درس خارج فقه آیت الله مرتضوی

کتاب الحج

93/01/25

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: محرمات احرام/ محرم شانزدهم/ ازاله مو/کفاره ازاله مو
تقدم الکلام در مساله 29 بیان الفروض اولا و ثبوت الکفارة ثانیا و کفارة الفرضین من الاذی و غیره ثالثا و کفیت کفاره رابعا واما خامسا قوله: اثنا عشر مدا
مطلب پنجم این است که مقدار صدقه که احد افراد واجب تخییری است -اما مطلقا کما هو المشهور و اما در خصوص مورد حرج و اذی کما اخترنا- پنج اختلاف وجود دارد که این اختلاف هم من حیث عدد مساکین- 10، 12،6-و هم از حیث امداد-12،6 مد 6ساع، نصف ساع و از حیث جنس-تمر، مطلق حبوبات- می باشد.

قول اول: مقدار این صدقه دوازده مد می باشد که به شش نفر فقیر به هر کدام دو مد داده می شود این نظریه تارة به مشهور و تارة به اکثر و ثالثة به اشهر نسبت داده شده است منهم صاحب ریاض و سیدنا الاستاذ.
فالأشهر في الرواية والفتوى أنها على ستة مساكين، لكل منهم مدّان[1]
دلیل: ح 1 از باب 14 صحیحه حریز و صدقة علی ستة مساکین لکل مسکین مدان الروایة صحیحة و الدلالة واضحة
عن أبي عبدالله ( عليه السلام ) قال : مر رسول الله ( صلى الله عليه وآله ) على كعب بن عجرة الانصاري والقمل يتناثر من رأسه (1) فقال : أتؤذيك هوامك ؟ فقال : نعم، قال : فأنزلت هذه الآية ( فمن كان منكم مريضا أو به أذى من رأسه ففدية من صيام أو صدقة أو نسك ) (2) فأمره رسول الله ( صلى الله عليه وآله ) بحلق رأسه وجعل عليه الصيام ثلاثة أيام، والصدقة على ستة مساكين لكل مسكين مدان والنسك شاة... [2]
قول دوم: مقدار این صدقه ده مد می باشد که به ده نفر فقیر داده می شود کما یظهر من العلامة و المحقق و البسوط و جماعة اخری
الخامس حلق الشعر، وفيه شاة أو إطعام عشرة مساكين، لكل منهم مد[3]

دلیل:
من جانب صحیحه حریز که تعارض با این قول دارد ضعیف می باشد زیرا مردد بین مرسله و مسنده می باشد و من جانب آخر ح2 از باب 14 دلالت بر این نظریه دارد.
وَ عَنْهُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عُمَرَ بْنِ يَزِيدَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عُذَافِرٍ عَنْ عُمَرَ بْنِ يَزِيدَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ اللَّهُ تَعَالَى فِي كِتَابِهِ فَمَنْ كانَ مِنْكُمْ مَرِيضاً أَوْ بِهِ أَذىً مِنْ رَأْسِهِ فَفِدْيَةٌ مِنْ صِيامٍ أَوْ صَدَقَةٍ أَوْ نُسُكٍ- فَمَنْ عَرَضَ لَهُ أَذًى أَوْ وَجَعٌ فَتَعَاطَى مَا لَا يَنْبَغِي لِلْمُحْرِمِ‏ إِذَا كَانَ صَحِيحاً فَالصِّيَامُ ثَلَاثَةُ أَيَّامٍ وَ الصَّدَقَةُ عَلَى عَشَرَةِ مَسَاكِينَ يُشْبِعُهُمْ مِنَ الطَّعَامِ... [4]

قول سوم: مقدار صدقه شش مد و به شش فقیر هر کدام یک مد باید داده شود کما یظهر من الفید فی المقنعه و ابن ادریس فی السرائر و جماعة اخری.
و من حلق رأسه من أذى لحقه فعليه دم شاة أو إطعام ستة مساكين لكل مسكين مد من طعام أو صيام ثلاثة أيام.[5]
دلیل:
دلیل این نظریه می تواند ح1 و ح 2 از باب 5 از ابواب احصار باشد.
مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُوسَى بْنِ الْقَاسِمِ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ عَنِ الْمُثَنَّى عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ: إِذَا أُحْصِرَ الرَّجُلُ فَبَعَثَ بِهَدْيِهِ- ثُمَّ آذَاهُ رَأْسُهُ قَبْلَ أَنْ يُنْحَرَ فَحَلَقَ رَأْسَهُ- فَإِنَّهُ يَذْبَحُ فِي الْمَكَانِ الَّذِي أُحْصِرَ فِيهِ- أَوْ يَصُومُ أَوْ يُطْعِمُ سِتَّةَ مَسَاكِينَ.[6]
إِذَا أُحْصِرَ الرَّجُلُ فَبَعَثَ بِهَدْيِهِ- فَآذَاهُ رَأْسُهُ قَبْلَ أَنْ يُنْحَرَ هَدْيُهُ- فَإِنَّهُ يَذْبَحُ شَاةً فِي الْمَكَانِ الَّذِي أُحْصِرَ فِيهِ- أَوْ يَصُومُ أَوْ يَتَصَدَّقُ عَلَى سِتَّةِ مَسَاكِينَ- وَ الصَّوْمُ ثَلَاثَةُ أَيَّامٍ وَ الصَّدَقَةُ نِصْفُ صَاعٍ لِكُلِّ مِسْكِينٍ.[7]
 کما اینکه می تواند فی الجمله دلیل بر این نظریه مرسله صدوق نیز می تواند باشد.
... فالصيام ثلاثة أيام، والصدقة على ستة مساكين لكل مسكين صاع من تمر. ..[8]

نظریه چهارم: این صدقه باید به شش فقیر داده شود بدون اینکه مقدار آن مشخص شده باشد کما یظهر من ابن زهره در غنیه: و في حلق الرأس دم شاة، أو إطعام ستة مساكين، أو صيام ثلاثة أيام بلا خلاف[9]

دلیل:
اولا: اجماع کما فی الغنیة
ثانیا: ح 1 و ح 2 از باب 5 احصار و ح 3 باب 14 فی الجملة می تواند دلیل بر این نظریه قرار بگیرد.
...أو يصوم أو يتصدق على ستة مساكين والصوم ثلاثة أيام، والصدقة نصف صاع لكل مسكين. ورواه الكليني، عن عدة من أصحابنا، عن سهل بن زياد، عن ابن أبي نصر، عن مثنى، عن زرارة نحوه.[10]

نظریه پنجم: تخییر کما یظهر من جماعة بل نسب الی الاکثر و منهم مرحوم نراقی فی المستند و الگلپایگانی
التخيير بين الستة والمدين أو العشرة والاشباع، كما عن التهذيبين والجامع ؟ والأقوى هو: الأخير، للجمع بين روايتي حريز وبين رواية عمر بن يزيد[11]

دلیل:
تخییر بین روایات متعارضه به این بیان که در ح1 از باب 14 دوازده مد و در ح 2 از باب 14 ده مد را می گویند و با هم تعارض دارند مقتضای قواعد در روایات متعارضه تخییر می باشد.
ظاهرا و الله العالم ما افاد سیدنا الاستاذ که دوازده مد برای شش فقیر باشد تعین دارد.
دلیل: صحیحه حریز بوضوح دلالت بر این مدعی دارد و عدم تمامیت ادله اقوال دیگر
به عبارت دیگر لوجود مقتضی که صحیحه حریز می باشد زیرا مانعی ندارد که شخصی یک حدیث را مرسله نقل کرده باشد و در نقل دیگری مسندا نقل کرده باشد و فقد مانع که ح2 و 4 و 5 از باب 14 و و ح 1 و 2 از باب 5 باشد که اهم این احادیث ح2 از باب 14 می باشد.

بیان دو نکته:
نکته اول:
مرحوم آقای خوئی در بحث حکم تکلیفی ازاله شعر در ح 1 از باب 14 مناقشه کرده اند و فرموده اند دوران امر بین ارسال و اسناد می باشد در حالیکه آقای خوئی در م 260 مناسک صریحا فرموده است مقدار صدقه دوازده مد برای شش فقیر می باشد که باید به هر فقیری دو مد داده شود لذا این سوال پیش می آید که اگر ح1 ضعیف است چگونه ایشان در مناسک این فتوی را داده است.

نکته دوم:
در این اقوال خمسه در بعضی از کلمات گفته شده است علی المشهور و در بعضی دیگر گفته شده است علی الاشهر و بعضی دیگر الاکثر در حالیکه با وجود این اقوال خمسه شهرتی در کار نیست لذا ادعای جبر ضعف بعضی از روایات به عمل مشهور صحیح نیست.
از ما ذکرنا دو مطلق مقدمة مشخص شد:
اولا: تناقض در کلام مرحوم آقای خوئی
ثانیا: ضعف این روایات را نمی توان با عمل مشهور جبران کرد.


[1] ریاض المسائل، سید علی طباطبائی، ج7، ص444، ط آل البیت.
[2] وسائل الشيعه، حرعاملي، ج 13، ابواب بقية الكفارات، باب 14، ص166، ح1، ط آل البيت.
[3] جواهر الکلام، محمد حسن جواهری، ج19، ص419.

[4] وسائل الشيعه، حرعاملي، ج 13، ابواب بقية الكفارات، باب 14، ص166، ح2، ط آل البيت.
[5] المقنعه، شیخ مفید، ص434.
[6] وسائل الشيعه، حرعاملي، ج 13، ابواب بقية الكفارات، باب 5، ص185، ح1، ط آل البيت.
[7] وسائل الشيعه، حرعاملي، ج 13، ابواب بقية الكفارات، باب 5، ص186، ح2، ط آل البيت.
[8] وسائل الشيعه، حرعاملي، ج 13، ابواب بقية الكفارات، باب 14، ص167، ح4، ط آل البيت.
[9] غنیه، حلبی ابن زهره، ص168.
[10] وسائل الشيعه، حرعاملي، ج 13، ابواب بقية الكفارات، باب 14، ص167، ح3، ط آل البيت.
[11] مستند الشیعة، محقق نراقی، ج13، ص280.