درس خارج فقه آیت الله مرتضوی

کتاب الحج

93/03/12

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: محرمات احرام/ محرم هجدهم/ پوشاندن صورت بر زنان/پوشیدن مقداری از صورت در هنگام نماز
در جلسه قبل اشاره شد که در مساله 34 دو فرع بیان شد فرع اول ما اشار الیه: يجب ستر الرأس عليها للصلاة ونجب ستر مقدار من أطراف الوجه مقدمة و فرع دوم ما اشار الیه لكن إذا فرغت من الصلاة يجب رفعه عن وجهها فورا.[1]
در فرع اول به اموری اشاره شد:
1-ضابط مقدمات علمیه
2-تطبیق مقدمات علمیه در بعض از فروض
3-تزاحم مقدمات علمیه در خانمی که محرم است و قصد خواندن نماز را دارد.
4-اقوال در مساله
نظریه اول: مقدمه علمیه ستر راس مقدم است کما عن الاکثر منهم سیدنا الاستاذ.
نظریه دوم: تخییر کما فی الجواهر
لو تعارض ذلك في المرأة في الصلاة ففي المنتهى والتذكرة والدروس قدمت ستر الرأس لا لما في المدارك من التمسك بالعمومات المتضمنة لوجوب ستره السالمة عما يصلح للتخصيص، ضرورة امكان معارضته بمثله، بل لترجيحه بما قيل من أن الستر أحوط من الكشف لكونها عورة، ولأن المقصود إظهار شعار الاحرام بكشف الوجه بما تسمى به مكشوفة الوجه، وهو حاصل مع ستر جزء يسير منه، وإن أمكن المناقشة فيه أيضا بتعارض الاحتياط بالنسبة إلى الصلاة والاحرام، وكونها عورة في النظر لا مدخلية له في ذلك، وكما يصدق أنها مكشوفة الوجه مع ستر الجزء اليسير منه يصدق أنها مستورة الرأس مع كشف الجزء اليسير منه، فالمتجه حينئذ التخيير إن لم ترجح الصلاة بكونها أهم وأسبق حقا ونحو ذلك، نعم قد يقال إذا جاز السدل وخصوصا إلى الفم أو الذقن أو النحر فلا تعارض إلا مع وجوب المجافاة، فإنه يتعسر الجمع حينئذ في السجود، لكن يمكن فرض المسألة في حال تعذر السدل، فالاشكال حينئذ بحاله. [2]

5- ادله این اقوال
دلیل نظریه اولی: برای این نظریه هفت دلیل ذکر شده است که اغلب آنها در جواهر موجود می باشد و به نظر ما اغلب این ادله موید باشد بهتر است تا اینکه دلیل باشد لکن دلیل به مقدار کفایت در این ادله موجود می باشد.
دلیل اول: سیره مستمره بین مسلمین به این بیان که من اول الاسلام الی الآن خانمهای متدین در وقت نماز مقداری از وجه خود را می پوشند.

دلیل دوم: من جانب این مساله -که پوشش مقداری از وجه یا پوشش از مقداری از راس- از مسائل عام البلوی می باشد و از طرفی دیگر وقتی که یک طرف ثابت شد طرف دیگر منفی می باشد لذا عدم الوجدان در حالیکه مساله عام البلوی است دلیل بر عدم است لذا با توجه به سیره معلوم می شود که مقدمه علمیه باز گذاشتن صورت واجب نبوده است.
دلیل سوم: بدن زنها عورت می باشد در نتیجه سر زن هم از عورت می باشد و ستر عورت مقدم بر باز گذاشتن صورت می باشد کما فی المجمع[3] و الجواهر
این دلیل اگر موید باشد بهتر است زیرا بر فرض اینکه سر زن عورت باشد معنای عورت بودن این است که نباید به اجانب نشان داده شود و اجانب نباید به آن نگاه کنند و این معنی اخص از مدعاست زیرا ممکن است زن محرمه در جائی که هیچ کسی نیست می خواهد نماز بخواند کما اینکه صاحب جواهر هم در بیان اشکال فرموده اند عورت بودن از جهت حرمت نگاه کردن می باشد و این ارتباطی به بحث ما ندارد.

دلیل چهارم: ما حکی عن المدارک؛ تمسک به عموم ادله ای که می گویند ستر راس برای نماز واجب است.
این دلیل هم موید می باشد زیرا ادله حرمت پوشاندن صورت هم عام است لذا لقائل ان یقول بتقدم مقدمه علمیه کشف الوجه کما اشار الیه الجواهر.
دلیل پنجم: آنچه که در طرف عکس واجب است کشف الوجه می باشد و با پوشیده شدن مقدار بسیار کمی از صورت ضرری به کشف الوجه نمی خورد.
این دلیل هم موید است زیرا این حرف را می توان در طرف سر هم زد زیرا باز بودن مقدار بسیار کمی از سر، ضرری به ستر الراس نمی زند.

دلیل ششم: ادله حرمت ستر وجه، از پوشش به مقدار مقدمه علمیه ستر راس انصراف دارد.
این دلیل هم موید است زیرا مرحوم شیخ در رسائل می فرمایند المرجح کالمرجع یعنی مرجِح باید حجت باشد تا بتواند مرجح باشد و در ما نحن فیه دو مقدمه علمیه با هم تعارض کرده اند و این مواردی ذکر شده است هیچ کدام مرجح نمی شوند.
دلیل هفتم: ما دو واجب داریم: نماز و احرام و وجوب صلاة اهم از احرام می باشد.
این دلیل هم در غایت اشکال می باشد زیرا اگر تزاحم بین وجوب صلاة با وجوب حج یا وجوب احرام در حج باشد در این صورت استدلال به وجوب اهم خوب است  در حالیکه بین این دو وجوب در ما نحن فیه تزاحمی نیست بلکه بحث در مانحن فیه در تزاحم شرائط نماز و شرائط احرام می باشد.


[1] تحریر الوسیلة، امام خمینی، ج1، ص426.
[2] جواهر الکلام، محمد حسن جواهری، ج18، ص391.
[3] مجمع الفائدة و الرهان، محقق اردبیلی، ج6، ص351.