درس خارج فقه آیت الله مرتضوی

کتاب الحج

93/01/30

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: محرمات احرام/ محرم شانزدهم/ ازاله مو/کفاره ازاله مو
در مساله 20 بحث کفاره حلق الراس مطرح شد فروعی از این مساله باقی مانده است که به بیان آنها می پردازیم.
فرع اول:
حکم تراشیدن بعض از سر چیست آیا کفاره دراین فرض هم ثابت است یا نه؟

در تراشیدن قسمتی از موی سر (نصف یا کمتر)، سه نظریه وجود دارد:
نظریه اول:
کفاره ندارد چون از جهتی صدق حلق رأس نمی کند از جهت دیگر شک داریم که در این فروض کفاره داریم یا نه؛ شک در حکم وضعی است و برائت جاری می شود.

نظریه دوم:
مطلقا کفاره واجب است چه در نصف سر و چه در عشر آن.
عبارت علامه در جواهر:
و في المنتهى و الكفارة عندنا تتعلق بحلق جميع الرأس أو بعضه قليلا كان أو كثيرا[1]
ظهور عندنا این است که این مطلب اجماعی است.
عبارت مستند:
و الحكمان- أي التخيير مع الأذى و الدم بدونه- جاريان في حلق الرأس مطلقا، جميعه كان أو بعضه، قليلا كان أو كثيرا، لصدق حلق الرأس، إلّا أن يكون قليلا غايته، بحيث يخرج عن التسمية- كحلق شعرة أو شعرتين أو ثلاثة- فلا يثبت ذلك بما ذكر، و إن أمكن القول فيه بالدم أيضا، لرواية قرب الإسناد المتقدّمة، بل كذلك، لذلك.[2]

از ما ذکرنا جواب از هر دو دلیل این نظریه روشن شد.
اینکه فرموده است «عندنا» واضح است که ضعیف است زیرا اکثرا قائل به عدم کفاره هستند.
کما اینکه صدق عنوان حلق بر بعض از سر ممنوع است بله آنچه صادق است حلق مرتبة من الراس می باشد نه حلق راس.

نظریه سوم:
 آنچه که از حلق انجام شده است اگر به مقدار موهای زیر بغل واحد می باشد کفاره دارد و الا یک کف از طعام صدقه بدهد و کفاره ندارد.
دلیل:
1-مفاد روایاتی که در اسقاط الشعر وارد شده است این است که اگر کسی در غیر وضو مقداری از موهایش ساقط شده است اگر به مقدار یک ابط باشد باید کفاره بدهد این نشان می دهد حد اقل مقدار ازاله به اندازه یک ابط می باشد.
2-وقتی گفته می شود ازاله مو از یک ابط کفاره دارد آیا کون الشعر تحت ابط کفاره دارد یا این مقدار از مو کفاره دارد قائل این قول می گوید آنچه کفاره دارد این مقدار مو می باشد و الا موی تحت ابط خصوصیت ندارد.
و فیه: هر دو دلیل ضعیف است تحت الابط در لسان دلیل ذکر شده است و خصوصیت دارد.
نتیجه اینکه حلق بعض راس کفاره ندارد.

فرع دوم:
حلق الراس سه فرض دارد:
محرم خودش سرش را تراشیده است.
محرم یا محل دیگری سر این محرم را تراشیده است اما تبرعا و اما بالاجاره.
شخصی بدون امر به حلق و رضایت محرم به حلق، موی سر وی را تراشیده است.
حال اینکه گفتیم حلق الراس کفاره دارد در کدام یک از این فروض می باشد؟
معروف و مشهور این است که در فرض اول و دوم کفاره دارد زیرا کون المحرم حالقا لراسه در این دو فرض صادق است الا اینکه در فرض اول حلق بنفسه می باشد و در فرض دوم بالتسبیب می باشد کما اینکه در عرف هم در موارد زیادی که مباشرت در کار نیست اما سبب فعل می باشد، فعل را به مسبِب نسبت می دهند.
اما در فرض سوم کفاره ندارد زیرا صدق عنوان حلق در این فرض ممنوع می باشد.

فرع سوم:
محرمی سر محرم یا محل دیگری را تراشیده است آیا در این فروض کفاره بر این محرم لازم است یا نه؟
این بحث را در حکم تکلیفی ذکر کردیم و گفتیم که محرم حق ندارد سر فرد دیگر را بتراشد و ادله ای هم بیان شد منها اینکه شارع نمی خواهد که حلق صورت بگیرد چه سر خود محرم باشد و چه سر دیگری و فاعل خصوصیت ندارد کما اینکه اگر این فردی که سرش تراشیده شده است محل باشد به نظر ما حرام است- اگر چه اختلافی بود- دلیل ما روایتی بودکه در آن اشاره شده است که نباید محرم سر محل را بتراشد حال سوال این است که علاوه بر حرمت، کفاره هم در این دو فرض ثابت است یانه؟

در این فرع دو احتمال بلکه دو قول می باشد:
1-ثبوت کفاره کما عن النراقی
دلیل: قائلین به این نظریه می توانند تمسک به اطلاقات نمایند کما اینکه به  ح5 از باب 8  از بقیه کفارات (کلما جرحت)[3] تمسک کرده اند.
2-عدم ثبوت کفاره
دلیل:
عدم تمامیت ادله قول اول و تمسک به اصل
اما اطلاقات؛ عنوان همه روایات حلق الراس می باشد و واضح است که مراد، راس خود محرم می باشد.
اما حدیث 8 هم سندا و هم متنا کما ذکرنا مرارا اشکال دارد کما اینکه تمسک به تلازم بین حرمت و کفاره نیز ناتمام می باشد.
در نتیجه چون شک داریم، اصل عدم کفاره می باشد کما فی الجواهر: أما شعر المحل فعن الشيخ في الخلاف جوازه، ولا ضمان للأصل، وعن التهذيب لا يجوز له ذلك، لقول الصادق عليه السلام في صحيح معاوية: (لا يأخذ الحرام من شعر الحلال) ولعله الأقوى، نعم قد يشك في الفدية التي مقتضى الأصل عدمها بعد ظهور الأدلة في غير ذلك[4].





[1] جواهر الکلام، محمد حسن جواهری، ج20، ص410.
[2] مستند الشیعة، محقق نراقی، ج13، ص280.
[3] وسائل الشيعة، شیخ حر عاملی، ج‌13، ص158، باب 8، ح 5، ط آل البیت.
[4] جواهر الکلام، محمد حسن جواهری، ج18، ص381.