درس خارج فقه آیت الله مرتضوی

کتاب الحج

90/11/23

بسم الله الرحمن الرحیم

 موضوع: احرام جنب و حائض
 از جمله دلیل پنجم برای جواز احرام حائض و نفساء و جنب در خارج مسجد معتبره یونس بن یعقوب می باشد که مرحوم سید در عروه از این روایت تعبیر به مرسله کرده است در حالیکه گفتیم این روایت مرسله نیست و مسند می باشد.
 وسائل الشيعة، ج‏12، ص: 400 باب 48 ح 2 «عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ عَنْ يُونُسَ بْنِ يَعْقُوبَ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الْحَائِضِ تُرِيدُ الْإِحْرَامَ قَالَ تَغْتَسِلُ وَ تَسْتَثْفِرُ وَ تَحْتَشِي بِالْكُرْسُفِ وَ تَلْبَسُ‏ ثَوْباً دُونَ ثِيَابِ إِحْرَامِهَا- وَ تَسْتَقْبِلُ الْقِبْلَةَ وَ لَا تَدْخُلُ الْمَسْجِدَ وَ تُهِلُّ بِالْحَجِّ بِغَيْرِ الصَّلَاة»
 از جمله «عن الحائض ترید الاحرام» و جمله «تغتسل» استفاده شده است که احرام از خارج مسجد شجره جایز است بلکه واجب است به این بیان که جمله «عن الحائض ترید الاحرام» اطلاق دارد هم احرام حج تمتع را که در مکه انجام می شود شامل می شود و هم احرام عمره تمتع را که باید در مسجد شجره مثلا انجام شود شامل می شود منشا این اطلاق ترک استفصال است امام علیه السلام سوال نکردند که این حائض در مکه است یا در شجره است و ترک استفصال اگر دلالت بر عموم نداشته باشد دلالت بر اطلاق دارد در نتیجه چه این زن در مکه باشد یا در شجره باید از خارج مسجد محرم شود کما اینکه با توجه با اطلاق این جمله، باید جمله« تُهِلُّ بِالْحَجِّ بِغَيْرِ الصَّلَاة» نیز اطلاق داشته باشد.
 در اینکه مراد از«تغتسل» چست دو احتمال وجود دارد:
  1. مراد معنای لغوی غسل باشد یعنی این زن خود را تطهیر کند.
  2. مراد غسل احرام باشد کما عن استادنا المحقق البته این احتمال مبتنی بر این است که غسل مستحبی در حال حیض یا جنابت صحیح باشد اما اگر بگوییم غسل مستحبی از حائض و جنب صحیح نیست این احتمال درست نمی باشد.
 نتیجه اینکه اگر سوال و جواب هر دو اطلاق داشته باشند این حدیث دلالت می کند که احرام از خارج مسجد برای حائض جایز است.
 و فیه:
 مرحوم آقای خوئی و مرحوم سید استدلال به این روایت را پذیرفته اند اما مرحوم حکیم استدلال به این روایت را قبول نکرده اند خلاصه اشکال ایشان این است که این روایت اطلاق ندارد و در مورد احرام حج تمتع می باشد نه احرام از مسجد شجره و عمره تمتع، زیرا لعل کلمه بالحج ظهور اولیه اش، احرام حج می باشد تهل بالحج احرام حج را می گوید و احرام حج تمتع اختصاص به مکه و مسجد الحرام دارد.
 موید این ظهور این است که میقاتی که دائما کنار آن مسجد می باشد مکه است که در آن مسجدالحرام از همان ابتداء وجود داشته است اما مواقیت دیگر بعضی مانند یلملم نیز از ابتداء در کنار آنها مسجد بوده است و بعضی معلوم نیست که از ابتداء در آنها مسجد بوده است مانند عقیق لذا کلام امام ظهور در میقایی پیدا می کند که مسلما مسجد در آن وجود داشته است که همان احرام حج تمتع و میقات مکه می باشد ضمن اینکه کلمه حج بالاصالة بر حج تمتع حمل می شود اگر چه از عمره تمتع هم تعبیر به حج شده است ولکن ما هو الاغلب از حج اراده حج تمتع شده است حد اقل این اغلبیت موجب اجمال می شود و نمی توان این حکم را از میقات مسجد الحرام به مسجد شجره سرایت داد زیرا در حج تمتع کل مکه میقات است اما در مسجد شجره فقط مسجد میقات می باشد در نتیجه در حج تمتع احراما از خارج مسجد از همان ابتدا جایز است فقط داخل مسجد افضل می باشد بخلاف مسجد شجره که احرام در آن تعیین دارد.
 نتیجه اینکه دلالت این حدیث بر مدعی تمام نیست.
 یکی دیگر از روایات دلیل پنجم، صحیحه معاویة بن عمار است.
 وسائل الشيعة، ج‏12، ص: 401 باب 49 ح 1«مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ إِنَّ أَسْمَاءَ بِنْتَ عُمَيْسٍ نَفِسَتْ بِمُحَمَّدِ بْنِ أَبِي بَكْرٍ بِالْبَيْدَاءِ- لِأَرْبَعٍ بَقِينَ مِنْ ذِي الْقَعْدَةِ فِي حَجَّةِ الْوَدَاعِ- فَأَمَرَهَا رَسُولُ اللَّهِ ص فَاغْتَسَلَتْ وَ احْتَشَتْ وَ أَحْرَمَتْ وَ لَبَّتْ مَعَ النَّبِيِّ ص وَ أَصْحَابِه‏...»
 ادعا شده است که این روایت دلالت بر وجوب احرام از خارج مسجد شجره را دارد.
 تقریب استدلال:
 با توجه به اینکه ولادت محمد بن ابی بکر در بیداء بوده است و قطعا بیداء هم خارج از شجره می باشد «فاء» در «فامرها...و احرمت» دلالت می کند که احرام هم در بیداء که قطعا خارج مسجد می باشد واقع شده است کما اینکه از جمله«لبت مع النبی صلی الله علیه و آله» نیز استفاده می شود که خود حضرت هم در بیداء محرم شده اند در نتیجه احرام از خارج مسجد جایز بلکه واجب است زیرا تاخیر احرام از میقات حرام است.
 و فیه:
 دلالت این حدیث خالی از اشکال نیست زیرا:
 اولا: اسماء با توجه به اینکه بچه اش در بیداء متولد شده است یا وقتی که در شجره بوده است خون ندیده است که طبعا باید از مسجد محرم می شد و یا اگر هم خون دیده باشد چون این خون قبل از ولادت می باشد این خون حکم استحاضه را دارد و مستحاضه هم باید از داخل مسجد محرم شود.
 و ثانیا: چرا خود حضرت از مسجد محرم نشده اند با توجه به اینکه حد اقل احرام از مسجد افضل می باشد.
 و ثالثا: معلوم نیست تلبیه ای که حضرت در بیداء گفته اند تلبیه واجب باشد با توجه به روایات زیادی که استحباب تکرار تلبیه را فی الجمله در بیداء بیان کرده اند ممکن است تلبیه حضرت استحبابی باشد کما اینکه ممکن است با توجه به بعضی از روایات این تلبیه برای تعلیم مردم بوده است نه تلبیه خود حضرت.
 ضمن اینکه این احتمال که امر حضرت به احرام و تلبیه در شجره بوده است و حضرت خود در مسجد محرم شده اند و اسماء چون مانع داشته است از خارج مسجد محرم شده است، یقینا باطل است زیرا روایت صراحت دارد که این جرایان در بیداء واقع شده است و ظهور فامرها در بعد از تولد می باشد لکن قرینه ای وجود دارد که ممکن است طبق آن بگوییم این جریان امر به احرام در شجره بوده است آن قرینه نقلی است که در کافی وجود دارد.
 الكافي، ج‏4، ص: 450 ح 1 «عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ حَمَّادٍ عَنْ حَرِيزٍ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع أَنَّ أَسْمَاءَ بِنْتَ عُمَيْسٍ نُفِسَتْ بِمُحَمَّدِ بْنِ أَبِي بَكْرٍ فَأَمَرَهَا رَسُولُ اللَّهِ ص حِينَ أَرَادَتِ الْإِحْرَامَ مِنْ ذِي الْحُلَيْفَةِ أَنْ تَحْتَشِيَ بِالْكُرْسُفِ(القطن) وَ الْخِرَقِ وَ تُهِلَّ بِالْحَجِّ فَلَمَّا قَدِمُوا مَكَّةَ وَ قَدْ نَسَكُوا الْمَنَاسِكَ وَ قَدْ أَتَى لَهَا ثَمَانِيَةَ عَشَرَ يَوْماً فَأَمَرَهَا رَسُولُ اللَّهِ ص أَنْ تَطُوفَ بِالْبَيْتِ وَ تُصَلِّيَ وَ لَمْ يَنْقَطِعْ عَنْهَا الدَّمُ فَفَعَلَتْ ذَلِكَ‏»
 جمله «من ذی الحلیفه» قرینه است که امر به احرام در شجره بوده است زیرا بیداء جزء ذو الحلیفه نیست.
 البته دو مطلب باید برسی شود اولا آیا می توان مساحت ذو الحلیفه را به گونه ای فرض کرد که شامل بیداء هم بشود و ثانیا برسی این مطلب که مراد از ذو الحلیفه آیا مسجد شجره است یا نه که قبلا به این بحث اشاره شد.
 نتیجه اینکه دلالت این حدیث هم بر مدعی تمام نیست.
 نکتة:
 اگر ادله چهار گانه و صحیحه حلبی از دلیل پنچم را پذیرفتیم مقتضای این ادله این است که احرام از خارج مسجد مطلقا اشکال ندارد چه برای حائض و نفساء و جنب و یا غیر اینها اما اگر معتبره یونس و صحیحه معاویة بن عمار را در دلیل پنچم پذیرفتیم مقتضای آن جواز احرام در خارج مسجد فقط برای حائض و نفساء و جنب می باشد.
 نتیجه بحث: احرام از خارج مسجد برای حائض و نفساء و جنب صحیح است.
 و اما فرض دوم که بگوییم احرام از خارج مسجد صورت نمی گیرد کما اینکه مرحوم نراقی به آن اشاره کرده است سیاتی انشاء الله.
 مستند الشيعة في أحكام الشريعة، ج‏11، ص: 183
 «فرع:
 و إذا عرفت تعيّن الإحرام من مسجد الشجرة، فلو كان المحرم جنبا أو حائضا أحرما فيه مجتازين، لحرمة اللبث.
 و إن تعذّر بدونه، فهل يحرمان من خارجه، كما صرّح به الشهيد الثاني و المدارك و الذخيرة ، لوجوب قطع المسافة من المسجد إلى مكّة محرما؟
 أم يؤخّرانه إلى الجحفة، لكون العذر ضرورة مبيحة للتأخير؟»