1403/02/15
بسم الله الرحمن الرحیم
بسم الله الرحمن الرحیم
بحث ما راجع به این بود که هوش مصنوعی لو سلّمنا که بتواند به جای یک مجتهد به تمام معنا استنباط حکم شرعی را داشته باشد یعنی بحث صغروی نداشته باشیم که ما البته در این بحث اشکال داشتیم (بحث صغروی) ولی لو سلمنا که استنباط را به تمام معنا داشته باشد آیا استنباط هوش مصنوعی مجزی است و تقلید از استنباط هوش مصنوعی جایز است یا نه؟ ادلهای را بیان کردیم. دلیل آخر سیره عقلا بود. در این رابطه مناسب دیدیم اصل اجتهاد و تقلید را از منظر سیره عقلائیه مطرح کنیم که آیا سیره عقلائیه بر اساس تقلید از متخصص وجود دارد یا نه؟ آیا سیره عقلائیه داریم که تقلید از متخصص را به صورت تعبدی داشته باشیم. یا آیا در سیره عقلائیه تقلید از متخصص به طور مطلق است یا اینکه در صورت حصول اطمینان است. این بحث گذشت و به این نتیجه رسیدیم که در رابطه با سیره عقلائیه آنچه که وجود دارد و محرز است که عقلا در صورت وجود اطمینان به متخصص رجوع میکنند و صرف تخصص موجب رجوع عقلا نمیشود مگر اینکه موارد تزاحم باشد یا اینکه مجبور باشند که به هر متخصصی اعتماد کنند وگرنه در مواردی که احتیاط لازم است و مسأله یک مسأله مهمی باشد اینجا به متخصص بماهو متخصص رجوع نمیکنند بلکه به متخصصی رجوع میکنند که اطمینان برای آنها حاصل شود. لذا ما به یک سیره عقلائیهای که رجوع به متخصص بما هوهو داشته باشیم این سیره عقلائیه برای ما احراز نشده است. در رابطه با مسأله اجتهاد و تقلید در رابطه با مسائل شرعی هم این چنین سیره عقلائیهای را نمیتوانیم بپذیریم که به صورت مطلق به جهت صرف اجتهاد و صرف اینکه تخصص هست از جهت سیره عقلائیه رجوع باشد و لزوم رجوع باشد. البته یک نکتهای را هم میخواهم اینجا اضافه کنم. گاهی از اوقات راهی غیر از رجوع به متخصص وجود ندارد و راهی برای حصول اطمینان هم نیست. در اینگونه موارد سیره عقلائیه داریم که رجوع به متخصص میشود ولی اگر راهی برای حصول اطمینان باشد ما سیره عقلائیهای به نام رجوع به متخصص بما هوهو نداریم؛ در رابطه با هوش مصنوعی هم همین است حالا اگر بر فرض هوش مصنوعی تخصص آن را قبول کنیم و قبول کنیم توانایی استنباط را دارد هکذا همین مطالب در رابطه با هوش مصنوعی مطرح میشود و این از لحاظ صغروی.
لزوم امضای شارع بر سیره عقلائیه
اما بحث دوم در رابطه با کشف امضای شارع است. صرف سیره عقلائیه کفایت نمیکند و وجود سیره عقلائیه به صورت مستقل موجب مجوز نمیشود. سیره عقلائیهای مجوز برای مجتهد و مکلف میشود که مورد امضای شارع باشد و جهت این هم مشخص است؛ چون شارع بما هو یکون من العقلاء یا شارع بما هو شارع، (شارع) تابع عقلا نیست. نکته آن هم معلوم است. یعنی نکته اینکه شارع تابع نیست مشخص است و آن این است که مصالح و مفاسد تام علمش در نزد شارع است و عقلا اطلاع بر مصالح و مفاسد به صورت تام ندارند. عقلا اگرچه مصلحت و مفسدهای را هم متوجه میشوند اما در مورد تزاحم حداقل اطلاع کافی ندارند ممکن است یک مصلحتی در ذهن عقلا نفوذ کند که یک مفسدهای یا مفاسدی هم در آن باشد که عقلا آن را متوجه نشوند یا یک مصلحتی را عقلا در ذهن دارند یک مصلحت تام و کامل هم وجود دارد که در ذهن عقلا کشف نشده؛ یک مصالح و مفاسدی هم در ذهن عقلا هست ولی متوجه مانع آن نشدند. بنابراین در ذهن عقلا اگر مصالح و مفاسدی هم هست این موجب نمیشود که شارع تابع عقلا باشد. این مسلم است. پس بحث از امضای شارع بسیار مهم است. اگر سیره عقلائیه بما هی هی کافی باشد در زمان ما بسیاری از این سیرههای عقلائیه که وجود دارد که ما در بسیاری از موارد قطع به این داریم که شریعت آن را قبول نمیکند. آن مواردی که قطع پیداکنیم که شارع قبول نمیکند که آن موارد که ما خرج بالدلیل است؛ چون قطع به آن مواردی که شارع قبول ندارد این ما خرج بالدلیل است. اما این نشانگر این مطلب است که سیرههای عقلائیه دچار اشتباه میشود. همین مقداری که احتمال عقلائی اشتباه بدهیم داریم از مذاق شارع از ادلهای که آمده وشارع این را قبول ندارد. پس نتیجه میگیریم که سیرههای عقلائیه دچار اشتباه میشوند پس امضای شارع لازم است. بنابراین بحث از امضای شارع لازم است. قبل از ورود به بحث صور مختلفی که برای سیره عقلائیه و ارتکاز عقلائیه است مطرح کنم. شاید این تقسیم بندی تقسیم بندی جدیدی باشد که به فکر خودم درآوردم و نوشتم که حالا شاید در جای دیگر هم باشد. قبل از اینکه وارد بحث شویم ما یک سیره عقلائیه داریم و یک ارتکاز عقلائیه.
سیره عقلائیه و ارتکاز عقلائیه
سیره عقلائیه آن است که آن ارتکاز عقلائیه به حد عمل رسیده یعنی وارد عمل عقلا شده است؛ مثل عمل به خبر واحد ثقه. ارتکاز عقلائیه آن است که در ذهن عقلا یک روش، یک منش، یک نکته عقلائیه وجود دارد و رسوخ هم کرده اما به مرحله عمل نرسیده است. این را به آن ارتکاز عقلائیه میگویند. روی این حساب این تقسیم بندی که عرض کردم بسیار مهم است به لحاظ معاصر معصوم7 و مستحدث. به این لحاظ توجه کنید.
ارتکاز عقلائی معاصر با معصوم7
قسم اول این است که گاهی ارتکاز عقلائی معاصر با معصوم7 است که این قسم که اسم آن شد ارتکاز عقلائی معاصر با معصوم7 خودش سه صورت دارد:
1. گاهی ارتکاز عقلائی معاصر در همان زمان تبدیل به سیره عقلائیه هم شده است مثل عمل به خبر واحد ثقه یا عمل به ظواهر.
2. گاهی ارتکاز عقلائی معاصر وجود داشته ولی تبدیل به سیره عقلائیه نشده است و الان هم سیره عقلائیه نیست؛ مثل ارتکاز حجیت خبر ذوالید در رابطه با کریت آب؛ این ارتکازش بوده که کسی که ذوالید است خبرش حجت است در رابطه با کریت آب. اما در آن موقع در رابطه با کریت آب تبدیل به سیره نشده بوده است چون آن موقع آب کر وجود نداشته است. در زمان معصوم7 آب کر کجا بوده ؟ همه آبها قلیل بوده است. شَذّ و نَدَر که در برخی از موارد آب کر بوده است.
3. ارتکاز عقلائی در زمان معصوم7 بوده اما سیره عقلائیه در زمان ماست و مستحدث است.
ارتکاز عقلائی مستحدث
گاهی ارتکاز عقلائی مستحدث است و اصلاً ارتکاز آن هم در آن زمان معصوم7 نبوده است که این قسم دو حالت دارد:
1. گاهی این ارتکاز مستحدث همراه با سیره عقلائی است.
2. گاهی فقط ارتکاز مستحدث است و اصلاً سیره ندارد.
این 5 قسم را ما در رابطه با سیره عقلائیه و ار تکاز عقلائیه داریم.
یک نکته و بحث هم مهم این است که آیا به صرف ارتکاز عقلائی میشود بسنده کرد یا اینکه ارتکاز عقلائی باید تبدیل شود به سیره عقلائی؟ در جلسه بعد این را عرض خواهیمکرد و بعد از این رهگذر وارد بحث اجتهاد و تقلید میشویم و بعد تطبیق میکنیم به بحث هوش مصنوعی.