درس خارج فقه آیت الله مرتضوی

کتاب الحج

92/11/08

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: محرمات احرام/جدال/ کفاره جدال کاذب
تقدم الکلام باینکه در جدال کاذب در مرتبه سوم سه احتمال وجود دارد
1-وجوب بدنه کما عن المشهور
2-بقره کما عن الصدوق
3-جزور ما فی الروایة
دلیل قول اول و قد تقدم
دلیل قول دوم:
وعنه، عن حماد، عن حريز، عن محمد بن مسلم، عن أبي جعفر ( عليه السلام ) قال : سألته عن الجدال في الحج، فقال : من زاد على مرتين فقد وقع عليه الدم فقيل له: الذي يجادل و هو صادق ؟ قال : عليه شاة، و الكاذب عليه بقرة[1].
وعن علي بن إبراهيم، عن أبيه، عن ابن أبي عمير، عن حماد، عن الحلبي، عن أبي عبدالله ( عليه السلام ) ـ في حديث ـ قال : قلت : فمن ابتلي بالجدال ما عليه ؟ قال : إذا جادل فوق مرتين فعلى المصيب دم يهريقه، وعلى المخطئ بقرة.[2].
مراد از مصیب جدال صادق و مراد از مخطئ، جدال کاذب می باشد و دلالت این حدیث از ح6 بهتر است.
تنبیهات
تنبیه اول:
اینکه در جدال صادق در مرتبه سوم بقره یا بدنه یا جزور واجب است آیا در مطلق ثلاثه است یا باید دو خصوصیت(تتابع و اتحاد موضوع) داشته باشد.
اگر چه این تنبیه را علماء مطلق ذکر کرده اند اما علت اینکه ما این تبیه را به جدال صادق اختصاص دادیم قرینه ایست که در روایات آمده است و از این قرائن استفاده می شود که این اختلاف در خصوص جدال صادق می باشد.
منها: وَ عَنْهُ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ يَحْيَى وَ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ جَمِيعاً عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع فِي حَدِيثٍ وَ الْجِدَالُ قَوْلُ الرَّجُلِ لَا وَ اللَّهِ وَ بَلَى وَ اللَّهِ وَ اعْلَمْ أَنَّ الرَّجُلَ إِذَا حَلَفَ بِثَلَاثَةِ أَيْمَانٍ وِلَاءً فِي مَقَامٍ وَاحِدٍ وَ هُوَ مُحْرِمٌ فَقَدْ جَادَلَ فَعَلَيْهِ دَمٌ يُهَرِيقُهُ وَ يَتَصَدَّقُ بِهِ...
در این حدیث اگر چه جدال صادق نیامده است لکن حکمی که برای مرتبه سوم بیان شده است دم شاة می باشد و بقرینه حکم، موضوع هم مشخص می شود زیرا در جدال کاذب در مرتبه سوم یا بقره واجب است یا بدنه و یا جزور لذا این قرینه می شود که وجوب شاة در جدال صادق می باشد.
منها: وَ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُعَلَّى بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ أَبَانِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَحَدِهِمَا ع قَالَ إِذَا حَلَفَ بِثَلَاثَةِ أَيْمَانٍ مُتَتَابِعَاتٍ صَادِقاً فَقَدْ جَادَلَ وَ عَلَيْهِ دَمٌ وَ إِذَا حَلَفَ بِيَمِينٍ وَاحِدَةٍ كَاذِباً فَقَدْ جَادَلَ وَ عَلَيْهِ دَم‏ [3]
دراین حدیث قید تتابع را در جدال صادق ذکر کرده است و این بهترین قرینه است که این اختلاف و اختصاص فقط در جدال صادق وجود دارد.
منها: وَ عَنْهُ عَنْ حَمَّادٍ عَنْ حَرِيزٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ سَأَلْتُهُ عَنِ الْجِدَالِ فِي الْحَجِّ فَقَالَ مَنْ زَادَ عَلَى مَرَّتَيْنِ فَقَدْ وَقَعَ عَلَيْهِ الدَّمُ فَقِيلَ لَهُ الَّذِي يُجَادِلُ وَ هُوَ صَادِقٌ قَالَ عَلَيْهِ شَاةٌ وَ الْكَاذِبُ عَلَيْهِ بَقَرَة[4]
در این حدیث هم حکم قرینه می شود که موضوع جدال صادق بوده است.
در این خصوص دو نظریه وجود دارد:
نظریه اولی:
این حکم اطلاق دارد کما نسب ذلک الی الاکثر فی الجواهر و الحداق و المستند و الی المشهور کما عن استادنا المحقق و الاول انسب
دلیل: مقتضای اطلاق حدیث 1 و 2 و 6و 7 این است که تعاقب و تعدد موضوع در جدال صادق مرتبه سوم لازم نیست.
نظریه ثانی:
مرحوم نراقی در مستند و ابن ابی عقیل کما حکی عنه و صاحب مدارک کما حکی عنه و صاحب ذخیرة کما حکی عنه می فرمایند: جدال صادق با دو خصوصیت در مرتبه سوم کفاره دارد.
1-موضوع باید واحد باشد مثلا بگوید آیا طواف کرده ای در جواب سه مرتبه بگوید لا و الله
2-باید هر سه قسم بدون فاصله بیاید لذا اگر با فاصله زمانی معتد به، سه جدال صورت بگیرد اگر چه موضوع واحد باشد کفاره ندارد.
دلیل: جمع بین روایات
به این بیان که طائفه از روایات مانند ح1 و 2 و6 و 7 اگر چه مطلق هستند ولکن در سه روایت مانند ح 3 و 4 و 5 این قیود ذکر شده است لذا مفهوم طائفه دوم نفی کفاره در صورت عدم تتابع و عدم اتحاد موضوع می باشد فیقدم المقید علی المطلق

وفیه:
اشکال اول:
صاحب جواهر که می فرمایند جدال صادق مقید به این دو قید نیست می فرمایند اگر چه طبق قواعد باید قائل به تقیید بشویم اما اجماع یا شهرت بر عدم تقیید داریم لذا چون تقیید مانع دارد به همان روایات مطلق عمل می کنیم.
و إن كان مطلقا يشمل المرة الأولى و الثانية، لكنه مناف للنصوص السابقة مضافا الى إمكان دعوى الإجماع على خلافه، فيتعين تقييده بالمرة الثالثة[5].
اشکال دوم:
در اینجا اصلا متقضی تقیید وجود ندارد نه اینکه مانع وجود داشته باشد زیرا عمل به قید در جائی است که فایده دیگری جز تقیید نداشته باشد و اگر حمل بر تقیید نشود لغو خواهد بود و در ما نحن فیه اگر حمل بر تقیید نشود این لغویت لازم نمی آید زیرا در ح 3 و 4 و 5 در موردی است که لا و الله و بلی و الله پشت سر هم آمده است درنتیجه جای این توهم وجود دارد که سه مرتبه تاسیسی بوده است یا تاکیدی بوده است؟ حضرت می خواهند بفرمایند این توهم باطل است باینکه  اگر لا و الله سه مرتبه هم پشت سر هم  بیاید  باز هم  جدال محقق می شود در نتیجه حضرت می خواهند بفرمایند اثر این کلمه در حرمت و وجوب کفاره مثل جائی است که متفرقةً گفته شود خلاصه اینکه این قید برای این آمده است که توهم تاسیسی بودن را دفع کند.
فعلیه ظاهرا و الله العالم نظریه اولی تمام است و جدال صادق در مرتبه سوم مطلقا کفاره دارد.






[1] وسائل الشيعة، شیخ حر عاملی، ج‌13، ص147، باب1 از ابواب بقیه کفارات، ح6، ط آل البیت.
[2] وسائل الشيعة، شیخ حر عاملی، ج‌13، ص145، باب1 از ابواب بقیه کفارات، ح2، ط آل البیت.
[3] وسائل الشيعة، شیخ حر عاملی، ج‌13، ص146، باب1، ح4، ط آل البیت.
[4] وسائل الشيعة، شیخ حر عاملی، ج‌13، ص147، باب1از ابواب بقیه کفارات، ح5، ط آل البیت.
[5] جواهر الکلام، محمد حسن جواهری، ج20، ص422.