درس خارج فقه آیت الله مرتضوی

کتاب الحج

91/08/15

بسم الله الرحمن الرحیم

 موضوع: تکرار تلبیه
 تحرير الوسيلة، ج‏1، ص: 415«مسألة 11 الواجب من التلبية مرة واحدة، نعم يستحب الإكثار بها و تكرارها ما استطاع خصوصا في دبر كل فريضة أو نافلة، و عند صعود شرف أو هبوط واد، و في آخر الليل، و عند اليقظة، و عند الركوب، و عند الزوال، و عند ملاقاة راكب، و في الأسحار»
 در این مساله دو فرع مطرح شده است:
 فرع اول:
 تلبیه یکبار واجب است و با یکبار احرام محقق می شود.
 دلیل:
  1. عدم الخلاف
  2. مقتضای اطلاق روایات زیادی و عدم تقیید به مرة او اکثر این است که به با یکبار تلبیه هم وجوب محقق شده است بتحقق الامتثال و هم احرام محقق شده است زیرا امر به طبیعت و صرف الوجود شده است و با آمدن یک تلبیه دیگر امری نیست که وجوب تصور شود یا دخالت در تحقق احرام داشته باشد.
 منها: وسائل الشيعة، ج‏12، ص: 337 باب 14 ح 15 «قَالَ ابْنُ سِنَانٍ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الْإِهْلَالِ بِالْحَجِّ وَ عُقْدَتِهِ قَالَ هُوَ التَّلْبِيَةُ إِذَا لَبَّى وَ هُوَ مُتَوَجِّهٌ فَقَدْ وَجَبَ عَلَيْهِ مَا يَجِبُ عَلَى الْمُحْرِم»
 منها: المصدر ص: 336 ح 8 «وَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ حَمَّادٍ عَنْ حَرِيزٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فِي الرَّجُلِ إِذَا تَهَيَّأَ لِلْإِحْرَامِ فَلَهُ أَنْ يَأْتِيَ النِّسَاءَ مَا لَمْ يَعْقِدِ التَّلْبِيَةَ أَوْ يُلَب‏»
 فرع دوم:
  «نعم يستحب الإكثار بها و تكرارها ما استطاع خصوصا في دبر كل فريضة أو نافلة، و عند صعود شرف أو هبوط واد، و في آخر الليل، و عند اليقظة، و عند الركوب، و عند الزوال، و عند ملاقاة راكب، و في الأسحار»
 سیدنا الاستاذ رحمة الله علیه تبعا للعروة و سایر متون فقهیة یازده مورد برای استحباب تکرار تلبیه ذکر کرده است که در این موارد تکرار تلبیه مندوب است.
 منها: تکرار تلبیه بما امکن
 منها: عند الهبوط و الصعود
 منها: بعد از نماز نافله یا نماز واجب
 منها: وقتی کسی را ملاقات می کند
 منها: عند الاسحار و آخر اللیل و عند الزوال
 منها: عند الرکوب
 منها: هنگام بیدار شدن
 بعضی از موارد به عنوان عام مستحب است مانند مورد اول که تکرار بما استطعت باشد و بعضی بالخصوص مستحب می باشند لذا مثلا اگر بعد از غسل جمعه خواستیم بگوییم تکرار تلبیه مستحب است چون دلیل خاص نداریم فقط از باب تکرار بما استطعت می توان استحاب تکرار تلبیه را اثبات کرد.
 بعضی هم راه دیگری را مطرح کرده اند و گفته اند موارد عشره خصوصیتی ندارد بلکه صعود و هبوط از باب نمونه می باشد بلکه مراد تغییر حالت و حصول حالت جدید می باشد لذا غسل جمعه هم حالت جدیدی می باشد لذا مستحب است بعد از آن هم تلبیه را تکرار کرد.
 دلیل بر استحباب در این یازده مورد
 منها: المصدر ص: 382 ح 2 از باب 40 «عَنْهُ عَنْ فَضَالَةَ وَ صَفْوَانَ وَ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ جَمِيعاً عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فِي حَدِيثٍ قَالَ التَّلْبِيَةُ أَنْ تَقُولَ لَبَّيْكَ ...تَقُولُ ذَلِكَ فِي دُبُرِ كُلِّ صَلَاةٍ مَكْتُوبَةٍ وَ نَافِلَةٍ- وَ حِينَ يَنْهَضُ بِكَ بَعِيرُكَ وَ إِذَا عَلَوْتَ شَرَفاً أَوْ هَبَطْتَ وَادِياً أَوْ لَقِيتَ رَاكِباً أَوِ اسْتَيْقَظْتَ مِنْ مَنَامِكَ وَ بِالْأَسْحَارِ وَ أَكْثِرْ مَا اسْتَطَعْتَ وَ اجْهَرْ بِهَا وَ إِنْ تَرَكْتَ بَعْضَ التَّلْبِيَةِ فَلَا يَضُرُّكَ غَيْرَ أَنَّ تَمَامَهَا أَفْضَلُ ...»
 منها: المصدر ص 384 ح 4 « عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ لَمَّا لَبَّى رَسُولُ اللَّهِ ص... وَ كَانَ يُلَبِّي كُلَّمَا لَقِيَ رَاكِباً أَوْ عَلَا أَكَمَةً أَوْ هَبَطَ وَادِياً وَ مِنْ آخِرِ اللَّيْلِ وَ فِي أَدْبَارِ الصَّلَوَات‏»
 منها: المصدر ص 387 باب 41 ح 2 « َ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص مَا مِنْ حَاجٍّ يَضْحَى مُلَبِّياً حَتَّى تَزُولَ الشَّمْسُ إِلَّا غَابَتْ ذُنُوبُهُ مَعَهَا»
 بیان چند نکته:
  1. در ح 2 و 4 از باب 40 عند الاسحار و آخر اللیل آمده است اگر مراد از آخر اللیل را وقتی بدانیم که نماز عشاء قضا می شود یا باید ما فی الذمه خوانده شود که همان نیمه شب باشد و مراد از اسحار را نزدیک اذان صبح بدانیم، اشکالی بوجود نمی آید اما اگر بگوییم آخر اللیل همان وقت سحر می باشد نمی توانیم دو عنوان جدای از هم را مستحب بدانیم.
  2. دلیل برای عند الزوال چیست؟
 ح 2 از باب 41 حتی تزول الشمس آمده است و طبق مبای سیدنا الاستاذ رحمة الله علیه این روایت اگر چه مرسله می باشد ولی می تواند دلیل بر استحباب باشد زیرا سیدنا الاستاذ رحمة الله علیه این روایت را معتبره می دانند زیرا مرحوم صدوق فرموده است قال رسول الله اما طبق مبنای خود ما نمی تواند دلیل باشد زیرا مرسلات صدوق را حجت نمی دانیم.
 در نتیجه عند الزوال یا باید رجاء انجام شود یا از باب بما استطعت یا از باب حالة من الحالات یا از باب تسامح در ادله سنن.
 3- بعضی از جمله« غَابَتْ ذُنُوبُهُ »توهم کرده اند که این روایت هنگام عند الغروب را می گوید ولی این توهم واضح البطان است زیرا مراد از غابت از بین رفتن گناهان می باشد که در باب حج در موارد زیادی این عبارت بکار رفته است الا اینکه در تهذيب الأحكام، ج‏5، ص: 313 و من لا يحضره الفقيه، ج‏2، ص: 352 بجای جمله تزول الشمس جمله« حَتَّى تَغِيبَ الشَّمْس‏» آمده است.
 4- در بعضی در متون مانند عروه بلکه شرایع عند النوم هم ذکر شده است و ظاهرا عند النوم از زمان علامه و محقق ذکر شده است کما اینکه صاحب جواهر رحمة الله علیه می فرمایند عند النوم دلیل ندارد.
 ظاهرا حق با صاحب جواهر رحمة الله علیه می باشد و عند النوم در روایات نیامده است لذا یا باید از باب اکثر ما استطعت استحباب آن را ثابت کنیم یا از باب حالت جدید اگر این موارد را از باب مثال بدانیم.
 «مسألة 12 المعتمر عمرة التمتع يقطع تلبيته عند مشاهدة بيوت مكة
 و الأحوط قطعها عند مشاهدة بيوتها في الزمن الذي يعتمر فيه إن وسع البلد، و المعتمر عمرة مفردة يقطعها عند دخول الحرم لو جاء من خارجه و عند مشاهدة الكعبة إن كان خرج من مكة لإحرامها، و الحاج بأيّ نوع من الحج يقطعها عند زوال يوم عرفة، و الأحوط أن القطع على سبيل الوجوب»
 در این مساله نیز دو فرع بیان شده است
 فرع اول:
 غایت تلبیات مندوبه چه مکانی می باشد؟
 فرع دوم: تلبیه بعد از غایات مذکوره آیا مشروع است یا حرام است.
 اما فرع اول:
 این فرع خود فروضی دارد:
  1. غایت تلبیات مندوبه در عمره تمتع کجاست؟
  2. غایت تلبیات مندوبه در عمره مفرده کجاست؟
  3. غایت تلبیات مندوبه در حج تمتع و قران و افراد کجاست؟