درس خارج فقه آیت الله مرتضوی

کتاب الحج

90/07/18

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: اشکال بر شرط سوم

 بحث در سرط سوم بود که استنادا به صحیحه عبد الصمد که موید به روایات نبوی و غیرش بود به این نتیجه رسیدیم که لازم است عمره تمتع و حج تمتع در یک سال انجام شود.

اشکال:

 در مورد شرط سوم نصی وجود دارد که بوضوح دلالت می کند تفکیک بین عمره تمتع و حج تمتع جایز است و می توان این دو را در دو سال انجام داد

 وسائل الشيعة، ج‏11، ص: 270 «مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنِ ابْنِ مُسْكَانَ عَنْ سَعِيدٍ الْأَعْرَجِ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع مَنْ تَمَتَّعَ فِي أَشْهُرِ الْحَجِّ ثُمَّ أَقَامَ بِمَكَّةَ- حَتَّى يَحْضُرَ الْحَجَّ مِنْ قَابِلٍ فَعَلَيْهِ شَاةٌ وَ مَنْ تَمَتَّعَ فِي غَيْرِ أَشْهُرِ الْحَجِّ- ثُمَّ جَاوَرَ حَتَّى يَحْضُرَ الْحَجَّ فَلَيْسَ عَلَيْهِ دَمٌ إِنَّمَا هِيَ حَجَّةٌ مُفْرَدَةٌ وَ إِنَّمَا الْأَضْحَى عَلَى أَهْلِ الْأَمْصَارِ»

 این روایت بوضوح دلالت دارد که تفکیک عمره تمتع و حج تمتع مانعی ندارد و می توان این دو را در دو سال انجام داد در نتیجه این روایت، کل طائفه های شش گانه را تخصیص می زند یا حداقل با آنها تعارض دارد.

و فیه:

 اولا این حدیث ضعف سندی دارد و حجت شرعی نیست زیرا در این حدیث محمد بن سنان واقع شده است و وی ثقه نیست لذا حدیثی که حجت شرعی نیست نمی تواند با روایات صحیحه تعارض کند.

 و ثانیا: این روایت ضعف دلالی دارد زیرا این روایت نص در مدعی نیست بلکه ظهور در مدعی هم ندارد بلکه بهتر است گفته شود این حدیث مجمل است.

توضیح ذلک:

 کلمه قابل باید با توجه به آنچه حاضر فرض شده است معنا شود مثلا وقتی قائل می گوید این کار را امروز انجام نده بلکه در قابل آن را انجام بده مشخص است که این قابل یوم آتی است نه شهر آتی یا اگر بحث در ماه باشد قابل آن ماه آتی می شود نه سنه آتی، حال با توجه به این نکته در روایت آنچه حاضر فرض شده است اشهر حج می باشد قابل آن به قرینه اشهر حج غیر اشهر حج خواهد بود نه سنه آینده. بر این اساس این روایت یا ظهور در ماه قابل ندارد یا حد اقل مجمل است.

 تا کنون بحث در شرط سوم بود که به این نتیجه رسیدیم که به مقتضای اصول لفظیه من الاطلاقات و العمومات ،باید عمره تمتع و حج آن در یک سال انجام شود.

بقی فی المقام شیء

 بسیاری از بزرگان مانند صاحب مستمسک و صاحب معتمد و سیدنا الاستاذ به ادله ای که برای این شرط ذکر شد اشکال کرده اند مثلا بعضی فرموده اند شما می گویید از روایات استفاده می شود بعد از انجام عمره تمتع خروج از مکه حرام است و این دلیل بر عدم جواز تفریق بین عمره و حج دارد در حالیکه از این دلیل لزوم انجام در یک سال فهمیده نمی شود چرا نگوییم که نباید بیشتر از دو سال باشد یا اینکه می گویید روایات می گوید عمره و حج دو عمل مرتبط به هم می باشند به چه دلیل نهایت انفصال این دو را یک سال می دانید نه بیشر و یا اینکه می گویند تبادری بر اتصال وجود ندارد.

 مرحوم حضرت امام رحمة الله علیه در حاشیه عروه می فرمایند:

 العروة الوثقى (المحشى)، ج‏4، ص: 614 «بل هو ضعيف السند بمحمّد بن سنان على الأصحّ و العمدة في الباب هي الشهرة المؤيّدة بدعوى الإجماع و عدم الدليل على الصحّة مع توقيفيّة العبادة و إلّا فغيرها محلّ مناقشة»

مقتضای اصل عملی

 حال با توجه به این نکته که بعضی از علماء در این ادله اشکال کرده اند اگر فقیهی نتوانست شرط سوم را از روایات و اصول لفظیه استفاده کند مقتضای اصل عملی در رابطه با این شرط چیست؟

 شک ما در این بحث در وجود یک شرط می باشد کسانی که در شک در اصل تکلیف، برائت جاری می کنند تبعا باید بگویند انجام حج تمتع در یک سال واجب نیست زیرا دلیلی بر وجود این شرط وجود ندارد و اصل عدم اشتراط می باشد.

 اما کسانی که قائل به احتیاط هستند می گویند اصل وجوب حج مسلم است و ما با انجام حج در دو سال شک می کنیم که ذمه‌ی ما فارغ شده است یا نه اصل عدم فراغ ذمه می باشد لذا باید در یک سال انجام دهیم تا یقین کنیم که ذمه‌ی ما فارغ شده است.

 بعضی بحث را برده اند روی این جهت که آیا حج واجب معلق است یا واجب مشروط، اگر حج را واجب مشروط بدانیم واجب است در یک سال انجام شود اما اگر آن را واجب معلق بدانیم لازم نیست در یک سال انجام شود

نکتة: سیدنا الاستاذ برای اثبات شرط سوم به توقیفیه بودن عبادات تمسک کرده است که ممکن است مراد ایشان ازتوقیفیه بودن عبادات یکی از این دو امر باشد:

اصل عبادات نیاز به دلیل دارند و نمی توان عمل عبادی را بدون دلیل شرعی انجام داد. شرطیت و جزئیت در عبادات نیاز به دلیل از ناحیه شارع می باشد.

شرط چهارم :

 احرام حج تمتع باید از مکه باشد به عبارت دیگر میقات حج تمتع مکه می باشد.

  در این شرط چهارم تقریبا هشت یا نه مطلب ذکر شده است که باید به این هشت مطلب اشاره شود.