درس خارج فقه استاد سیدصادق محمدی

1402/12/19

بسم الله الرحمن الرحیم

بسم الله الرحمن الرحیم

بحث ما راجع به این بود که آیا اگر هوش مصنوعی بر فرض بتواند استنباط حکم شرعی را داشته باشد یعنی این صغرا را بپذیریم که هوش مصنوعی در رابطه با احکام فقهی وآموزه‌های دینی قدرت استنباط را داشته باشد اگر این صغرا را بپذیریم نوبت به بحث کبروی می‌رسد که آیا این اجتهاد نافذ است یا خیر؟ چون این یک بحث مهمی است. اگر فرض کنید میت در زمان حیات اعلمِ مجتهدین بوده است اما الان مجتهد میت است بحث مهمی‌ که وجود دارد این است که حالا تقلید ابتدایی از این مجتهد اعلم جایز است یا نه؟ و حال آن که آن مجتهد اعلم هم بوده و بالاترین درجه اجتهاد را داشته اما الان میت شده آیا این شخص تقلید ابتدایی از او جایز است و نافذ است. البته فرض کنید آن مسائلی که به آن عمل شده یا آن حرف‌ها در جای خودش بحث می‌شود. اصل قصه که از مجتهد میت آیا تقلید ابتدایی نافذ است یا نه این خودش یک بحث مهمی است؛ یعنی آن مسائلی را که در زمان خودش فتوا داده که مجتهد اعلم هم بوده است آیا الان که از دنیا رفته تقلید ابتدایی از او جایز است یا نه؟ حالا در رابطه با هوش مصنوعی هم این بحث جا دارد و مهم‌ترین بحث هم هست. که اگر هوش مصنوعی بحث صغروی آن را مفروغ عنه بدانیم که استنباط می‌تواند بکند اما اینکه آیا این استنباطش نافذ است یا اینکه نه استنباط و اجتهاد از هوش مصنوعی نافذ است؟ چون این جور مسائل را باید ما اذن شارع را داشته باشیم. اذن شارع مهم است در جواز تقلید. شارع باید بگوید که از این راه تقلید شما جایز است و نافذ است و از این راه باید تقلید کرد. بنابراین این یک بحث مهمی است و در این راستا ما مباحثی را بیان کردیم و آیاتی را و روایاتی را بیان کردیم و رسیدیم به دلیل سوم که سیره عقلا باشد. به نظر می‌رسد مهم‌ترین دلیلی که می‌شود در اینجا بیان کرد در بحث شروع کردیم؛ یعنی جواز تقلید از هوش مصنوعی بر فرض اینکه بتوانیم استنباط کنیم. این دلیل سیره عقلا اهم از ادله است. فعلاً می‌خواهیم استدلال به سیره عقلا را بگوییم و بعد نقد و بررسی شود. صغرا این است که رجوع به هوش مصنوعی از مصادیق رجوع جاهل به عالم است. این صغرا را باید بپذیریم. این صغرای برهان است؛ و کبرا این است که رجوع جاهل به عالم به سیره عقلا نافذ است و این سیره عقلا در باب اجتهاد و تقلید به امضای شارع هم رسیده است. این هم باید محرز شد. حالا اگر ما این صغرا را و کبری را قبول کنیم نتیجه می‌گیریم بنابراین رجوع به هوش مصنوعی در بحث اجتهاد و تقلید نافذ است. اینجا یک بحث صغروی داریم و یک بحث کبروی داریم. من مناسب دیدم از ریشه بحث کبروی را انجام دهیم. مقصود بنده این است که هوش مصنوعی را کنار بگذاریم اصل قصه را در نظر بگیریم. اساساً در باب اجتهاد و تقلید (کاری به هوش مصنوعی نداریم و منظور اجتهاد و تقلید از هوش انسانی است) آیا رجوع جاهل به عالم را مطرح می‌کنیم، به این معنا که تقلید از مجتهد انسان از باب رجوع جاهل به عالم است و از باب سیره عقلاست. ریشه بحث را می‌خواهیم مورد مداقه قرار دهیم. یعنی یکی از ادله‌ای که در باب اجتهاد و تقلید مطرح می‌شود تمسک به سیره عقلاست. بنابراین یک بحث این طوری داشته باشیم و بعد وارد بحث هوش مصنوعی بشویم. در باب اجتهاد و تقلید می‌گویند رجوع به مجتهد عالم از باب رجوع جاهل به عالم است و رجوع جاهل به عالم به سیره عقلا نافذ است و این سیره عقلا به امضای شارع رسیده است. پس تقلید از مجتهد جایز است و نافذ.

اشکال حضرت امام در اصل رجوع جاهل به عالم در باب اجتهاد و تقلید

ایشان می‌فرماید که ارتکاز عقلا (نه ارتکاز متشرعه) و بنای عقلا در صورتی حجت است که به امضای شارع رسیده باشد و یکی از راه‌های کشف امضای شارع عدم ردع است. یعنی همین که شارع ردع نکرده است یک سیره عقلای محرز و مورد ابتلا این کاشف از امضا است و لازم نیست که تصریح کند که من این سیره عقلا را قبول دارم. مثل حجیت ظواهر که به سیره عقلاست. سیره عقلای ممضاة (مورد امضای شارع) دلیل دیگری در باب حجیت ظواهر اگر هم داشته باشیم باز به سیره عقلای ممضاة بر می‌گردد. از کجا فهمیدیم سیره عقلا امضا شده است؟ از طریق عدم الردع. همین که شارع ردع نکرده رجوع به ظواهر را در سیره عقلا که مورد ابتلای جامعه هست این کشف از این می‌کند که شارع امضا کرده است. بعد امام می فرماید (البته برخی از اصولیون هم مثل این مطلب را بیان فرمودند) منتها عدم ردع در صورتی کاشف است که ارتکاز و بنای عقلا در منظر و محضر و مأوای معصوم7 باشد. به عبارت دیگر عدم ردع در صورتی کاشف از امضای معصوم7 است که این سیره عقلا معاصر با معصوم7 باشد. ولی اگر این ارتکاز و بنای عقلا مستحدث باشد یعنی در زمان معصوم7 نباشد کشف از امضای شارع امکان ندارد. چطور کشف کنیم از طریق عدم ردع؟ موقعی می‌فهمیم و کاشف است که معاصرت با زمان معصوم7 داشته باشد. پس ایشان می‌گوید اصلاً امکان ندارد عدم ردع کاشف باشد نسبت به آن سیره عقلایی که مستحدث است و در زمان معصوم7 نبوده است. حالا دلیل اینکه بحث ما هم این چنین است چیست؟ تقلید از مجتهد را حضرت امام می‌فرماید نمی‌توانیم از سیره عقلا به دست بیاوریم؛ پس دلیل مستحدث بودن سیره عقلا همین را اگر ما ثابت کنیم حضرت امام دیگر اشکالش کامل می‌شود. دلیل مستحدث بودن سیره عقلا در باب اجتهاد و تقلید. چون ایشان می‌خواهد بفرماید این اجتهاد و تقلید فعلی اینها مستحدث است و در زمان معصوم7 نبوده است. این دلیلش را ببینید که چه می‌فرماید.

دلیل مستحدث بودن سیره عقلا در بحث اجتهاد و تقلید

ایشان می‌گوید اجتهاد در زمان حاضر مثل علم ریاضی شده و مثل علم فلسفه شده است و شاید و به نظر بنده قطعاًً از علم فلسفه مشکل‌تر هم شده است. البته اجتهاد واقعی، نه اجتهادهایی که امروزه گاهی ادعا می‌شود. ولی اجتهاد در زمان امام معصوم7 یک امر ساده و بسیط بوده و این پیچیدگی‌ها را نداشته است. اجتهاد آن زمان از طریق مشافهی از امام معصوم7 بوده است. یعنی عمده اجتهاد آن زمان مباشری بوده و مباشرت با معصوم7 بوده است و اصلاً قابل قیاس با مجتهد امروزی نیست. بنابراین در زمان ما از علوم نظری است و با مراجعه به امارات ظنی و اصول عملیه است و قواعد پیچیده اصولی است اما در زمان معصوم7 این گونه نبوده است و یک امر بسیط و ساده بوده است.

إن قلت: درست است که این اجتهاد در زمان ما یک امر مستحدث است و با اجتهاد در زمان معصومین: خیلی متفاوت است اما صرف ارتکاز رجوع جاهل به عالم که مستحدث نیست. این ارتکاز رجوع جاهل به عالم یک امری است که نه تنها در زمان معصومین: بلکه به تعبیر بنده قبل از معصومین: هم قطعاً بوده است و حتی می‌شود در مورد این مطلب ادعای فطری بودن هم کرد از یک جهاتی. یک امر فطری ذاتی، نه تنها فقط عقلائی است که خدا در انسان نهادینه کرده است که جاهل به عالم رجوع می‌کند. این ارتکازش که مستحدث نیست. همین مقدار کافی است و ارتکاز رجوع جاهل به عالم در زمان معصومین: هم بوده است.

قلت: رجوع جاهل به عالم یک امر ارتکازی فطری است و این امر در زمان معصومین: هم بوده است و قابل انکار نیست و الان هم هست و بعداً هم خواهد بود. منتها مجرد ارتکاز کافی نیست. ارتکاز که کشف از امضای شارع نمی‌کند. ما امضای شارع را الان نیاز داریم. الان خیلی ارتکازها در ذهن عقلا هست که ممکن است این ارتکاز هم برگشتش به زمان معصومین: باشد اما صرف این ارتکاز معاصر با معصوم7 کفایت نمی‌کند بلکه این ارتکاز معاصر موقعی مفید است که به سیره عملی عقلا رسیده باشد. این نحوه از اجتهاد فعل آیا در زمان معصومین: به سیره عملی بوده یا به ارتکاز فقط بوده است. این اجتهاد که الان یک علم نظری بسیار پیچیده در بعضی از مواقع است. آیا این در زمان معصومین: به سیره عملی عقلا بوده است؟ قطعاً نبوده است. اینجاست که ایشان اشکال می‌کند که درست است ارتکاز رجوع جاهل به عالم بوده است اما آیا این در بحث اجتهاد و تقلید نسبت به اجتهاد و تقلید فعلی آیا در زمان معصوم بوده است؟ نخیر نبوده است. اصلاً قابل قیاس هم نیست و به تعبیر بنده آن زمان این چنین اجتهادی در ذهن هیچ یک از عقلای در آن زمان نبوده است. حالا معصومین: را کنار بگذاریم. آنها بالأخره علم به آینده را داشتند اما در آن زمان چنین چیزی به فکر هیچ عاقلی نمی‌رسیده است. ما این را اگر بخواهیم در ما نحن فیه تطبیق کنیم می‌گوییم اجتهاد به هوش انسانی بوده است به نحو ساده اما اجتهاد و تقلید از هوش مصنوعی بر فرض اینکه بتواند استنباط کند که قبلاً هم گفتیم در خیلی از موارد هست که هوش مصنوعی نمی‌تواند استنباط کامل داشته باشد؛ استنباط یک فقیه جامع الشرایط را هوش مصنوعی در خیلی از مباحث اجتهادی نمی‌تواند داشته باشد. اما بر فرض اینکه هوش مصنوعی بتواند استنباط کند این اجتهاد هوش مصنوعی یک امر مستحدث است و در زمان معصومین: نبوده است. بعد اینجا حضرت امام دو جواب دارد که در جلسه آینده بیان خواهیم کرد.