درس خارج فقه آیت الله مرتضوی

کتاب الحج

90/08/14

بسم الله الرحمن الرحیم

 موضوع: مراد از ضیق وقت
 طائفه پنجم: روایاتی که ملاک را درک منی در شب نهم می دانند.
 این روایات اکثر عددا و اصح سندا از بقیه طوائف می باشند.
 در این طائفه هشت روایت وجود دارد که پنج روایت صحیح و سه روایت ضعیف می باشند.
 روایات صحیحه:
 منها: وسائل الشيعة، ج‏11، ص: 291 باب 20 ح 1 «محَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ وَ مُرَازِمٍ وَ شُعَيْبٍ كُلِّهِمْ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فِي الرَّجُلِ الْمُتَمَتِّعِ يَدْخُلُ لَيْلَةَ عَرَفَةَ فَيَطُوفُ وَ يَسْعَى- ثُمَّ يُحْرِمُ وَ يَأْتِي مِنًى فَقَالَ لَا بَأْس‏»
 منها: المصدر ص 292 ح 4 «وَ بِإِسْنَادِهِ عَنِ النَّضْرِ عَنْ شُعَيْبٍ الْعَقَرْقُوفِيِّ قَالَ خَرَجْتُ أَنَا وَ حَدِيدٌ فَانْتَهَيْنَا إِلَى الْبُسْتَانِ يَوْمَ التَّرْوِيَةِ- فَتَقَدَّمْتُ عَلَى حِمَارٍ فَقَدِمْتُ مَكَّةَ- فَطُفْتُ وَ سَعَيْتُ وَ أَحْلَلْتُ مِنْ تَمَتُّعِي ثُمَّ أَحْرَمْتُ بِالْحَجِّ وَ قَدِمَ حَدِيدٌ مِنَ اللَّيْلِ فَكَتَبْتُ إِلَى أَبِي الْحَسَنِ ع- أَسْتَفْتِيهِ فِي أَمْرِهِ فَكَتَبَ إِلَيَّ مُرْهُ يَطُوفُ وَ يَسْعَى وَ يُحِلُّ مِنْ مُتْعَتِهِ وَ يُحْرِمُ بِالْحَجِّ وَ يَلْحَقُ النَّاسَ بِمِنًى وَ لَا يَبِيتَنَّ بِمَكَّة»
 منها: المصدر ص 293 ح 8 «وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُوسَى بْنِ الْقَاسِمِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ حَمَّادٍ عَنِ الْحَلَبِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ الْمُتَمَتِّعُ يَطُوفُ بِالْبَيْتِ- وَ يَسْعَى بَيْنَ الصَّفَا وَ الْمَرْوَةِ مَا أَدْرَكَ النَّاسَ بِمِنًى‏»
 منها: المصدر ح 9 «وَ عَنْهُ عَنِ الْحَسَنِ عَنْ عَلَاءِ بْنِ رَزِينٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع إِلَى مَتَى يَكُونُ لِلْحَاجِّ عُمْرَةٌ قَالَ إِلَى السَّحَرِ مِنْ لَيْلَةِ عَرَفَة»
 منها: المصدر ص 294 ح 9 «عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَيْنِ بْنِ‏ أَبِي الْخَطَّابِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي نَصْرٍ عَنْ مُرَازِمِ بْنِ حَكِيمٍ قَالَ قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع الْمُتَمَتِّعُ يَدْخُلُ لَيْلَةَ عَرَفَةَ مَكَّةَ- أَوِ الْمَرْأَةُ الْحَائِضُ مَتَى يَكُونُ لَهَا الْمُتْعَةُ قَالَ مَا أَدْرَكُوا النَّاسَ بِمِنًى»
 و اما احادیث ضعیف:
 منها:‏ المصدر ص 291 ح 2 «وَ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحَلَبِيِّ عَنْ أَحَدِهِمَا وَ عَنْ حَمَّادٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مَيْمُونٍ قَالَ قَدِمَ أَبُو الْحَسَنِ ع مُتَمَتِّعاً لَيْلَةَ عَرَفَةَ- فَطَافَ وَ أَحَلَّ وَ أَتَى جَوَارِيَهُ ثُمَّ أَحْرَمَ بِالْحَجِّ وَ خَرَج‏»
 این حدیث ضعیف است بخاطر محمد بن میمون که توثیق نشده است.
 منها: المصدر ص 292 ح 3 « عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع الْمَرْأَةُ تَجِي‏ءُ مُتَمَتِّعَةً فَتَطْمَثُ قَبْلَ أَنْ تَطُوفَ بِالْبَيْتِ فَيَكُونُ طُهْرُهَا لَيْلَةَ عَرَفَةَ- فَقَالَ إِنْ كَانَتْ تَعْلَمُ أَنَّهَا تَطْهُرُ وَ تَطُوفُ بِالْبَيْتِ وَ تُحِلُّ مِنْ إِحْرَامِهَا وَ تَلْحَقُ النَّاسَ بِمِنًى فَلْتَفْعَل‏»
 این روایت نیز ضعیف است بخاطر اینکه طریق مرحوم صدوق به ابو بصیر ضعیف است.
 منها: المصدر ص 293 ح 6 « عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ عَنِ ابْنِ بُكَيْرٍ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا أَنَّهُ سَأَلَ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الْمُتْعَةِ مَتَى تَكُونُ قَالَ يَتَمَتَّعُ مَا ظَنَّ أَنَّهُ يُدْرِكُ النَّاسَ بِمِنًى‏»
 قطعا مراد از درک منی در این روایات شب نهم می باشد نه دهم زیرا قرائن متعددی بر این معنا در روایات مذکور وجود دارد مثل اینکه فرموده است بعد از نماز صبح حاجی به عرفه برود.
 طائفه ششم:
 روایات این طائفه موضوعا ملحق به طائفه پنجم می باشند و بنابر اضعف الاقوال حکما ملحق به طائفه پنجم می باشند.
 اینکه گفتیم موضوعا ملحق به طائفه پنجم می باشند بخاطر این است که مفاد این روایات درک شب عرفه می باشد و مفاد روایات طائفه پنجم درک منی در شب نهم می باشد در نتیجه هر دوی این طائفه ملاک را شب نهم می دانند لذا موضوعا یکی می باشند اگر چه ممکن است حکم موجود در طائفه ششم با طائفه پنجم یکی نباشد ولی از حیث موضوع یکی می باشند.
 اما اینکه گفتیم حکما ملحق به طائفه پنجم می باشد بخاطر این است که بعضی می گویند مفهوم درک منی با درک شب عرفه دو تا می باشد اما از این جهت که به هر دو طائفه کسی عمل نکرده است این دو طائفه حکما یکی می باشند.
 البته نفس روایات باب ششم خود با هم تعارض دارند بعضی می گویند که اگر فرد شب عرفه را درک کرد انجام عمره برایش جایز است و بعضی دیگر می گویند اگر شب عرفه شد وقت عمره گذشته است.
 روایات این طائفه:
 در این طائفه پنج روایت وجود دارد که سه تای از آنها ضعیف می باشند و دوتای آنها صحیح می باشند:
 منها: ٍ المصدر ج‏11، ص: 293 باب 20 ح 9 «عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع إِلَى مَتَى يَكُونُ لِلْحَاجِّ عُمْرَةٌ قَالَ إِلَى السَّحَرِ مِنْ لَيْلَةِ عَرَفَةَ»
 این روایت صحیحه می باشد.
 منها: المصدر ص 294 ح 13 « قَالَ رَوَى لَنَا الثِّقَةُ مِنْ أَهْلِ الْبَيْتِ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ مُوسَى ع أَنَّهُ قَالَ أَهِلَّ بِالْمُتْعَةِ بِالْحَجِّ يُرِيدُ يَوْمَ التَّرْوِيَةِ- إِلَى زَوَالِ الشَّمْسِ وَ بَعْدَ الْعَصْرِ وَ بَعْدَ الْمَغْرِبِ وَ بَعْدَ الْعِشَاءِ مَا بَيْنَ ذَلِكَ كُلِّهِ وَاسِع‏»
 منها: المصدر ص 291 ح 2 باب 20 « عَنِ الْحَلَبِيِّ عَنْ أَحَدِهِمَا وَ عَنْ حَمَّادٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مَيْمُونٍ قَالَ قَدِمَ أَبُو الْحَسَنِ ع مُتَمَتِّعاً لَيْلَةَ عَرَفَةَ- فَطَافَ وَ أَحَلَّ وَ أَتَى جَوَارِيَهُ ثُمَّ أَحْرَمَ بِالْحَجِّ وَ خَرَج‏»
 این روایت ضعیف می باشد.
 قبل از اینکه وارد مطلب سوم- که برسی طوائف گذشته می باشد- شویم لازم است به این نکته توجه شود که طائفه سوم اصلا داخل در مطلب سوم نخواهند بود زیرا چنانچه قبلا اشاره شد اساسا این روایات در مورد مضطر وارد شده اند نه کسی که خودش را به اضطرار انداخته است و هم چنین روایات طائفه پنجم و ششم نیز داخل در محل بحث نخواهند بود زیرا هیچ کسی به این روایات عمل نکرده است لذا مفاد این روایات را جزء اقوال هم قرار ندادیم.
 کما اینکه حدیث سوم از باب بیستم هم اگر چه در بین طوائف وجود داشت اما در مطلب سوم بیان نمی شود زیرا:
 اولا: این حدیث مربوط به باب حائض می باشد و این مساله باب مخصوص به خود را دارد چرا که در این باب ممکن است بجای اینکه عدول صورت گیرد بحث تاخیر یا تقدیم طواف مطرح شود کما اینکه سیدنا الاستاذ این بحث را در مساله هفتم مستقلا ذکر کرده است.
 و ثانیا: چنانچه قبلا اشاره شد در مرحله اولی از مطلب دوم در مساله پنجم، بحث در دو مرحله صورت گرفت مرحله اول در جواز عدو ل بود و مرحله بعد در حد ضیق بود که فعلا در آن هستیم و مفاد صحیحه حلبی در مرحله اولی یعنی اثبات اصل جواز عدول عند الضرورة می باشد نه در مرحله دوم و بیان حد ضیق، لذا این روایت هم در مطلب سوم مورد بحث قرار نخواهد گرفت.
 و اما مرحله سوم:
  تحقیق و برسی طوائفی که در مرحله دوم به آنها اشاره شد از حیث دلالت و تعارض و فتوی و مرحجات.
 در این مرحله بحث در دو مقام صورت می گیرد:
 مقام اول:
 ملاحظه حدیث 15، صحیحه جمیل و حدیث 6، صحیحه حلبی می باشد علت اینکه از بین پنج روایت صحیحه حلبی را انتخاب کرده ایم این است که بقیه روایات این طائفه یا ضعف سندی دارند و یا ضعف دلالی.
 وسائل الشيعة، ج‏11، ص: 295 باب 20 ح 15«عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ جَمِيلِ بْنِ دَرَّاجٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ الْمُتَمَتِّعُ لَهُ الْمُتْعَةُ إِلَى زَوَالِ الشَّمْسِ مِنْ يَوْمِ عَرَفَةَ- وَ لَهُ الْحَجُّ إِلَى زَوَالِ الشَّمْسِ مِنْ يَوْمِ النَّحْر»
 با توضیحاتی که قبلا در ذیل این روایت داده شد گفتیم که این روایت نظریه دوم را بیان می کند که ملاک درک مسمی می باشد زیرا کسی که تا زوال در مکه است و اعمال عمره را انجام می دهد نمی تواند عند الزوال در عرفه باشد تبعا باید مراد درک مسمای وقوف در عرفه باشد.
 آنچه با این روایت معارض است صحیحه حلبی می باشد که ملاک را، درک زوال عرفه قرار داده است در نتیجه محل تعارض زمان بین ظهر تا غروب عرفه می باشد که صحیحه جمیل می فرماید درک مسمی کافی است و صحیحه حلبی می فرماید باید تمام موقف را درک کند.
 وسائل الشيعة، ج‏11، ص: 297 باب 21 ح 6 «عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ حَمَّادٍ عَنِ الْحَلَبِيِّ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ رَجُلٍ أَهَلَّ بِالْحَجِّ وَ الْعُمْرَةِ جَمِيعاً ثُمَ قَدِمَ مَكَّةَ وَ النَّاسُ بِعَرَفَاتٍ- فَخَشِيَ إِنْ هُوَ طَافَ وَ سَعَى بَيْنَ الصَّفَا وَ الْمَرْوَةِ أَنْ يَفُوتَهُ الْمَوْقِفُ قَالَ يَدَعُ الْعُمْرَةَ فَإِذَا أَتَمَّ حَجَّهُ صَنَعَ كَمَا صَنَعَتْ عَائِشَةُ وَ لَا هَدْيَ عَلَيْه‏»
 بحث در این مقام این است که آیا می شود بین این دو حدیث جمع کرد یا نه؟
 ظاهرا بین صحیحه حلبی و صحیحه جمیل تعارضی وجود ندارد و هر دو ملاک را درک مسمی می دانند.
 دلیل: وجود چهار قرینه -داخلی و خارجی- در صحیحه حلبی که دلالت می کنند مراد از این روایت، مسمی می باشد.
  1. جمله «قدم المکة و الناس بعرفات» که دو احتمال در آن وجود دارد یکی اینکه مراد این است که خدمه حجاج برای آماده کردن مقدمات قبل از عرفات به عرفات رفته اند دوم اینکه مرا این باشد که مردم برای انجام وقوف واجب خود در بعد الظهر عرفه در عرفات می باشند که به احتمال زیاد مراد احتمال دوم می باشد در نتیجه مراد از یفوته الموقف مسمی می باشد.
  2. جمله«فخشی» ترس از نرسیدن به حج به عدم درک مسمی می باشد زیرا اگر کسی عمدا و از روی معصیت ظهر روز عرفه در عرفات نباشد ولی مسمی را درک کند حجش صحیح است.
  3. جمله «ان یفوته الموقف» آنچه موجب فوت حج می شود کل زمان نیست بلکه مراد رکن حج می باشد و رکن هم مسمی می باشد.
  4. صحیحه جمیل قرینه بر این است که مراد از صحیحه حلبی مسمی می باشد.
 مقام دوم:
 ملاحظه حدیث صحیحه جمیل با صحیحه ابن بزیع، ح 14 می باشد این حدیث از بین چهار طائفه(صبح یوم الترویة، ظهر یوم الترویة، غروب یوم الترویة، درک منی) انتخاب شده است.
 وسائل الشيعة، ج‏11، ص: 300 باب 21 ح 14«وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ‏ إِسْمَاعِيلَ بْنِ بَزِيعٍ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ الرِّضَا ع عَنِ الْمَرْأَةِ تَدْخُلُ مَكَّةَ- مُتَمَتِّعَةً فَتَحِيضُ قَبْلَ أَنْ تُحِلَّ مَتَى تَذْهَبُ مُتْعَتُهَا قَالَ كَانَ جَعْفَرٌ ع يَقُولُ زَوَالَ الشَّمْسِ مِنْ يَوْمِ التَّرْوِيَة...»