درس خارج فقه آیت الله مرتضوی

کتاب الحج

ویرایش دوم

91/11/07

بسم الله الرحمن الرحیم

 موضوع: احرام در پوست حیوانات
 «مسألة 24 الأحوط أن لا يكون الثوب من الجلود و إن لا يبعد جوازه إن صدق عليه الثوب‏، كما لا يجب أن يكون منسوجا، فيصح في مثل اللبد مع صدق الثوب»
 در این مساله دو فرع بیان شده است:
 فرع اول:
 آیا لباس احرام می تواند از پوست حیوانات باشد یا نه؟
 این فرع چهار فرض دارد:
  1. احرام با پوست حیوان حرام گوشت غیر مذکی
  2. احرام با پوست حیوان حرام گوشت مذکی
  3. احرام با پوست حیوان حلال گوشت غیر مذکی
  4. احرام با پوست حیوان حلال گوشت مذکی
 صاحب حدائق و جماعتی فرموده اند در جمیع فروض احرام با پوست صحیح نیست.
 البته در بعضی از این فروض، از چهار جهت اشکال وجود دارد و در بعضی از دو جهت و در بعضی دیگر از یک جهت اشکال وجود دارد مثلا در فرض اول از چهار جهت این احرام اشکال دارد اولا این پوست نجس است ثانیا این پوست از اجزاء حیوان غیر ماکول اللحم می باشد ثالثا این پوست میته است رابعا صدق ثوب بر این پوست نمی کند اما در فرض دوم از جهت لبس در اجزاء غیر ماکول اللحم و عدم صدق لبس ثوب اشکال وجود دارد و در فرض سوم از جهت نجاست و میته بودن و عدم صدق ثوب اشکال وجود دارد و در فرض چهارم اشکال از ناحیه عدم صدق ثوب می باشد.
 با توجه به صحیحه حریز در سه فرض اول نماز قطعا با این پوست باطل است لذا جای تامل نیست که این سه فرض از محل بحث خارج است بلکه فرض چهارم محل بحث است و در این فرض دو قول است:
  قول اول:
 صحت احرام کما عن النراقی بخاطر اینکه صدق ثوب می کند.
 قول دوم:
 عدم صحت حرام کما عن الحدائق و غیره بخاطر اینکه صدق ثوب نمی کند.
 نکته ای که باید در اینجا بحث شود این است که چرا فقهاء مانند مرحوم نراقی و صاحب حدائق و سیدنا الاستاذ رحمة الله علیهم بحث را دائر مدار صدق ثوب و عدمش قرار داده اند در حالیکه در متون فقیه و روایات دو عنوان وجود دارد یکی ثوب و دیگری رداء و ازار، اما چرا فقهاء نفرموده اند اگر ازار یا رداء صدق کند صحیح است و اگر صدق نکند صحیح نیست کما اینکه مرحوم نراقی تصریح کرده است که مراد از البس ثوبیک در روایات رداء و ازار می باشد.
 یکی از جوابهایی که می توان به این سوال دارد بیانی است که مرحوم طریحی در مجمع فرموده اند:« و إن شئت قلت:" الرداء" الثوب الذي يجعل على العاتقين و بين الكتفين فوق الثياب‏»
 از این بیان فهمیده می شود که علت اینکه فقهاء بحث صدق ثوب را مطرح کرده اند نه صدق رداء و ازار را این است که ثوبیت در مفهوم رداء و ازار اخذ شده است.
 البته باید این هم مشخص شود که ایشان بما هو لغوی این کلام را فرموده است یا بما هو عرف.
 اشکال دیگر این است که چرا ملاک صدق عرفی ملاک قرار داده شده است در حالیکه این کلمه در آیات و روایات زیادی بکار رفته است و این کلمه در لغت به معنای آن چیزی است که بدن را می پوشاند و ساتر است کما فی المنجد و اقرب الموارد، اگر معنای ثوب این باشد معنای وسیعی خواهد داشت حتی پوشش با نایلن را هم شامل می شود.
 البته اگر معنای لغوی ملاک نباشد باید به عرف رجوع شود اما آیا در عرف ملاکی وجود دارد که برای تشخیص افرادش به آن مراجعه کرد
 بعضی از لغویین بعد از بیان معنای ثوب گفته اند من القطن و الکتان که ممکن است گفته شود ثوب چیزی است که منسوج باشد لذا شامل نایلن و ملبد نمی شود.
 کما اینکه بعضی از مفسرین- ملا فتح الله کاشانی- در بسیاری از موارد ثوب را در آیات به پیراهن و جامه معنا کرده است.
 فرع دوم:
 احرام در ملبّد- لباس نمدی-
 سیدنا الاستاذ رحمة الله علیه در این فرع هم فرموده است امر دائر مدار صدق ثوب می باشد.