درس خارج فقه آیت الله مرتضوی

کتاب الحج

90/07/06

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: جهت سوم

جهت سوم:

 جهت سوم در این فرع این است که بنابر هر دو مبنا وجوب و استحباب، انقلاب و قلب- آیا این فرع مختص به صورتی است که وقتی فرد نیت عمره مفرده کرده است،اساسا نیت انجام اعمال حج را نداشته است یا اینکه بحث اعم از این است که قصد داشته یا نه؟

 مثلا معتمر در دهم شوال که محرم به احرام عمره مفرده شده است در این روز تارة قصد انجام عمره مفرده و برگشت به وطن خود پس از انجام عمره مفرده دارد و از باب اتفاق تا ایام حج در مکه باقی مانده است در این صورت عمره همرا با قصد حج و اقامة نبوده است بلکه قصد رجوع به وطنش را داشته است.

 و تارة این فرد قصد حج تمتع مستحب یا واجب را دارد ولی قصد انجام عمره تمتع را ندارد زیرا می داند انجام عمره مفرده می تواند جایگزین عمره تمتع شود.

 حال بحث در جهت ثالثه این است که وجوب و ... اختصاص به فرض اول دارد یا فرض دوم را هم شامل می شود؟

 در این جهت دو احتمال وجود دارد؟

احتمال اول: این است که احکام این فرع مختص به فرض اول می باشد لذا در فرض دوم خروجش از مکه مانعی ندارد و اگر هم حج تمتع هم بر او واجب بوده است باید به میقات برگردد و محرم به عمره تمتع شود و اعمال حج را انجام دهد.

احتمال دوم: این است که وجوب و ندب و قلب و انقلاب در هر دو فرض می باشد یعنی در همه این فروض حق خروج از مکه را ندارد و نیاز به انجام عمره تمتع ندارد.

 مرحوم آقای خوئی می فرمایند من ندیدم کسی از اصحاب را که به این جهت از فرع اشاره کرده باشد ولکن با توجه بما ذکرنا در شرط اول از شرائط حج تمتع حکم این جهت ثالثه واضح می شود.

 حاصل ما ذکرنا در شرط اول از شرائط حج تمتع این شد- إما قاعدةً و إما روایةً و اما معهما- حج تمتع نیاز به قصد دارد عمره تمتع و یا مفرده نیاز به قصد دارد یعنی اگر بدون قصد یا با قصد خلاف انجام دهد عمل باطل است و اصل کلی لزوم قصد می باشد حال از این قانون کلی چند مورد خارج شده است یکی از موارد کسی است که در اشهر حج عمره مفرده انجام داده باشد در این فرض حتی قصد خلاف هم کفایت می کند و نیاز به قصد ندارد.

 نتیجه اینکه در این فرض طبق قانون اولیه این عمل باطل است اگر بتوان این فرض را داخل در مخصص- بالکسر- قرار داد این عمل صحیح است اما اگر دلیل مخصص اطلاق نداشته باشد طبق قانون کلی این عمل باطل است.

 ظاهرا و الله العالم اگر کسی با قصد حج، عمره مفرده انجام داده است چه قصد وجوب داشته باشد و چه مستحب از دائره وجوب یا ندب یا قلب و انقلاب در این فرع خارج است و عمره مفرده ای که انجام داده است کفایت از عمره تمتع نخواهد کرد.

جهت چهارم:

 احکام این فرع وجوب یا استحباب و قلب یا انقلاب و قاصد یا غیر قاصد در حج واجب است یا اعم از حج واجب و مستحب است.

 در این رابطه دو نظریه است:

 1- سید در عروه می فرمایند این بحث در مورد حج مستحبی است نه حج تمتع واجب

دلیل: اخذ به قدر متیقن زیرا قدر متیقن از مورد مخصص - بالکسر- حج مستحبی می باشد.

 البته مراد از واجب که محل نزاع است واجب بالاصالة می باشد نه نذری و استیجاری و امثالش چرا که این موارد تابع قصد است و بدون قصد محقق نخواهند شد.

 2- فرقی بین حج واجب و مستحب نیست کما عن استادنا المحقق

دلیل: تمسک به اطلاق جمله «فهی متعة» و اینکه اکتفاء به قدر متیقن شرائطی دارد و در صورتی است که شک در مراد وجود داشته باشد و با وجود اطلاق شکی نیست تا به قدر متیقن اخذ شود.