درس خارج فقه آیت الله مرتضوی

کتاب الحج

91/03/03

بسم الله الرحمن الرحیم

 موضوع: عدم وجوب احرام لمن لایرید النسک
 در مطلب هفتم که حرمت دخول حرم مکه بدون احرام است دو نظریه بود:
 نظریه اولی: عدم حرمت
 نظریه دوم: حرمت
 دلیل بر نظریه اولی سه مطلب بود و دلیل بر نظریه دوم دو روایت بود که این دو روایت را در جلسه قبل ذکر کردیم.
 فعلا کلام در ملاحظه دلیل بر نظریه دوم می باشد این نظریه را اگر چه کثیری از فقهاء مانند ابن سعید و علامه کما حکی عن التذکره و مرحوم نراقی و مرحوم حر عاملی و جماعتی از معلقین بر عروه مانند سید گلپایگانی فرموده اند ولی این دو روایت که مدرک این قول می باشد از دائره حجیت خارج است
 و الوجه فی ذلک
 قطعا این دو روایت مورد اعراض مشهور بین قدماء واقع شده است زیرا جماعتی که به این دو روایت عمل کرده اند تقریبا از سنه 600 و ما بعد بوده اند یعنی از زمان ابن سعید که در سنه 690 فوت کرده است می باشد بر این اساس عمل قدماء به این دو روایت نقل نشده است.
 و یوید ذلک اجماعی که صاحب مدارک ادعا کرده است گفتیم موید است زیرا این اجماع شرائط حجیت ندارد و اجماع منقول هم حجت نمی باشد.
 کما یوید ذلک عدم اطلاق این دو روایت زیرا مافی الخارج و سیر طبیعی حج به این نحو است که حجاج از میقات محرم می شوند و بعد از احرام وارد حرم می شوند و محرم می شوند که اعمال را انجام دهند یعنی مافی الخارج کسی که محرم می شود وارد مکه هم می شود بر این اساس این دو روایت اگر نظر به ما فی الخارج دارد مفاد این روایات این می شود که فردی که می خواهد وارد حرم شود و بعد هم می خواهد نسک را انجام دهد باید محرم شود در حالیکه فرض شما این است که این فرد قصد مکه را ندارد و طبعا احرام برای نسک نخواهد بود بلکه برای اداء دین مثلا خواهد بود کما اینکه صاحب مدارک هم فرموده است مراد از این دو روایت فردی است که قصد دخول مکه را هم دارد.
 اما اینکه گفتیم موید است بخاطر اینکه مافی الخارج موجب تقیید روایت نمی شود اگر چه ما نیازی به تقیید نداریم بلکه عدم اطلاق کافی است.
 و یکی دیگر از مویدات لغویت می باشد:
 اگر برای دخول حرم محرم شده باشد احرام برای دخول مکه لغو می باشد چرا که احرم اول برای انجام اعمال کافی است.
 حال اگر در روایات دو احرام ذکر شده است باید یکی از این دو توجیه شود و با توجه به اینکه احرام برای دخول در مکه قابل توجیه نیست و روایات زیادی دارد لذا روایات دخول حرم را توجیه می کنیم و می گوییم مراد از این روایات کسی است که می خواهد وارد مکه شود.
 اثبات لغویت نیاز به چهار مقدمه دارد.
 1- آیا وجوب احرام مطلق است یا در خصوص ساکنین در حرم می باشد لغویت در صورتی است که وجوب احرام مطلق باشد.
 2- احرام عبادت است اما عبادت نفسی نیست.
 3- حرم شریف محیط بر مکه می باشد.
 4- آیا مفاد روایات این است که احرام واجب است یا کون فی الحرم بدون احرام حرام است.
 ولی ما می گوییم برای اثبات لغویت نیاز به اثبات این چهار مقدمه نداریم چرا دلیل مهم اعراض متقدمین می باشد چه عدم اطلاق و لغویت ثابت شود یا نه.
 نتیجه اینکه نظریه دوم دلیل صحیحی ندارد.
 و دلیل بر نظریه اول اصل عدم وجوب می باشد و واضح است که مثلا اگر صاحب حدائق به اصل تمسک کرده است باید روایات را کنار زده باشد تا بتواند به اصل عمل کند و به نظر ما چون روایات رد شد تمسک به اصل عدم وجوب مانعی ندارد و اجماع و نقل مرور حضرت موید این نظریه می باشند.
 مختار ما عدم وجوب احرام برای کسی که قصد دخول مکه را ندارد و اگر بخواهد احتیاط کند باید محرم شود و عمره مفرده را انجام دهد و بعد به دنبال کار خود برود.