال
مسألة 35 - يجوز إسدال الثوب وإرساله من رأسها إلى وجهها إلى أنفها، بل إلى نحرها للستر عن الأجنبي، والأولى الأحوط أن يسدله بوجه لا يلصق بوجهها ولو بأخذه بيدها.[1]
در این مساله مرحوم امام به دو مطلب اشاره کرده است:
1.اشاره به روایات کشف وجه برای محرمه و روایات سدل المحرمه فی حال الاحرام
2.اشاره به اختلاف روایات اسدال المحرمه شده است.
فعلا کلام در مطلب اول است.

در مطلب اول سه مبحث است:
مبحث اول:
دو مساله برای محرمه مسلم است:
مساله اول: کشف الوجه در حا ل احرام للمحرمه

دلیل:
1.اتفاقی که از جواهر[2] واز مغنی[3] استفاده می شود.
2.جمله من الروایات است که این روایات در باب 48 از تروک احرام ح1[4]و3دلالت بر وجوب کشف دارد وح 2[5]و4و6 دلالت بر وجوب یا جواز اسدال دارد.

مبحث دوم:
 تعارض بین این دو اظهر من الشمس است من ناحیه قول اول وطائفه اولی از روایات که مفادشان وجوب کشف تمام صورت برای خانمها است.
و از طرف دیگر طائفه دوم مفادش پوشش صورت برای خانمها ی محرم البته پوشش خاص- که از این پوشش خاص در روایات تعبیر سدل ثوب ودر کلمات علماء اسدال ثوب شده است و معنای سدل آویزان کردن مقتعه به طرف سینه است- می باشد که تبعا بین مفاد این دو طائفه- پوشش وعدم آن- تنافی است.
 فعلیه تعارض بین این دو نظریه بلکه این دو طائفه از روایات اظهر من الشمس است
فعلیه دو مطلب مسلم است:
1.وجوب الستر(سدل) یا جواز الستر(سدل) 
2.تعارض بین این دو فعل که اظهر من الشمس است.

مبحث سوم:
این معارضه وتوجه به آن بین قدمای از علماء الی زماننا هذا بوده است
برای دفع این معارضه حداقل پنج یا شش وجه بیان شده است.

وجه اول:
تخصیص کما یظهر من صاحب جواهر
وعلى كل حال فلم نجد له دليلا على شئ من ذلك سوى دعوى الجمع بين صحاح السدل والنصوص المانعة من التغطية بحمل الأولى على غير المصيبة للبشرة بخلاف الثانية، بل لعل المرتفعة ليس من التغطية[6]

حاصل کلام صاحب جواهر این است که ستر الوجه اقلا سه فرض دارد:
1.استفاده از نقاب که نوعا از بینی تا چانه را می پوشاند.
2. استفاده از پارچه ای که از موهای سر تا سینه خانم پوشیده شود.
3. استفاده پارچه ای به پهنای پنج انگشت یک طرف به گوش راست وطرف دیگر به گوش چب بسته شود.
خلاصه اینکه ستر الوجه یا طولی ویا عرضی ویا طولی وعرضی است.
فعلیه روایات کشف هر سه فرض را شامل می شود وروایات اسدال از این سه فرض فقط یک فرض را می گوید جائز است که کشاندن چارقد از سر تا سینه می باشد و این مفاد از روایات اخص از روایات تغطیه است لذا مقدم می شوند.
لذا صاحب جواهر می فرماید ادله سدل –چه به صورت بچسبد یا نه- مقدم می شود.
وجه دوم:
می گویند روایات سدل حمل بر موردی می شود که اجنبی وجود داشته است لذا اگر اجنبی وجود نداشته باشد کشف وجه واجب است کما عن سیدنا الاستاذ و بعض الاعاظم فی مناسکه.
شاهد بر این نظریه روایت ذیل می باشد.
وبإسناده عن معاوية بن عمار ، عن أبي عبدالله ( عليه السلام ) أنه قال : تسدل المرأة الثوب على وجهها من أعلاها إلى النحر إذا كانت راكبة . [7]
وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ سَمَاعَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّهُ سَأَلَهُ عَنِ الْمُحْرِمَةِ فَقَالَ إِنْ مَرَّ بِهَا رَجُلٌ- اسْتَتَرَتْ مِنْهُ بِثَوْبِهَا وَ لَا تَسْتَتِرْ بِيَدِهَا مِنَ الشَّمْسِ الْحَدِيثَ.[8]كان الركبان يمرون بنا ونحن محرمات مع رسول الله صلى الله عليه وآله، فإذا جاؤونا سدلت إحدانا جلبابها من رأسها على وجهها، فإذا جاوزنا كشفنا[9]
وجه سوم:
کما عن الشیخ فی المبسوط و ابن السعید و جماعة اخری باینکه روایت ستر عبارت است از پوشش متصل بین پارچه وصورت (پوشش مباشری ومتصل) و مراد از سدل نوع دوم آن یعنی پوشش مع الواسطه است مثلا دست بین پارچه وصورت فاصله باشد (پوشش بافاصله) در نتیجه روایات تغطیه پوشش مباشری را می گوید اما روایات سدل پوشش غیر مباشری می گوید پس اصلا تعارض نیست
این جمع جمع موضوعی (تخصص)است بخلاف آن دو وجه قبلی که جمع، حکمی است.
این وجه از فتوایی که فرمودند که مواظب باشد که پارچه به صورت نخورد استفاده می شود که به این وجه مرحوم صاحب جواهر سه اشکال می کند.
ظاهرا این وجه اضعف وجوه است[10].
وجه چهارم:
که جماعتی مانند صاحب مدارک وذخیره و یمیل الی ذلک صاحب ریاض و برخی از عبارتهای ابن سعید درجامع که می گویند : مورد روایات تغطیه نقاب است ومورد روایات سدل غیر مورد نقاب است پس بر او نقاب حرام است ومازاد بر آن جائز است.
این کلام به مبحث فقهی در کتاب نکاح بر می گردد که آیا پوشش جائز است یا واجب است که اگر پوشش واجب باشد اسدال هم واجب باشد واگر پوشش صورت جائز باشد اسدال جائز باشد که در عبارات فقها هم اختلاف است.

وجه پنجم:
 که مقدمه آن تقدم که آیا آنچه بر خانمها واجب است آیا کشف تمام وجه است یا بعض آن که معروف کشف تمام وجه را می گویند اما ذکرنا سابقا آنچه مسلم است کشف فی الجمله واجب است که سابق گفتیم آن مقداری که نقاب صورت را می پوشاند کشفش واجب است ومازاد از آن معلوم نیست واجب باشد.
با توجه به این مطلب قائلین به این وجه می گویند مراد از روایات تغطیه، حرمت پوشاندن قسمت پایین صورت است اما مورد روایات اسدال این است که  مقنعه را طوری بیندازد که محاذی بینی باشد یعنی پوشش فی الجمله کما فی غیر واحد من الروایات
تمام این موارد در زمانی بود که بین این دوطائفه عموم مطلق باشد اما احتمال دارد که بین این دوطائفه عموم من وجه باشد که در این صورت باید رجوع به مرجحات شود که اگر مرجح نباشد تساقط می کنند وبعد رجوع به عمومات وصحیحه قداح می کنیم.
علی ای حال که طریق اول ودوم لاباس هر چند که برخی از طرق ناتمام است.
مطلب دوم:
تعارض بین خود روایات را چه کنیم سیاتی که 5طائفه روایت در این زمینه وجود دارد. سیاتی انشاء الله




[1] تحریر الوسیلة، امام خمینی، ج1، ص426.
[2] جواهر الکلام، محمد حسن جواهری، ج18، ص391.
[3] مغنی، ابن قدامه، ج3، ص154، م2369.
[4] وسائل الشيعة، شیخ حر عاملی، ج‌12، ص493، باب48 از ابواب تروک احرام، ح1، ط آل البیت.
[5] وسائل الشيعة، شیخ حر عاملی، ج‌12، ص493، باب48 از ابواب تروک احرام، ح2، ط آل البیت.
[6] جواهر الکلام، محمد حسن جواهری، ج18، ص391.
[7] وسائل الشيعة، شیخ حر عاملی، ج‌12، ص495، باب48 از ابواب تروک احرام، ح8، ط آل البیت.
[8] وسائل الشيعة، شیخ حر عاملی، ج‌12، ص495، باب48 از تروک احرام، ح10، ط آل البیت.
[9] جواهر الکلام، محمد حسن جواهری، ج18، ص392.
[10] جواهر الکلام، محمد حسن جواهری، ج18، ص393.