درس خارج فقه استاد مقتدایی

99/09/22

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: كتاب الزكاة/زكاة الفطرة / ارجحیت برخی طبقات فقراء نسبت به برخی دیگر در دفع زکات فطره

بحث فقهی: بحث در زکات فطره بود؛ گرچه مصرف زکات فطره همان مصرف زکات مال است ولی از هشت صنف مصارف زکات مال فقط شش صنف یعنی فقراء، مساکین، خرید و آزاد سازی برده، کمک به پرداخت بدهی اشخاص بدهکار و فی سبیل الله به عنوان مصارف زکات فطره مطرح است و دو مورد دیگر یعنی مؤلفة القلوب و العاملین علیها استثناء شده است همچنین از روایات استفاده کردیم در بین این اصناف شش‌گانه اولویت در این است که زکات فطره به مصرف فقراء ونیازمندان درآید.

شاید این سؤال مطرح شود که آیا همه فقراء و مساکین در یک رتبه هستند یا اینکه در بین آنها مواردی یافت می‌شود که نسبت به سایر موارد از ارجحیت برخوردار هستند؟ برای پاسخ به این سؤال توجه می‌کنیم به کلام مرحوم سید در عروة و مرحوم امام در تحریر الوسیله:

کلام مرحوم سید در عروه: ایشان در مسئله5 فرموده‌اند: «يستحب تقديم الأرحام على غيرهم ثمَّ الجيران ثمَّ أهل العلم و الفضل و المشتغلين‌ و مع التعارض تلاحظ المرجحات و الأهمية»[1] .

در این بیان، مرحوم سید اولین اولویت در دفع زکات فطره را فقرای از خویشان و نزدیکان دانسته‌اند و در مرحله دوم فقرای همسایگان و در آخرین مرحله نیازمندان از اهل علم و فضل و طالبین معارف دینی؛ ایشان در مواردی که چند مصداق از فقراء مد نظر باشند و در دفع زکات فطره تعارض به وجود آید مستحب دانسته‌اند که مجدد بررسی شود و آن فقیری که نیاز شدیدتری نسبت به بقیه داشته باشد بر سایر فقراء ترجیح داده شود.

کلام مرحوم امام: «... يستحب اختصاص ذوي الأرحام و الجيران و أهل الهجرة في الدين و الفقه و العقل و غيرهم ممن يكون فيه بعض المرجحات»[2] . مرحوم امام از تعبیر «یستحب» استفاده کرده‌اند یعنی ایشان جستجو جهت تشخیص فقیری که نسبت به سایر فقراء از ارجحیت بیشتری برخوردار است را مستحب دانسته‌اند و در بیان مرجحات چند مورد را متذکر می‌شوند:

مرجّح اول: اولین مرجح در دفع زکات فطره آن است که فقراء ذوی الأرحام و نزدیکان از قوم و خویش هر کس نسبت به سایر فقراء اولویت دارد بر سایر فقراء ترجیح داده شود؛ با این عمل علاوه بر اینکه مصداق افضل را انتخاب کرده، صله رحم را نیز بجا آورده است.

تمسک به یک روایت در تأیید مرجّح اول: «وَ فِي ثَوَابِ الْأَعْمَالِ عَنْ أَبِيهِ عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ بْنِ بَزِيعٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عُذَافِرٍ عَنْ عُمَرَ بْنِ يَزِيدَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ سُئِلَ عَنِ الصَّدَقَةِ عَلَى مَنْ يَسْأَلُ عَلَى الْأَبْوَابِ أَوْ يُمْسِكُ ذَلِكَ عَنْهُمْ وَ يُعْطِيهِ ذَوِي قَرَابَتِهِ قَالَ لَا بَلْ يَبْعَثُ بِهَا إِلَى مَنْ بَيْنَهُ وَ بَيْنَهُ قَرَابَةٌ فَهَذَا أَعْظَمُ لِلْأَجْر»[3] . عمر بن یزید نقل کرده که از امام صادق(ع) سؤال شد از چگونگی دفع صدقات، آیا ترجیح با فقرائی است که به درب منزل مراجعه می‌کنند یا این صدقات نگهداری شود و به دست نیازمندان از نزدیکان پرداخت شود؟ حضرت در جواب فرمودند: صدقه به فقرائی که از نزدیکان هستند داده شود و اجر چنین صدقه‌ای بسیار بیشتر است از این که به فقرای غیر خویشان داده شود.

مرجح دوم: «جیران» یعنی همسایگانِ نیازمند هر کس در رتبه‌ی دوم دفع زکات فطره قرار دارند.

یک همسایه‌ای که فقیر است از همسایگان غنی خود که او را می‌شناسند و از نزدیک در جریان فقر و گرفتاری او هستند این توقع را دارد که به او توجه کنند و با رعایت کرامت او حق همسایگی را بجا آورند و جای دور نروند؛ این حق همسایگی چنان است که رسول خدا(ص) به قدری سفارش کرده بودند که امیرالمؤمنین(ص) در بیانی فرموده‌اند: «ما زال رسول الله(ص) یوصی بهم حتی ظننا انه سیورثهم». «آن قدر پیامبر(ص) درباره‌ی همسایگان به ما سفارش کردند که ما گمان کردیم شاید دستور دهند که همسایگان از یکدیگر ارث ببرند!»[4] .

در تأیید این مرجّح متمسک می‌شویم به روایت اسحاق بن عمار: «وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ أَنَّهُ سَأَلَ أَبَا الْحَسَنِ ع عَنِ الْفِطْرَةِ فَقَالَ الْجِيرَانُ أَحَقُّ بِهَا وَ لَا بَأْسَ أَنْ يُعْطَى قِيمَةُ ذَلِكَ فِضَّةً»[5] . در این روایت، اسحاق بن عمّار از امام کاظم(ع) راجع به چگونگی دفع زکات فطره سؤال نموده ‌است حضرت در جواب فرموده‌اند: در دفع زکات فطره، همسایگان بر غیر همسایگان ترجیح دارند و در ادامه فرموده‌اند که دفع قیمة اجناس زکوی کفایت از خود این اجناس می‌کند.

مرجح سوم: «مهاجرین» یعنی کسانی که به قصد تقویت دین خدا از وطن خود هجرت نموده‌اند تا به امر تفقه در دین و تبلیغ معارف الهی و کسب علوم عقلی بپردازند و نیازمند کمک مالی نیز باشند، این افراد در رتبه سوم از اولویت دفع زکات فطره قرار دارند مثلا در زمان ما طلاب علوم دینی از تمام شهرستان‌ها و از تمام قومیت‌ها و حتی از تمام دنیا به قصد یادگیری معارف دینی به قم هجرت می‌کنند و امکان دارد در برخی موارد به مشکل مالی نیز برخورد کنند و این زکات فطره می‌تواند تا حدی نیاز آنها را برآورده کند.

مرجح عمومی: برخی افراد آبرومند و با حیاء به جهت نجابتی که دارند ممکن است حتی در صورت نیازمندی و فقر شدید نیز حاضر نشوند نیاز خود را به زبان بیاورند و به در خانه کسی بروند و احتمال دارد این افراد در هر کدام از فقراء سه گانه مذکور یافت شوند، مستحب است این دسته از فقراء بر سایر نیازمندان ترجیح داده شوند زیرا کسانی‌که نیاز خود را به زبان می‌آورند از امکان بیشتری برخوردار هستند.

مستندات روایی در تأیید این مرجح:

روایت عبد الرحمن بن الحجاج: «مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ يَحْيَى عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ الْحَجَّاجِ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ الْأَوَّلَ ع عَنِ الزَّكَاةِ يُفَضَّلُ بَعْضُ مَنْ يُعْطَى مِمَّنْ لَا يَسْأَلُ عَلَى غَيْرِهِ فَقَالَ نَعَمْ يُفَضَّلُ الَّذِي لَا يَسْأَلُ عَلَى الَّذِي يَسْأَل‌»[6] . در این روایت، راوی از امام(ع) سؤال نموده است از تقدم دفع زکات فطره به کسی که نیاز خود را به زبان نمی‌آورد نسبت به کسی که نیاز خود را به زبان می‌آورد، امام(ع) این تفضیل و تقدم را تأیید نموده‌اند.

به جهت وجود این گروه از روایات است که مرحوم امام بیان فرموده است که مستحب است این اولویت‌ها در دفع زکات فطره لحاظ گردد.


[1] . عروة الوثقى، سيد محمد کاظم يزدي، ج4، ص227، جامعه مدرسین.
[2] . تحرير الوسيلة، امام خمینی ره، ج1، ص368، نشر آثار.
[3] . وسائل الشيعة، شیخ حر عاملی، ج‌9، ص412، أبواب الصدقة، باب20، ح6، آل البیت(ع).
[4] . نهج البلاغه، سید رضی، ج1، ص422، دار الكتاب اللبناني. توصیه‌های مکرر جبرئیل به رسول‌خدا(ص) درباره توجه و رعایت هرچه بیشتر حقوق همسایگی، خود، بیانگر توجه و التفات خاص خداوند به امر همسایگی بوده موجبات تاکید بیشتر نبی‌اکرم(ص) را در این باب فراهم آورده بود تا حدی که امیرالمؤمنین علی(ع) در وصایای خود به توصیه‌های فراوان و مؤکد رسول‌خدا(ص) در رعایت حقوق همسایگان اشاره کرده متذکر شده‌اند که: «ما زال رسول الله(ص) یوصی بهم حتی ظننا انه سیورثهم.» آن قدر پیامبر(ص) درباره همسایگان به ما سفارش کرد که ما گمان کردیم شاید دستور دهند که همسایگان از یکدیگر ارث ببرند.
[5] . وسائل الشيعة، شیخ حر عاملی، ج‌9، ص361، أبواب زکات الفطرة، باب15، ح7، آل البیت(ع).. «وَ رَوَاهُ الشَّيْخُ كَمَا سَبَقَ أَقُولُ وَ تَقَدَّمَ مَا يَدُلُّ عَلَى ذَلِكَ فِي مُسْتَحِقِّ الزَّكَاة»
[6] . وسائل الشيعة، شیخ حر عاملی، ج‌9، ص261، أبواب مستحقین الزکاة، باب25، ح1، آل البیت(ع).