درس خارج فقه آیت الله مرتضوی

کتاب الحج

90/08/17

بسم الله الرحمن الرحیم

 موضوع: جمع بین روایات
 بحث در ملاحظه مرجحات بین صحیحه جمیل و صحیحه ابن بزیع بود.
 بنا بر مسلک مشهور گفته شد که صحیحه جمیل مرجحاتی دارد که آن را مقدم بر صحیحه ابن بزیع می کند در نتیجه اگر صبح روز عرفه علم دارد که مسمی را درک می کند حق عدول ندارد و باید عمره خود را تمام کند و به صحیحه ابن بزیع و امثال آن که می گویند با رسیدن ظهر یوم الترویه حق انجام عمره را ندارد اعتنا نمی شود.
 اما بنابر مسلک غیر مهشور که احدثیت را فقط ملاک ترجیح می دانند ح 14 از باب 21 و ح 16 از باب 20 که از حضرت رضا علیه السلام نقل شده است [1] بر بقیه طوائف متقدمه که یا از امام باقر علیه السلام و یا از امام صادق علیه السلام و یا از امام موسی بن جعفر علیه السلام می باشد مقدم می شوند در نتیجه امر بر عکس می شود و صحیحه ابن بزیع که ملاک را ظهر یوم الترویه می داند مقدم می شود.
 و فیه:
 اولا: مبنای احدثیت در باب تعارض صحیح نیست.
 و ثانیا: نسبت به سند ح 16 از باب 20 بین علماء اختلاف است شهید در منتقی الجمان می فرمایند سند حدیث صحیح است و بعضی می فرمایند ضعیف است منشا اشکال محمد بن سرو می باشد اگر مراد از این شخص محمد بن جزک باشد یقینا ثقه است و اگر محمد بن مسرور باشد ثقه نیست. [2]
 و ثالثا: حدیث 16 از ابوالحسن ثالث نقل شده است و مراد از ابوالحسن الثالث مطلق، امام هادی علیه السلام می باشد البته گاهی ابوالحسن ثالث گفته شده و اراده امام رضا علیه السلام شده است ولی این روایت از امام هادی علیه السلام است زیرا محمد از شاگردان امام هادی علیه السلام می باشد و لعل اصلا وی امام رضا علیه السلام را درک نکرده است پس این روایت بملاک احدثیت بر همه روایات حتی صحیحه ابن بزیع مقدم می باشد و به مقتضای آن اتمام عمره در صبح عرفه بلامانع می باشد.
 اما اگر کسی این مرجحاتی را که ذکر کردیم اعم از مرحجات مشهور و ترجیح به احدثیت را قبول نکرد یا اصلا در متعارضین رجوع به مرحجات را مانند صاحب کفایه قبول نداشت چه باید کرد؟
 با توجه به اینکه صحیحه جمیل می گوید در صبح عرفه باید عمره انجام داد و از طرف دیگر روایات یوم الترویه- صحیحه ابن بزیع- می گویند حق انجام عمره را ندارد و با توجه به اینکه تخییر انکار شده است این دو طائفه تساقط می کنند و با تساقط شک می شود که اتمام عمره واجب است یا نه و آیا عدول جایز است یا نه؟
 قبلا گفتیم که مقتضای قواعد اولیه مانندآیه «اتموا الحج و العمرة لله» وجوب اتمام عمره می باشد و با توجه به اینکه عدول خلاف قاعده است این فرد باید عمره را در یوم الترویه به اتمام برساند.
 هناک طریق ثالث: بر فرض اینکه آیه اطلاق نداشته باشد سنت دلالت دارد که اگر درک مسمی می شود اتمام عمره واجب است.
 نتیجه اینکه در فرض مذکور حق عدول ندارد و اگر عدول کند حجش باطل است.
 حاصل مطلب این است که نظریه دوم که درک مسمی می باشد صحیح است.
 نکتة: اگر یقین دارد که عمره قبل از زوال عرفه تمام می شود بلا اشکال عدول جایز نیست اما اگر در صبح عرفه یقین دارد که تا قبل از زوال عمره تمام نمی شود اگر چه یقین دارد درک مسمی صورت می گیرد آیا در این صورت هم باید عمره را تمام کند چون مسمی را درک می کند و یا چون قبل از زوال عمره تمام نمی شود باید عدول کند زیرا درک مسمی به تنهایی کفایت نمی کند بلکه عمره هم باید قبل از زوال تمام شود زیرا عمره بعد از زوال باطل است؟
 قدر متیقن از همه روایات و طوائف نسبت به انجام عمره، زوال عرفه می باشد اگر چه شخص مسمی را درک می کند لذا در این صورت باید عدول کند وحق انجام عمره را ندارد.
 یکی دیگر از راههای رفع تعارض مراجعه به قدر متیقن بین اقوال و روایات می باشد که قبلا به آن اشاره شد به این بیان که در غیر قدر متیقن چون شک در جواز داریم اصل عدم جواز می باشد.
 مما ذکرنا یظهر که درک اضطراری عرفه کفایت نمی کند و فرد باید عدول کند.
 خلاصه بحث در رفع تعارض این شد که پنج راه برای رفع تعارض وجود دارد اولا مرحجات و ثانیا کتاب و ثالثا سنت و رابعا احدثیت و خامسا قدر متیقن بین اقوال و روایات.
 مطلب چهارم در مساله پنجم:
 ما اشار الیه سیدنا الاستاذ بقوله: «و الظاهر عموم الحكم بالنسبة إلى الحج المندوب، فلو نوى التمتع ندبا و ضاق وقته عن إتمام العمرة و إدراك الحج جاز له العدول إلى الافراد»
 اگر شخصی محرم به احرام حج تمتع شده است ولی استحبابا و بعد از ورود به مکه متوجه شد فرصت انجام اعمال عمره را ندارد آیا می تواند به حج افراد عدول کند یا نه؟
 به این جهت که عدول خلاف قواعد است ممکن است توهم شود که عدول جایز نیست.
 سیدنا الاستاذ می فرمایند همه مطالبی که گفته شد از جواز عدول و مراد از ضیق، درحج مستحبی نیز جاری است و عدول جایز است.
 دلیل:
 روایات عدول اطلاق دارند و حج مستحبی را نیز شامل می شوند مانند:
 منها: وسائل الشيعة، ج‏11، ص: 296 ح 1 باب 21 «عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فِي حَدِيثٍ قَالَ أَضْمِرْ فِي نَفْسِكَ الْمُتْعَةَ فَإِنْ أَدْرَكْتَ مُتَمَتِّعاً وَ إِلَّا كُنْتَ حَاجّا»
 در این روایت موضوع متمتعا می باشد تمتع واجب باشد یا مندوب
 منها: ِ وسائل الشيعة، ج‏11، ص: 295 ح 15 باب 20«عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ جَمِيلِ بْنِ دَرَّاجٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ الْمُتَمَتِّعُ لَهُ الْمُتْعَةُ إِلَى زَوَالِ الشَّمْسِ مِنْ يَوْمِ عَرَفَةَ- وَ لَهُ الْحَجُّ إِلَى زَوَالِ الشَّمْسِ مِنْ يَوْمِ النَّحْر»
 در این روایت موضوع «المتمتع» می باشد و این موضوع بر کسی که حج مستحبی نیز انجام می دهد صادق است لذا آنچه سیدنا الاستاذ فرموده اند صحیح است بلکه ظاهرا در این مساله خلافی هم نباشد.
 مطلب پنجم:
 ما اشار سیدنا الاستاذ بقوله: «و الأقوى عدم وجوب العمرة عليه»
 شخص بعد از عدول در حج مستحبی و انجام حج افراد آیا باید عمره مفرده هم انجام دهد یا نه؟
 در حج واجب بعد از انجام حج، انجام عمره مفرده واجب است اما در حج مستحبی و عدول از حج تمتع به افراد سیدنا الاستاذ می فرمایند انجام عمره مفرده واجب نیست.


[1] وَ عَنْهُ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سَرْوٍ قَالَ كَتَبْتُ إِلَى أَبِي الْحَسَنِ الثَّالِثِ ع مَا تَقُولُ فِي رَجُلٍ مُتَمَتِّعٍ بِالْعُمْرَةِ إِلَى الْحَجِّ وَافَى غَدَاةَ عَرَفَةَ- وَ خَرَجَ النَّاسُ مِنْ مِنًى إِلَى عَرَفَاتٍ- أَ عُمْرَتُهُ قَائِمَةٌ أَوْ قَدْ ذَهَبَتْ مِنْهُ إِلَى أَيِّ وَقْتٍ عُمْرَتُهُ قَائِمَةٌ إِذَا كَانَ مُتَمَتِّعاً بِالْعُمْرَةِ إِلَى الْحَجِّ فَلَمْ يُوَافِ يَوْمَ التَّرْوِيَةِ وَ لَا لَيْلَةَ التَّرْوِيَةِ- فَكَيْفَ يَصْنَعُ فَوَقَّعَ ع سَاعَةً يَدْخُلُ مَكَّةَ- إِنْ شَاءَ اللَّهُ يَطُوفُ وَ يُصَلِّي رَكْعَتَيْنِ وَ يَسْعَى وَ يُقَصِّرُ وَ يَخْرُجُ بِحَجَّتِهِ وَ يَمْضِي إِلَى الْمَوْقِفِ وَ يُفِيضُ مَعَ الْإِمَام‏ وسائل الشيعة، ج‏11، ص: 295 ح 16 باب 20
[2] قال المحقق الشيخ بن زيد الدين (رحمهما اللّه تعالى) في كتاب المنتقى على ما حكى عنه في الحدائق و الوافي: ان محمد بن سرو هو ابن جزك. و الغلط وقع في اسم أبيه من الناسخين و صاحب الحدائق قبل ان يذكر الحديث قال: (و ما رواه الشيخ في الصحيح عن محمد بن سرو و هو مجهول) كتاب الحج (للشاهرودي)، ج‏2، ص: 232