1402/10/10
بسم الله الرحمن الرحیم
بسم الله الرحمن الرحیم
جمع بندی از مباحث گذشته
بحث ما راجع به فقه هوش مصنوعی بود و یک جمع بندی از ابتدای بحث تا الان داشته باشیم فکر میکنم که مناسب باشد. هوش مصنوعی که در لغت عرب میگویند الذکاء الإصتناعی یعنی هوش مصنوعی. در رابطه با هوش مصنوعی ابتدائاً موضوع شناسی کردیم و گفتیم که هوش مصنوعی چه هست و خلاصهاش این هست که یک برنامه است و بر اساس دادهها یک تحلیلی الگوریتمی صورت میگیرد. این ماشین هوش مصنوعی با رویکرد منطقی و ریاضی و با عملیاتی که صورت میگیرد تحلیلی روی این دادهها دارد و در واقع هوش مصنوعی یک محاسبه گر است و فرق میکند کار آن با کار کامپیوتر که تابحال بوده و با ربات هم تفاوت دارد. چون ربات هم نیاز دارد به هوش مصنوعی ولی کاملاً این دو تا با هم متفاوت است. هوش مصنوعی سخت افزار نیست. یک برنامه است که در مسائل مختلف به آن برنامه میدهند در مسائل پژشکی و در علوم مختلف. بنابراین اگر سؤال کردند با چهار عنوان میشود مطالبی را که در این چند جلسه در رابطه با هوش مصنوعی بود را بیان کنیم. من عبارت یکی از اندیشمندان هوش مصنوعی را به شما عرض میکنم.
تعریف و ویژگیهای هوش مصنوعی
هوش مصنوعی چهار ویژگی دارد: انسانی فکر کردن، منطقی فکر کردن، انسانی عمل کردن و منطقی عمل کردن. این چهار ویژگی را برخی از اندیشمندان هوش مصنوعی بیان کردند.
اگر بخواهیم یک تعریف دیگری را هم داشته باشیم هوش مصنوعی توانایی ذهنی است از طریق محاسباتی. در واقع این چیزی است که دانشمندان هوش مصنوعی بیان کردند. اگر بخواهیم در یکی دو کلمه باز یک تعریف ماندگاری را که در ذهنتان داشته باشید با لسان خودشان میتوانیم بگوییم هوش مصنوعی الگوریتم است که حل مسأله میکند بر اساس محاسبات ریاضی و منطقی. این را به آن هوش مصنوعی میگویند. ما انواع هوش مصنوعی را داریم:
(چون روش درس بنده این طوری است که در بعضی از موارد جمع بندی هم داریم.)
انواع هوش مصنوعی
واکنشی
مراحل هوش مصنوعی را بیان کردیم. یک مرحله هوش واکنشی بود که این مرحله اول بود. هوش واکنشی یعنی اینکه ماشین یک تمرکزی دارد بر روی یک وظیفه خاص که مجموعهای ترکیبی از دادههایی که ماشین بر طبق آن وظیفه خاص از این مجموعه دادهها واکنش نشان میدهد. به این هوش مصنوعی واکنشی میگویند مثل همین برنامهای که با قهرمان شطرنج جهان هوش مصنوعی را گذاشتند در مقابل کاسپاروف و این ماشین غلبه پیدا کرد بر کاسپاروف.
حافظه محدود
یک مرحله بالاتر هوش دوم است که هوش مصنوعی با حافظه محدود است. این هوش مصنوعی این است که علاوه بر قابلیت مرحله قبل یک قابلیت دیگری هم دارد و آن این است که توانایی یادگیری از دادهها را برای تصمیمگیری آینده دارد. مثلاً ماشینی است که تشخیص میدهد چهرهها را. این یک واقعیتی است که اتفاق افتاده است. هوش مصنوعی داریم که اتومبیلی را حرکت میدهد و جاده را رهگیری میکند و تنظیم میکند مسیر را. این الان اتفاق افتاده است.
تئوری ذهن
مرحله سوم هوش مصنوعی با تئوری ذهن است. این مرحله یک مرحله پیشرفته تر از دو مرحله قبل است که علاوه بر آن دو توانایی که در دو مرحله قبل گفتیم قادر است درک احساسات انسان را داشته باشد. حالا البته نمیخواهیم بگوییم که هوش مصنوعی مثل انسان فکر میکند. براساس دادهها درک احساسات انسان را دارد و بعد بر طبق آن درک احساسات ابراز احساس هم دارد. مثل موردی که میگویند اتفاق افتاده است که کیسمِت قدرت دارد که سیگنالهای احساسی را در چهره انسانها تشخیص میدهد و همان احساسات را در چهره خودش تقلید میکند. یعنی بر اساس هوش مصنوعی رباتی را ساختند که این توانایی را دارد. البته میگویند که ما در این مرحله موفقیت کامل پیدا نکردیم ولی تا حدودی در این مرحله پیش رفتیم.
هوش مصنوعی خودآگاه
مرحله چهارم هوش مصنوعی خودآگاه است. یعنی علاوه برآن توانایی مراحل گذشته (هر چند این مرحله فرضیه است) قدرت دارد علاوه بر اینکه درک احساسات میکند و ابراز احساسات میکند بر اساس آن درکش منتها به یک مرحله خودآگاهی میرسد که خود این ماشین دارای تمایلات باشد و خودش نیازها و باورهایی داشته باشد بر اساس این تمایلات و نیازها و باورها بعد تصمیم سازی میشود و برای انسانها تصمیم سازی میکند برنامههایی که خودش به آنها رسیده انسان را هدایت میکند که اگر بشر به اینجا برسد میشود مرحله پایانی هوش مصنوعی. خود آن هم شدت و ضعف دارد که تکامل پیدا میکند. لذا اگر به این مرحله از هوش مصنوعی برسد ماروین مینسکی که هم جامعه شناس است و هم سیاستمدار است و هم در بحث هوش مصنوعی مطرح است یک تعبیری دارد که من مفهومش را بیان میکنم؛ ایشان میگوید نسل بعدی کامپیوتر (هوش مصنوعی) آنقدر هوشمند میشود که قادر است انسانها را در شرایط و محیط خاص نگه داری کند و آنها را رهبری کند. بنابراین ما الان داریم فقه این چنین هوش مصنوعی را بیان میکنیم که یک ماشینی است که مثل انسان میخواهد فکر کند و مثل انسان درک دارد و... . حالا به این مرحله تا چه حد رسیده هنوز فرضیه است. این خلاصه درسهای گذشته.
کارکردهای هوش مصنوعی
کارکردهای هوش مصنوعی را هم بگوییم. یکی از کارکردهای آن این است که چهره شناسی میکند که در فرآیند امنیتی جامعه خیلی کارساز است یا مثلاً هوش مصنوعی قادر است که صحنههای واقعی را تولید کند. مثل این که انسان خیال میکند که عین واقعیت است که در سینما و مانند آن خیلی تأثیر دارد. هوش مصنوعی میتواند الگوهای اقتصادی و پیش بینی رویدادهای اقتصادی کند که در آینده چه مسائلی بهوجود میآید و تورم و مانند آن که در علم اقتصاد است یا مثلاً میتواند جلوگیری کند از حملات سایبری؛ در رابطه با راهکارهای حقوقی در بحث قضایی هوش مصنوعی خیلی میتواند کمک کند یا فرض کنید در مسائل پژشکی هم خیلی کاربرد دارد. یک نمونه آن را عرض کنم. یک دریافتی داشتم از یک سایتی که آنجا گفته شده بود که 98 درصد از افراد مبتلای به کووید 19 با هوش مصنوعی قابل تشخیص هستند آن هم از چه راهی؟ از راه تشخیص نوع سرفه. هوش مصنوعی تا اینجا میتواند در علم پزشکی تأثیرگذار باشد. در کشاورزی، در صنعت، در هوا و فضا خیلی هوش مصنوعی اثر دارد. یک مقاله به او میدهی و میگویی از این مقاله یک تصویر به من بده؛ از کل مقاله یک تصویری مهیا میکند که مفهوم مقاله چیست؟ یا تصویری میدهید و میگویید یک مقاله درست کن از این تصویر، یا موضوعی به آن میدهیم و میگوییم مقاله درست کن و یا کتاب درست کن. شما با أپن إی آی[1] هم کار کنید آن گفتمان سازی خیلی در اینجا مطرح است. به هر حال هش مصنوعی الان خیلی پیشرفت کرده است. منتها الان بحث ما این است که آیا هوش مصنوعی قدرت استنباط حکم شرعی را دارد و مثل فقیه میتواند استنباط داشته باشد. حالا عبارات دقیقتر بحثهای گذشته را مطرح میکنیم. بیان کردم که به نظر حقیر استنباط دو مرحله دارد بر اساس بحث خودمان یعنی بر اساس هوش مصنوعی؛ یک استنباط داریم بر اساس دادههای الگوریتمی. یعنی اینکه یک دادههایی به هوش مصنوعی داده میشود و بعد بر اساس آن دادهها هوش مصنوعی بتواند جواب شما را بدهد. مثلاً یک روایت را به آن میدهیم و میگوییم این روایت را ترجمه کن. بعد دادههایی که به او میدهیم میگوییم به او که صیغه امر دالّ بر وجوب است و صیغه نهی دالّ بر حرمت است. مشتق حقیقت در چه هست و مجاز در چه هست؟ مسائل علم رجال و ... ، همه اینها را به او میدهیم که حالا نمیدانم وارد این مسائل بشوم. این هوش مصنوعی بر اساس دادهها میگوید که این روایت به این معناست که این را من اسم آن را استنباط بر اساس دادههای الگوریتمی گذاشتم. تا اینجا تا حدودی میتوانیم بپذیریم دستگاه هوش مصنوعی توانایی استنباط دارد. اما مرحله دوم خیلی مهم است. مرحله دوم بر اساس فراالگوریتم است که نیاز به درک انسانی دارد. این مرحله خیلی مهم است که اندیشمندان هوش مصنوعی باید پاسخگو باشند. این سؤال ماست. این مرحله معنایش این است که خیلی از مواقع استنباط فقیه فراالگوریتم است. مثلاً فرض کنید که استنباط فقیه بر اساس مناسبتهای بیحکم و موضوع باشد. یعنی فقیه میآید و روایات را میبیند و آیات را میبیند و بر اساس این روایات و آیات طبق دادههایی که در ذهن خودش دارد و آن قوه اجتهادی که پیدا کرده و به تعبیر دقیقتر ملکه اجتهاد که پیدا کرده مناسبتهای حکم و موضوع را تشخیص میدهد که بعد با مناسبتهای حکم و موضوع گاهی موضوع را تضییق میکند، گاهی موضوع را توسعه میدهد و گاهی تشخیص ملاک میکند. گاهی از این مناسبتهای بین حکم و موضوع به مذاق شریعت میرسد. کارکردهای زیادی دارد این مناسبت بین حکم و موضوع. مثلاً یک مثال ساده یک روایتی دارد که إغسل ثوبک إذا أصابت الدم؛ «غسل» در لغت و عرف به معنای شستن است با هر مایعی که شما فرض کنید یک خونی را بشویید به این غسل میگویند. اما در کلمات فقها گفته شده به مناسبت حکم و موضوع غسل با ماء است. یعنی غسل با ماء مراد است نه غسل با غیرماء. حالا آب مضاف یا آب مطلق آنها را کنار بگذاریم. فقیه این را از کجا میفهمد؟ از مناسبت بین حکم و موضوع. این عرصه استنباط و ارتکازات ذهنی است که هر فقیهی ارتکازات ذهنی خاصی دارد. خیلی وقتها ارتکازات ذهنی این فقیه با فقیه دیگر متفاوت است. ارتکاز ذهنی فقهای این عصر با فقهای عصر سابق متفاوت است. یعنی ما با اینجور استنباط سر و کار داریم. وقتی میگوییم اجتهاد با این مناسبتهای بین حکم و موضوع و بعد آن استنباطهای پیچیده بر اساس انقلاب نسبت که عرض میشود که انقلاب نسبت را فقیه قبول داشته باشد یا خیر؟ اینها را ما قبول داریم که هوش مصنوعی میتواند پا به عرصه این نوع استنباط بگذارد که فقیه در مسائل مستحدثه ورود پیدا میکند و با درک خودش استنباط میکند. آیا هوش مصنوعی به اینجا رسیده یا خیر؟ به نظر حقیر هوش مصنوعی توان این نوع استنباط که با درک انسانی فراالگوریتمی صورت میگیرد را ندارد.
بحث بعدی که ما دنبال کردیم این بود که حالا بر فرض که این هوش مصنوعی این توان استنباط را داشته باشد مثل فقیه، حالا آیا این استنباط او حجت است یا خیر؟ من معتقدم که یکی از مباحث مهم که باید در کلاسهای درس گفته شود الان در عصر حاضر حجیت استنباط غیرذوی العقول است. من نسبت به گذشته عناوین و تعابیرم یک مقدار متفاوت شده است. (اگرچه یک مقدار دوره هم کردیم ولی مطالب جدید هم در کلام بنده بود اگر توجه کرده باشید.) بنابراین مثل حجیت خبرواحد، حجیت شهرت، حجیت اجماع؛ حجیت استنباط غیرذوی العقول که این خودش یک بحثی است و بحث مهمی است مثل حجیت تقلید از یک مجتهد میت به عنوان تقلید ابتدایی که از آن بحث میشود. چطور بحث میشود؟ این هم یک بحثی است. بنابراین تا اینجا ما ادله قرآنی را بررسی کردیم و ادله روایی را بررسی کردیم که تا اینجا ثابت کردیم بر فرض که هوش مصنوعی توان استنباط و اجتهاد را داشته باشد ولی تا اینجا ما ثابت کردیم که حجیت ندارد و جواز تقلید نمیآورد. این جمع بندی از مباحث گذشته بود.