99/09/25
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: کتاب الجهاد/شرائط وجوب الجهاد / جایگاه جهاد دفاعی در آیات و روایات
بحث فقهی: روز گذشته راجع به اهمیت و فضیلت و ضرورت جهاد در راه خدا آیات و روایاتی مطرح گردید و عرض شد بکار رفتن تعبیر «کُتِبَ» در مقام امر به جهاد نشانه نهایت اهمیت این حکم الهی است همان طور که راجع به «صیام» و «قصاص» چنین تعبیری بکار رفته است؛ ﴿كُتِبَ عَلَيكُمُ الصِّيامُ﴾ و ﴿كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِصَاصُ﴾ و همهی مسلمانها به ضرورت و رکن بودن روزه و همچنین برکات حکم قصاص واقف هستند و عرض شد آن جهادی که در زمان غیبت امام معصوم(ع) قابل تصور است جهاد دفاعی است و زمانی که مسلمانها مورد تجاوز و تعدّی ظالمین و کفار قرار بگیرند بدون هیچ عذری باید اقدام به جهاد دفاعی کنند و جهاد ابتدائی مربوط به زمان حضور امام معصوم(ع) است.
استناد به آیات در فضیلت و ضرورت جهاد فی سبیل الله
1- آیه 216 از سوره مبارکه بقره: ﴿کُتِبَ عَلَيْکُمُ الْقِتالُ وَ هُوَ کُرْهٌ لَکُمْ وَ عَسي أَنْ تَکْرَهُوا شَيْئاً وَ هُوَ خَيْرٌ لَکُمْ وَ عَسي أَنْ تُحِبُّوا شَيْئاً وَ هُوَ شَرٌّ لَکُمْ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ﴾[1] .«جهاد در راه خدا، بر شما مقرّر شد؛ در حالى که برایتان ناخوشایند است. چه بسا چیزى را خوش نداشته باشید، حال آن که خیرِ شما در آن است. و یا چیزى را دوست داشته باشید، حال آنکه شرِّ شما در آن است. و خدا مىداند، و شما نمىدانید».
توضیح استاد: در این آیه کریمه از عبارت ﴿کُتِبَ﴾ استفاده شده است و در حکمی که قطعیت آن لحاظ شده است از تعبیر ﴿کُتِبَ﴾ استفاده میشود و این تعبیر بالاترین بیان امر است مانند ﴿كُتِبَ عَلَيكُمُ الصِّيامُ﴾ و ﴿كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِصَاصُ﴾. البته اقدام به جهاد سختیها و مشقتها و محرومیتهای فراوانی به همراه دارد و معمولا انسانها از قتال کراهت دارند ولی در مجموع جهاد در راه خدا به خیر همه ختم میشود ولی بسیاری از مسلمانها چون از فضیلت و جایگاه رفیع جهاد در راه خدا غافل هستند از آن کراهت دارند.
2-آیه 246 سوره بقره: ﴿أَلَمْ تَرَ إِلَى الْمَلَإِ مِنْ بَنِي إِسْرَائِيلَ مِنْ بَعْدِ مُوسَىٰ إِذْ قَالُوا لِنَبِيٍّ لَهُمُ ابْعَثْ لَنَا مَلِكًا نُقَاتِلْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ قَالَ هَلْ عَسَيْتُمْ إِنْ كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ أَلَّا تُقَاتِلُوا قَالُوا وَمَا لَنَا أَلَّا نُقَاتِلَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَقَدْ أُخْرِجْنَا مِنْ دِيَارِنَا وَأَبْنَائِنَا فَلَمَّا كُتِبَ عَلَيْهِمُ الْقِتَالُ تَوَلَّوْا إِلَّا قَلِيلًا مِنْهُمْ وَاللَّهُ عَلِيمٌ بِالظَّالِمِينَ﴾[2] . «آیا ندیدی آن گروه بنی اسرائیل را که پس از وفات موسی از پیغمبر وقت خود تقاضا کردند که پادشاهی برای ما برانگیز تا (به سرکردگی او) در راه خدا جهاد کنیم؛ پیغمبر آنها گفت: اگر جهاد فرض شود مبادا به جنگ قیام نکرده، نافرمانی کنید! گفتند: چگونه شود که ما به جنگ نرویم در صورتی که (دشمنان ما) ما و فرزندان ما را (به ستم) از دیارمان بیرون کردند؟! پس چون (با درخواست آنها) جهاد مقرّر گردید به جز اندکی همه روی گردانیدند، و خدا از کردار ستمکاران آگاه است».
مدتی بعد از وفات حضرت موسی علی نبینا و آله و علیه السلام تعدادی از قوم بنی اسرائیل در محضر پیغمبر زمان خود حاضر شدند[3] و از او تقاضا کردند که فرماندهای برای آنها تعیین کند تا در مقابل پادشاه ظالم و ستمگر آن زمان که موجب جدائی خانوادهها از هم شده و زنان را به کنیزی برده و مردان را به قتل رسانده ایستادگی کنند.
این پیغمبر میدانست که این جماعت در گفتار خود صادق نیستند و لذا فرمود: اگر قتال بر شما واجب شود آیا سرپیچی نمیکنید؟ آنها در جواب گفتند: چرا از قتال در راه خدا اجتناب کنیم در حالیکه ما را از وطنمان آواره کردهاند و فرزندانمان را از ما جدا کردهاند؟
بعد از اینکه طالوت به عنوان فرمانده تعیین شد و در مقابل لشکر جالوت قرار گرفت همهی آنها از حضور در این جهاد امتناع کردند به استثناء عدهای قلیل از آنها و در حقیقت آنها به خودشان ظلم کردند زیرا در کسب عزت در مقابل دشمنان خدا سهیم نشدند و از آن بالاتر، فیض عظیم اخروی جهاد در راه خدا را از دست دادند.
نظر استاد: علی أی حال جهاد ابتدائی در قرآن کریم داریم و معین شده است کسانی که پشت به جبهه میکنند چه عقوبتی در انتظار آنهاست.
3-آیه 38 سوره توبه: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا مَا لَكُمْ إِذَا قِيلَ لَكُمُ انْفِرُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ اثَّاقَلْتُمْ إِلَى الْأَرْضِأَرَضِيتُمْ بِالْحَيَاةِ الدُّنْيَا مِنَ الْآخِرَةِ فَمَا مَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا فِي الْآخِرَةِ إِلَّا قَلِيلٌ﴾[4] . «ای کسانی که ایمان آوردهاید، جهت چیست که چون به شما امر شود که برای جهاد در راه خدا بیدرنگ خارج شوید (چون بار گران) به خاک زمین سخت دل بستهاید؟ آیا راضی به زندگانی دنیا عوض آخرت شدهاید؟ در صورتی که متاع دنیا در پیش عالم آخرت اندکی بیش نیست».
4-آیه 39 سوره توبه: ﴿إِلَّا تَنْفِرُوا يُعَذِّبْكُمْ عَذَابًا أَلِيمًا وَيَسْتَبْدِلْ قَوْمًا غَيْرَكُمْ وَلَا تَضُرُّوهُ شَيْئًا وَاللَّهُ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ﴾[5] . «اگر بیرون نشوید خدا شما را به عذابی دردناک معذب خواهد کرد و قومی دیگر به جای شما بر میگمارد و شما به خدا زیانی نمیرسانید، و خدا بر هر چیز تواناست».
5-آیه 191 سوره بقره: ﴿وَاقْتُلُوهُمْ حَيْثُ ثَقِفْتُمُوهُمْ وَأَخْرِجُوهُمْ مِنْ حَيْثُ أَخْرَجُوكُمْ وَالْفِتْنَةُ أَشَدُّ مِنَ الْقَتْلِ وَلَا تُقَاتِلُوهُمْ عِنْدَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ حَتَّىٰ يُقَاتِلُوكُمْ فِيهِ فَإِنْ قَاتَلُوكُمْ فَاقْتُلُوهُمْ كَذَٰلِكَ جَزَاءُ الْكَافِرِينَ﴾[6] .«و هر کجا مشرکان را یافتید به قتل رسانید و آنان را از همان وطن که شما را آواره کردند برانید، و فتنهگری (آنان) سختتر و فسادش بیشتر از جنگ و کشتار است، و در مسجد الحرام با آنها جنگ مکنید مگر آنکه پیشدستی کنند، در این صورت رواست که در حرم آنها را به قتل برسانید، چنین است کیفر کافران»[7] .
نظر استاد: در مجموع در این آیات قرآنی به صراحت هم راجع به جهاد دفاعی و هم جهاد ابتدائی امر الهی را دریافت میکنیم و اینکه چه فضیلتهای فراوانی برای این فریضهی الهی هم در دنیا و هم در آخرت وجود دارد.
استناد به روایات در فضیلت و ضرورت جهاد فی سبیل الله
1-روایت سکونی: «وَ بِالْإِسْنَادِ قَالَ قَالَ النَّبِيُّ ص أَخْبَرَنِي جَبْرَئِيلُ بِأَمْرٍ قَرَّتْ بِهِ عَيْنِي وَ فَرِحَ بِهِ قَلْبِي قَالَ يَا مُحَمَّدُ مَنْ غَزَا مِنْ أُمَّتِكَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَأَصَابَهُ قَطْرَةٌ مِنَ السَّمَاءِ أَوْ صُدَاعٌ كَتَبَ اللَّهُ لَهُ شَهَادَةً يَوْمَ الْقِيَامَةِ»[8] . امام صادق(ع) به نقل از جد بزرگوارشان رسول خدا(ص) فرموده است که جبرائیل به رسول خدا(ص) یک پیامی رسانده است که موجب خوشحالی و روشنی چشم حضرت شده است در این پیام جناب جبرائیل خبر داده است که اگر از امت پیغمبر(ص) کسی در راه خدا جهاد کند و در این جهاد به اندازه اصابت یک قطره باران یا سردرد مورد اذیت قرار گیرد برای او در روز قیامت ثواب شهید نوشته میشود.
2-روایت حیدره: «وَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِهِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ الْأَصَمِّ عَنْ حَيْدَرَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ الْجِهَادُ أَفْضَلُ الْأَشْيَاءِ بَعْدَ الْفَرَائِضِ»[9] .فرائض در شریعت مقدس اسلام فراوان است و هر کدام رتبهای مخصوص برای خود دارند و همه آنها باید مورد توجه قرار گیرند در فرمایش امام صادق(ع) بعد از همه این فرائض با فضیلتترین عبادات جهاد در راه خداست.
3-مرفوعه بن محبوب: «وَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ رَفَعَهُ أَنَّ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ ع خَطَبَ يَوْمَ الْجَمَلِ إِلَى أَنْ قَالَ فَقَالَ أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّ الْمَوْتَ لَا يَفُوتُهُ الْمُقِيمُ وَ لَا يُعْجِزُهُ الْهَارِبُ لَيْسَ عَنِ الْمَوْتِ مَحِيصٌ وَ مَنْ لَمْ يَمُتْ يُقْتَلْ وَ إِنَّ أَفْضَلَ الْمَوْتِ الْقَتْلُ وَ الَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ لَأَلْفُ ضَرْبَةٍ بِالسَّيْفِ أَهْوَنُ عَلَيَّ مِنْ مِيتَةٍ عَلَى فِرَاشٍ الْحَدِيث»[10] . در این خطبه، امیرالمؤمنین(ع) یاد آور میشوند که هیچ کس از چنگال موت مفرّی ندارد و حضرت بهترین نوع مرگ را کشته شدن در راه خدا میداند و در ادامه ضمن سوگند به خدایی که جان علی بن ابی طالب به دست اوست فرمودهاند: اگر هزار ضربه بر من وارد شود بر من آسانتر است از اینکه در رخت خواب و در غیر طاعت الهی جان دهم.
4-روایت ابی بصیر: «وَ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ إِسْحَاقَ عَنْ سَعْدَانَ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع مَنْ قُتِلَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ لَمْ يُعَرِّفْهُ اللَّهُ شَيْئاً مِنْ سَيِّئَاتِه»[11] . یکی از عذابهای قیامت آن است که وقتی گناهان کسی در محضر عدل الهی آشکار میشود صاحب گناه سرافکنده و شرمگین میشود؛ امام صادق(ع) در این روایت چنان فضیلتی را برای کشته شدن در راه خدا بیان میکنند که یکی از آثار آن است که اصلا خداوند گناه شهید را به رخ نمیکشد تا شرمنده نشود.
5-روایت زید بن علی: «مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ الطُّوسِيُّ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ الصَّفَّارِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْمُنَبِّهِ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ عُلْوَانَ عَنْ عَمْرِو بْنِ خَالِدٍ عَنْ زَيْدِ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ أَبِيهِ ع عَنْ آبَائِهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص لِلشَّهِيدِ سَبْعُ خِصَالٍ مِنَ اللَّهِ أَوَّلَ قَطْرَةٍ مِنْ دَمِهِ مَغْفُورٌ لَهُ كُلُّ ذَنْبٍ وَ الثَّانِيَةُ يَقَعُ رَأْسُهُ فِي حَجْرِ زَوْجَتَيْهِ مِنَ الْحُورِ الْعِينِ وَ تَمْسَحَانِ الْغُبَارَ عَنْ وَجْهِهِ وَ تَقُولَانِ مَرْحَباً بِكَ وَ يَقُولُ هُوَ مِثْلَ ذَلِكَ لَهُمَا وَ الثَّالِثَةُ يُكْسَى مِنْ كِسْوَةِ الْجَنَّةِ- وَ الرَّابِعَةُ تَبْتَدِرُهُ خَزَنَةُ الْجَنَّةِ بِكُلِّ رِيحٍ طَيِّبَةٍ أَيُّهُمْ يَأْخُذُهُ مَعَهُ وَ الْخَامِسَةُ أَنْ يُرَى مَنْزِلَهُ وَ السَّادِسَةُ يُقَالُ لِرُوحِهِ اسْرَحْ فِي الْجَنَّةِ حَيْثُ شِئْتَ وَ السَّابِعَةُ أَنْ يَنْظُرَ إِلَى وَجْهِ اللَّهِ وَ إِنَّهَا لَرَاحَةٌ لِكُلِّ نَبِيٍّ وَ شَهِيد»[12] . این روایت به نقل از زید بن علی السجاد(ع) از آباء طاهرینش از رسول خدا(ص) است؛ در این روایت رسول خدا خبر از خصال هفتگانه برای شهید دادهاند:
خصال هفتگانه شهید:
اول: اولین قطرهی خون که از او جدا میشود تمام گناهانش بخشیده میشود.
دوم: سر شهید در آغوش دو همسر بهشتی او از حور العین قرار میگیرد در حالیکه غبار از سر و روی او پاک میکنند و میگویند: مرحبا بر تو! و شهید هم در جواب آنها میگوید: مرحبا بر شما!.
سوم: لباس بهشتی بر تن او میپوشانند(تا مطمئن شود که بهشتی شده است).
چهارم: خَزَنه و خُدّام بهشتی با بهترین عطرهای خوش بو شهید را معطر میکنند.
پنجم: شهید در لحظهی شهادت جایگاه خود را در بهشت میبیند.
ششم: به روح او گفته میشود: به هر جای بهشت که میخواهی آزاد هستی بروی.
هفتم: شهید به وجه الله نگاه میکند همان نگاهی که موجب آرامش هر نبی و شهیدی میشود.
6-روایت عُثْمَانَ بْنِ مَظْعُونٍ: «وَ عَنْهُ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْمُغِيرَةِ عَنْ إِسْمَاعِيلَ بْنِ أَبِي زِيَادٍ السَّكُونِيِّ عَنْ ضِرَارِ بْنِ عَمْرٍو السُّمَيْسَاطِيِّ عَنْ سَعْدِ بْنِ مَسْعُودٍ الْكِنَانِيِّ عَنْ عُثْمَانَ بْنِ مَظْعُونٍ قَالَ قُلْتُ لِرَسُولِ اللَّهِ ص إِنَّ نَفْسِي تُحَدِّثُنِي بِالسِّيَاحَةِ وَ أَنْ أَلْحَقَ بِالْجِبَالِ فَقَالَ يَا عُثْمَانُ لَا تَفْعَلْ فَإِنَّ سِيَاحَةَ أُمَّتِي الْغَزْوُ وَ الْجِهَاد»[13] . عثمان بن مظعون نقل میکند که روزی به رسول خدا(ص) عرض کردم: یا رسول الله بعضی اوقات با تحریک نفسم تصمیم میگیرم برای تفریح به کوه روم و سیاحت کنم. حضرت فرمودند: ای عثمان این کار را انجام نده این را بدان که بهترین سیاحت امت من جهاد و مبارزه در راه خداست.
7-فِي عِقَابِ الْأَعْمَالِ: «وَ فِي عِقَابِ الْأَعْمَالِ بِإِسْنَادٍ تَقَدَّمَ فِي عِيَادَةِ الْمَرِيضِ عَنْ رَسُولِ اللَّهِ ص أَنَّهُ قَالَ فِي حَدِيثٍ وَ مَنْ خَرَجَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ مُجَاهِداً فَلَهُ بِكُلِّ خُطْوَةٍ سَبْعُمِائَةِ أَلْفِ حَسَنَةٍ وَ يُمْحَى عَنْهُ سَبْعُمِائَةِ أَلْفِ سَيِّئَةٍ وَ يُرْفَعُ لَهُ سَبْعُمِائَةِ أَلْفِ دَرَجَةٍ وَ كَانَ فِي ضَمَانِ اللَّهِ بِأَيِّ حَتْفٍ مَاتَ كَانَ شَهِيداً وَ إِنْ رَجَعَ رَجَعَ مَغْفُوراً لَهُ مُسْتَجَاباً دُعَاؤُه»[14] . در این روایت رسول خدا(ص) فرمودهاند: کسی که در راه خدا به قصد جهاد خارج شود برای هر قدمی که بر میدارد هفتصد هزار حسنه نوشته میشود و هفتصد هزار گناه از او آمرزیده میشود و هفتصد هزار درجه بر درجات او افزوده میشود و بر عهدهی خداوند خواهد بود که بر هر سببی از دنیا برود مرگ او شهادت باشد و اگر از این جهاد سالم برگردد گناهانش بخشیده میشود و مستجاب الدعوة میشود.
إنشاء الله روزی ما این شود که با شهادت از دنیا برویم.