درس خارج فقه آیت الله مرتضوی

کتاب الحج

91/11/04

بسم الله الرحمن الرحیم

 موضوع: وجوب تطهیر ثوب احرام
 «مسألة 23 الأحوط تطهير ثوبي الإحرام أو تبديلهما إذا تنجسا بنجاسة غير معفوة سواء كان في أثناء الأعمال أم لا، و الأحوط المبادرة إلى تطهير البدن أيضا حال الإحرام، و مع عدم التطهير لا يبطل إحرامه و لا تكون عليه كفارة»
 در این مساله چهار فرع بیان شده است:
 فرع اول:
 لزوم تطهیر لباس احرام اگر نجس شده است به چیزی که تطهیرش در نماز واجب است مثلا رداء به بیشتر از درهم به خون آلوده شود فرقی هم نمی کند رداء و ازار اصلی نجس شده است یا رداء و ازار اضافه نجس شده باشد یا در خانمها لباسهای مخیط نجس شود و همچنین فرقی نمی کند در هنگام احرام نجس باشد یا بعدش نجس شود.
 دلیل:
  1. اتفاق
  2. صحیحه حریز المتقدم
  3. روایات باب 37 و 38
 وسائل الشيعة، ج‏12، ص: 476 باب 37 ح 1«مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ سَأَلْتُهُ عَنِ الْمُحْرِمِ يُصِيبُ ثَوْبَهُ الْجَنَابَةُ قَالَ لَا يَلْبَسُهُ حَتَّى يَغْسِلَهُ وَ إِحْرَامُهُ تَامٌ‏»
 المصدر ح 2«مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ سَأَلْتُهُ عَنِ الْمُحْرِمِ يُقَارِنُ بَيْنَ ثِيَابِهِ الَّتِي أَحْرَمَ فِيهَا وَ بَيْنَ غَيْرِهَا- قَالَ نَعَمْ إِذَا كَانَتْ طَاهِرَة»
 المصدر ص: 477 باب 38 ح 2«وَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ حَمَّادٍ عَنِ الْحَلَبِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فِي حَدِيثٍ قَالَ وَ لَا بَأْسَ أَنْ يُحَوِّلَ الْمُحْرِمُ ثِيَابَهُ قُلْتُ إِذَا أَصَابَهَا شَيْ‏ءٌ يَغْسِلُهَا قَالَ نَعَمْ إِنِ احْتَلَمَ فِيهَا»
 المصدر ص 477 ح 4«عَنْهُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنِ ابْنِ مُسْكَانَ عَنِ الْحَلَبِيِ‏ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الْمُحْرِمِ يُحَوِّلُ ثِيَابَهُ قَالَ نَعَمْ وَ سَأَلْتُهُ يَغْسِلُهَا إِنْ أَصَابَهَا شَيْ‏ءٌ قَالَ نَعَمْ إِذَا احْتَلَمَ فِيهَا فَلْيَغْسِلْهَا»
 همه این روایات صحیحه می باشند جز ح 4 بخاطر محمد بن سنان
 نسب به ح 1 باب 37 -صحیحه معاویة بن عمار -توهم شده است که این حدیث فقط تطهیر ابتدایی را لازم می داند اما نسبت به بعد از احرام دلالت ندارد زیرا در این حدیث این جمله آمده است:«لَا يَلْبَسُهُ حَتَّى يَغْسِلَهُ» اینکه حضرت می فرمایند این لباس را نپوش تا اینکه آن را تطهیر کنی نشان می دهد که تطهیر فقط در ابتدا لازم است.
 و فیه:
 اولا: بر فرض اینکه این روایت فقط لزوم تطهیر ابتدایی را بگوید بقیه روایات دلالت دارند که تطهیر بعد از احرم هم لازم است.
 ثانیا: لاتلبس اگر در ابتدای امر باشد معنایش نپوشیدن می باشد و اگر در اثناء باشد به معنای استفاده نکرده از لباس نجس می باشد.
 و ثالثا: جمله احرام تام قرینه بر این است که نجاست در اثناء رخ داده است لذا توهم شده است که ممکن است ضرری به احرام بزند در نتیجه امام فرموده است در آوردن لباس احرام و عاری بودن و نجس شدن لباس احرام ضرری به احرام نمی زند و احرام تام است اما اگر نجاست قبل از احرام باشد جای توهمی وجود ندارد تا امام بفرمایند: «احرامه تام»
 روضة المتقين في شرح من لا يحضره الفقيه، ج‏4، ص: 405 «و إحرامه تام»
  (2) أي لا يصير الاحتلام سببا لبطلان الإحرام أو النزع للغسل (أو) لو لم يغسل و فعل حراما لا يبطل إحرامه»
 اینکه بعضی از افاضل فرموده اند اینکه امام بحث نزع را مطرح نکرده اند و این قرینه می شود که بحث در ابتدای احرام بوده است صحیح نیست زیرا سوال از بحث نجاست لباس احرام است و اصلا روایات ناظر به این جهت نیست که لباس را از تن بیرون بیاورد یا نه و چگونه باید لباس را بیرون بیاورد.
 فرع دوم:
 تطهیر بدن در حال احرام چه حکمی دارد؟
 فیه قولان:
  1. اگر تطهیر ثوب لازم باشد به اولویت تطهیر بدن واجب است.
  2. دلیلی بر وجوب تطهیر بدن نداریم و اصل عدم وجوب می باشد(یا اصل عدم شرطیت یا اصل عدم مانعیت نجاست می باشد) اگر چه احتیاط خوب است.
 این نکته هم باید توجه شود بحث در جائی است از جهت دیگر تطهیر واجب نباشد مثل اینکه می خواهد طواف کند زیرا بخاطر طواف باید بدن را تطهیر کند بلکه بحث در خصوص خود احرام است بدون در نظر گرفتن حالات دیگر من الطواف و الصلاة.
 فرع سوم:
 اگر عصیانا لباس احرم یا بدن را تطهیر نکند حکم احرامش چیست؟
 سیدنا الاستاذ رحمة الله علیه می فرمایند احرامش صحیح است زیرا:
 اولا:
 لبس ثوب شرط صحت احرام نیست فضلا از طهارت ثوب احرام.
 و ثانیا صحیحه معاویة بن عمار که فرموده است احرامه تام باطلاقه این فرع را هم شامل می شود.
 فرع چهارم:
 اگر عصیانا تطهیر نکند آیا کفاره دارد یا نه؟
 سیدنا الاستاذ رحمة الله علیه می فرمایند کفاره ندارد زیرا مواردی که کفاره دارد منصوص می باشد و این مورد از آنها نیست و اصل عدم وجوب کفاره می باشد.