درس خارج فقه آیت الله مرتضوی

کتاب الحج

92/07/07

بسم الله الرحمن الرحیم

 موضوع: محرمات احرام/حرمت طیب/استشمام فواکه
 مطلب دوم در مساله دوم ما اشار الیه سیدنا الاستاذ بقوله«استشماما» [1]
 
 نسبت به بوئیدن فواکه برای محرم در حال احرام دو نظریه می باشد:
 نظریه اولی:
  حرام می باشد چه مستقلا و چه در ضمن اکل، اگر چه اکل به تنهایی جایز است. کما عن المفید و الشیخ الطوسی در تهذیب [2] کما اینکه بعضی از معاصرین هم قائل به این قول می باشند.
 نظریه دوم:
 جایز می باشد کما عن صاحب الجواهر و محقق الاردبیلی و صاحب الحدائق و سیدنا الاستاذ رحمۀ الله علیه
 منشا این اختلاف، اختلاف روایات می باشد.
 دلیل نظریه اول:
 برای نظریه اولی اقلا به هشت روایت استدلال شده است.
 4 روایت آن در باب 18 می باشد.
 «عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: لَا تَمَسَّ شَيْئاً مِنَ الطِّيبِ وَ لَا مِنَ الدُّهْنِ فِي إِحْرَامِكَ- وَ اتَّقِ الطِّيبَ فِي طَعَامِكَ- وَ أَمْسِكْ عَلَى أَنْفِكَ مِنَ الرَّائِحَةِ الطَّيِّبَةِ- (وَ لَا تُمْسِكْ عَلَيْهِ مِنَ الرَّائِحَةِ الْمُنْتِنَةِ) - فَإِنَّهُ لَا يَنْبَغِي لِلْمُحْرِمِ أَنْ يَتَلَذَّذَ بِرِيحٍ طَيِّبَةٍ» [3]
 و عنه ، عن أبيه ، عن حماد ، عن حريز ، عمن اخبره ، عن أبي عبدالله ( عليه السلام ) قال : لا يمس المحرم شيئا من الطيب ولا الريحان ولا يتلذذ به ولا بريح طيبة ، (فمن ابتلي بذلك) فليتصدق بقدر ما صنع قدر سعته. [4]
 « وَ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ فَضَالَةَ وَ صَفْوَانَ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: لَا تَمَسَّ شَيْئاً مِنَ الطِّيبِ وَ أَنْتَ مُحْرِمٌ وَ لَا مِنَ الدُّهْنِ - وَ أَمْسِكْ عَلَى أَنْفِكَ مِنَ الرِّيحِ الطَّيِّبَةِ...» [5]
 «وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُوسَى بْنِ الْقَاسِمِ عَنْ إِبْرَاهِيمَ النَّخَعِيِّ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: اتَّقِ قَتْلَ الدَّوَابِّ كُلِّهَا- وَ لَا تَمَسَّ شَيْئاً مِنَ الطِّيبِ...» [6]
 و دو حدیث در باب 24 می باشد.
 محمد بن علي بن الحسين بإسناده عن الحلبي ومحمد بن مسلم جميعا ، عن أبي عبدالله ( عليه السلام ) قال : المحرم يمسك على أنفه من الريح الطيبة ، ولا يمسك على أنفه من الريح الخبيثة [7]
 و بالإسناد عن ابن أبي عمير وصفوان ، عن معاوية بن عمار ، عن أبي عبدالله ( عليه السلام ) قال : لا تمس شيئا من الطيب في إحرامك ، و امسك على أنفك من الرائحة الطيبة... [8]
 و دو حدیث نیز در در باب 26 می باشد.
 محمد بن يعقوب ، عن محمد بن يحيى ، عن أحمد بن محمد ، عن العباس بن معروف ، عن علي بن مهزيار قال : سألت ابن أبي عمير عن التفاح والأترج والنبق وما طاب ريحه ؟ قال : تمسك عن شمه و تأكله . ورواه الصدوق بإسناده عن علي بن مهزيار ، إلا أنه قال : تمسك عن شمه و لم يرو فيه شيئا. [9]
 وبإسناده عن يعقوب بن يزيد ، عن ابن أبي عمير ، عن بعض أصحابه ، عن أبي عبدالله ( عليه السلام ) قال : سألته عن التفاح و الأترج و النبق و ما طاب ريحه ؟ فقال : يمسك على شمه ويأكله . و بإسناده عن سعد بن عبدالله ، عن يعقوب بن يزيد مثله [10]
 
 مفاد این روایات به دو شکل است:
  1. اکثر این روایات(روایات باب 18 و 24 المذکور) باطلاقها شامل شم طیب فواکه می شود.
  2. دو روایت(ح 1 و 3 از باب 26) با نص خود شامل فواکه می شود لذا شیخ این روایات را بر روایات مجوزه مقدم می دارد و می فرمایند که این روایات مفصل است یعنی فرموده اکل جایز است و شم جایز نیست لذا شیخ هم می فرمایند شم حرام است.
 ملاحظه سند طائفه اولی ضرورتی ندارد زیرا قطعا در این طائفه احادیث صحیحه مثل ح 5 و ح 8 وجود دارد اما طائفه دوم باید از حیث سند برسی شود بسیاری از محققین مانند محقق اردبیلی و صاحب حدائق از این دو روایت (ح 1 و 3 از باب 26) تعبیر به صحیحه کرده اند.
 این تعبیر کما ذکرنا اساسی ندارد و هیچ یک از این در روایت حجت نمی باشند زیرا در ح 3 مرسله می باشد و قد ذکرنا که مرسلات ابن ابی عمیر مانند بقیه مرسلات حجیت ندارد و ح 1 خصوصا در من لایحضره الفقیه از امام نیست بلکه فتوای خود ابن ابی عمیر می باشد.
 این روایت هم در کافی شریف آمده است و هم در من لایحضره الفقیه و در کافی [11] جمله« و لم يرو فيه شيئا» نیامده است اما در من لایحضره الفقیه ذکر شده است و خود این جمله نشان می دهد که ابن ابی عمیر از امام علیه السلام مطلبی را نقل نکرده است و آنچه گفته است فتوای خودش بوده است.
 نتیجه اینکه این دو روایت موید طائفه اولی می باشد.
 دلیل نظریه دوم:
 این قائلین به جمله ای از روایات استدلال کرده اند که اهم آنها معتبره عماربن موسی می باشد
 وَ عَنْهُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ عَمْرِو بْنِ سَعِيدٍ عَنْ مُصَدِّقِ بْنِ صَدَقَةَ عَنْ عَمَّارِ بْنِ مُوسَى عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الْمُحْرِمِ يَأْكُلُ الْأُتْرُجَّ- قَالَ نَعَمْ قُلْتُ لَهُ لَهُ رَائِحَةٌ طَيِّبَةٌ- قَالَ الْأُتْرُجُّ طَعَامٌ لَيْسَ هُوَ مِنَ الطِّيبِ. [12]
 مفاد این حدیث این است که ملاک حرمت و عدم حرمت این است که اگر بوی خوش از طیب باشد حرام است و اگر بوی خوش از ماکولات باشد جایز می باشد.
 اگر چه مفاد این حدیث جواز اکل فواکه می باشد ولکن بالملازمه عقلا و عرفا این جواز دلالت بر جواز شم فواکه نیز دارد زیرا وقتی انسان می خواهد فواکه را بخورد غالبا شم هم محقق می شود.
 از ما ذکرنا جواب شیخ طوسی هم داده می شود که ایشان فرمودند روایات مفصله(ح 1 و 3 از باب 26) مقدم می باشند زیرا روایات مفصله حجت نمی باشند بله اگر می فرمودند روایات مفصله نص هستند و این روایات ظاهر، خوب بود.


[1] تحریر الوسیلة، امام خمینی، ج1، ص421.
[2] تهذیب الأحکام، شیخ طوسی، ج5، ص304 و 305.
[3] وسائل الشيعة، شیخ حر عاملی، ج‌12، ص443، باب 18، حدیث5، ط آل البیت
[4] وسائل الشيعة، شیخ حر عاملی، ج، ص443، باب 18، حدیث6، ط آل البیت
[5] وسائل الشيعة، شیخ حر عاملی، ج، ص444، باب 18، حدیث8، ط آل البیت
[6] وسائل الشيعة، شیخ حر عاملی، ج، ص444، باب 18، حدیث9، ط آل البیت
[7] وسائل الشيعة، شیخ حر عاملی، ج، ص452، باب 24، حدیث1، ط آل البیت
[8] وسائل الشيعة، شیخ حر عاملی، ج، ص452، باب 24، حدیث2، ط آل البیت
[9] وسائل الشیعة، شیخ حر عاملی،ج12، ص455، باب26، حدیث1، ط آل البیت
[10] وسائل الشیعة، شیخ حر عاملی،ج12، ص456، باب26، حدیث3، ط آل البیت
[11] الاصول من الکافی، شیخ کلینی، ج4، ص356، ط دار الکتب الاسلامیة.
[12] وسائل الشیعة، شیخ حر عاملی،ج12، ص455، باب26، حدیث2، ط آل البیت