درس خارج فقه آیت الله مرتضوی

کتاب الحج

90/08/08

بسم الله الرحمن الرحیم

 موضوع: نسیان احرام
 در این بحث به سه مطلب اشاره می شود.
 مطلب اول:
 مطلب اول در فرمایش صاحب وسائل در ذیل حدیث هشتم می باشد.
 در ذیل این حدیث می فرمایند:
 وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ أَخِيهِ مِثْلَهُ إِلَى قَوْلِهِ فَقَدْ تَمَّ إِحْرَامُه‏
 معنای این کلام این است که در حدیث دوم علی بن جعفر یک جمله «فقد تم» آمده است و آن جمله «فقد تم احرامه» می باشد اما جمله دوم که «فقد تم حجه» که حدیث هشتم وجود دارد در حدیث دوم علی بن جعفر وجود ندارد.
 این فرمایش ایشان ناتمام است زیرا در حدیث دوم هم مثل حدیث هشتم دو مرتبه کلمه «فقد تم» آمده است.
 والوجه فی ذلک
 اگر چه حدیث 8 از باب 14 و ح 2 از باب 20 از جهاتی فرق دارند مثلا از حیث سند با یکدیگر تفاوت دارند ح 2 قطعا صحیح السند است زیرا طریق شیخ به علی بن جعفر اجماعا صحیح است اما حدیث هشتم از حیث سند اینگونه نیست- اگر چه بعضی مانند آقای خوئی تعبیر به صحیحه کرده اند ولی این مطلب جای تامل دارد- زیرا در این روایت، محمد بن احمد العلوی وجود دارد و وی در کتب رجال توثیق نشده است کما اینکه از حیث متن نیز بینشان تفاوت است صدر یکی در ذیل دیگری آمده است کما انیکه در کیفت دلالت نیز هم با هم فرق دارند زیرا حدیث هشتم از باب 14 اظهر از حدیث دوم از باب 20 می باشد زیرا اگر چه سوال سائل از صورت نسیان بوده است اما امام علیه السلام صورت جهل را نیز بیان کرده اند و فرق دیگر اینکه در حدیث هشتم دو مرتبه کلمه فقد تم آمده است اما در حدیث دوم یک مرتبه این کلمه ذکر شده است و صاحب وسائل به این فرق نظر داشته است ولی با همه این تفاوتها ظاهرا فرمایش مرحوم صاحب وسائل ناتمام است زیرا این دوحدیث از علی بن جعفر و موسی بن جعفر می باشد و هر دو روایت در تهذيب موجود می باشد.
 حدیث 32 تهذیب، حدیث 8 باب 14 وسائل است و حدیث324 تهذیب،حدیث دوم از باب 20 می باشد و در هر دو حدیث تهذیب «فقد تم» دو بار ذکر شده است.
 تهذيب الأحكام، ج‏5، ص: 175 ح 32 «مُحَمَّدُ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ يَحْيَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ الْعَلَوِيِّ عَنِ الْعَمْرَكِيِّ بْنِ عَلِيٍّ الْخُرَاسَانِيِّ عَنْ عَلِيِّ بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ أَخِيهِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ ع قَالَ سَأَلْتُهُ عَنْ رَجُلٍ نَسِيَ الْإِحْرَامَ بِالْحَجِّ فَذَكَرَهُ وَ هُوَ بِعَرَفَاتٍ مَا حَالُهُ قَالَ يَقُولُ اللَّهُمَّ عَلَى كِتَابِكَ وَ سُنَّةِ نَبِيِّكَ فَقَدْ تَمَّ إِحْرَامُهُ فَإِنْ جَهِلَ أَنْ يُحْرِمَ- يَوْمَ التَّرْوِيَةِ بِالْحَجِّ حَتَّى رَجَعَ إِلَى بَلَدِهِ إِنْ كَانَ قَضَى مَنَاسِكَهُ كُلَّهَا فَقَدْ تَمَّ حَجُّه‏»
 تهذيب الأحكام، ج‏5، ص: 476 ح 324 «عَلِيُّ بْنُ جَعْفَرٍ عَنْ أَخِيهِ ع قَالَ سَأَلْتُهُ عَنْ رَجُلٍ كَانَ مُتَمَتِّعاً خَرَجَ إِلَى عَرَفَاتٍ وَ جَهِلَ أَنْ يُحْرِمَ يَوْمَ التَّرْوِيَةِ بِالْحَجِّ حَتَّى رَجَعَ إِلَى بَلَدِهِ مَا حَالُهُ قَالَ إِذَا قَضَى الْمَنَاسِكَ كُلَّهَا فَقَدْ تَمَّ حَجُّهُ وَ سَأَلْتُهُ عَنْ رَجُلٍ نَسِيَ الْإِحْرَامَ بِالْحَجِّ فَذَكَرَ وَ هُوَ بِعَرَفَاتٍ مَا حَالُهُ قَالَ يَقُولُ اللَّهُمَّ عَلَى كِتَابِكَ وَ سُنَّةِ نَبِيِّكَ فَقَدْ تَمَّ إِحْرَامُه»‏
 البته این اشکال به این نحو در باب 20 به صاحب وسائل وارد نیست زیرا در این باب ایشان روایت را تقطیع کرده است و در دو روایت مستقل ذکر کرده است در نتیجه فقط اشکال از ناحیه تقطیع روایت به ایشان در این باب وارد است.
 وسائل الشيعة، ج‏11، ص: 338 ح 2 «وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ أَخِيهِ ع قَالَ سَأَلْتُهُ عَنْ رَجُلٍ كَانَ مُتَمَتِّعاً خَرَجَ إِلَى عَرَفَاتٍ- وَ جَهِلَ أَنْ يُحْرِمَ يَوْمَ التَّرْوِيَةِ بِالْحَجِّ حَتَّى رَجَعَ إِلَى بَلَدِهِ قَالَ إِذَا قَضَى الْمَنَاسِكَ كُلَّهَا فَقَدْ تَمَّ حَجُّهُ‏»
 المصدر ح 3 «وَ عَنْهُ عَنْ أَخِيهِ ع قَالَ سَأَلْتُهُ عَنْ رَجُلٍ نَسِيَ الْإِحْرَامَ بِالْحَجِّ فَذَكَرَ وَ هُوَ بِعَرَفَاتٍ فَمَا حَالُهُ قَالَ يَقُولُ اللَّهُمَّ عَلَى كِتَابِكَ وَ سُنَّةِ نَبِيِّكَ فَقَدْ تَمَّ إِحْرَامُه»‏
 حدیث دوم و سوم این باب در تهذیب یک حدیث می باشند ولی صاحب وسائل این روایت را در این باب تقطیع کرده است.
 مطلب دوم:
 حدیث هشتم، نسیان در عرفه را بیان کرده است اما ذکری از مشعر و بعد از اعمال به میان نیاورده است کما اینکه حدیث دوم علی بن جعفر ترک از روی جهل را در صورت تذکر در وطن را بیان می کند و اشاره ای به صورت تذکر در مشعر و عرفات نکرده است.
 در نتیجه از کل نه فرع، به چهار فرع در این روایات اشاره نشده است.
 این اشکال از این جهت بوجود می آید که حدیث این گونه معنا شود که روایت فقط حکم ناسی و جاهل را بیان کرده است یعنی این حکم فقط در صورت جهل و نسیان وجود دارد و نسیان و جهل دخیل در موضوع حکم می باشند.
 اما اگر برداشت ما از این دو حدیث موضوعیت نسیان و جهل نباشد بلکه از این باب باشد که این دو از مصادیق معذور بودن در ترک احرام می باشند و اینکه سائل سبب ترک احرام خود را بیان می کند در نتیجه نسیان و جهل دخالت در موضوع حکم ندارند مثل اینکه صائم می گوید من فراموش کردم و آب خوردم اینکه می گوید فراموش کردم در مقام بیان این است که عذر من در خوردن آب، فراموشی می باشد لذا فراموشی خصوصیت ندارد بلکه شخص می خواهد بداند خوردن آب در حال صوم چه حکمی دارد بنا بر این مبنا حکم بقیه فروع هم بیان شده است.
 کما اینکه اگر امام در مقام بیان ترک احرام می باشد دیگر فرقی بین عرفات و مشعر و منی نیز نمی باشد.
 اینچنین برداشتی از روایت هم عرفی است و هم شاهد دارد.
 شاهدش این است که در روایت هشتم که گفتیم اظهر از روایت دیگر می باشد سوال سائل از صورت نسیان می باشد اما امام علیه السلام صورت جهل را هم بیان می کنند این نشان می دهد که نسیان خصوصیت ندارد لذا امام فرمودند که حکم جهل نیز مانند نسیان می باشد.
 موید -لضعف سنده- این مطلب حدیث یک از باب 20 می باشد که هر دو عنوان جهل و نسیان در کنار یکدیگر بیان شده است.
  وسائل الشيعة، ج‏11، ص: 338 باب 20 ح 1
 «مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ جَمِيلِ بْنِ دَرَّاجٍ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحَدِهِمَا ع فِي رَجُلٍ نَسِيَ أَنْ يُحْرِمَ أَوْ جَهِلَ وَ قَدْ شَهِدَ الْمَنَاسِكَ كُلَّهَا وَ طَافَ وَ سَعَى قَالَ تُجْزِيهِ نِيَّتُهُ إِذَا كَانَ قَدْ نَوَى ذَلِكَ فَقَدْ تَمَّ حَجُّهُ وَ إِنْ لَمْ يُهِلَّ وَ قَالَ فِي مَرِيضٍ أُغْمِيَ عَلَيْهِ حَتَّى أَتَى الْوَقْتَ فَقَالَ يُحْرَمُ عَنْه‏»
 مطلب سوم:
 با توجه به مطالب گذشته و تمسک به صحیحه علی بن جعفر در همه فروض ثمانیه حج صحیح است اما اگر کسی تمسک به این روایت را نپذیرفت باید از راه دیگری صحت این فروع را بدست آورد.
 یک راه این است که گفته شود اگر در صورت جهل در وطنش متوجه شود حج صحیح است بطریق اولی در صورتی که در عرفات متوجه شود حجش صحیح است.
 راه دیگر استفاده از روایاتی است که در باب نسیان احرام وارد شده است که در آن روایات موضوع حکم خوف فوت حج بیان شده است و فرموده است اگر می ترسد با رفتن به میقات حج از او فوت شود در همان مکان محرم شود از این روایات هم می توان استفاده کرد کسی که مثلا احرام را فراموش کرده است اگر در عرفات متوجه شد اگر نمی تواند به مکه برگردد می تواند در همانجا محرم شود.
 البته از این طریق نمی توان صورت جهل و صورت تذکر در وطن و بعد از اعمال را استفاده نمود.