درس خارج فقه استاد مقتدایی

99/09/01

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: كتاب الزكاة/ زكاة الفطرة/ یک صاع مقدار زکات فطره برای هر نفر؛ أقوال در لبن جهت زکات فطره؛ وقت وجوب زکات فطره

بر اساس روایات، مقدار زکات فطره، یک صاع از اجناس ذکر شده برای هر نفر تعیین شده است، فقط راجع به لبن اختلافی مطرح شده است، احتمال دارد کسی تولید کننده لبنیات باشد و برای او مقدور باشد که از محصولات خود زکات فطره را بدهد، حال باید بررسی کنیم تا قول اصح در مقدار لبن به عنوان زکات فطره را به دست آوریم.

اقوال در مقدار لبن جهت زکات فطره:

1-کلام مرحوم امام: «و هو صاع من جميع الأقوات حتى اللبن‌»[1] . مقدار زکات فطره یک صاع است از تمام اجناس ذکر شده حتی مقدار لبن هم یک صاع است علی الأصح[2] .

نظر استاد:معلوم است که این قول اختلافی است که مرحوم امام از چنین تعبیری استفاده کرده‌اند.

2-قول صاحب جواهر: «و أما القدر فالفطرة من جميع الأقوات المذكورة عدا اللبن صاع بلا خلاف أجده فيه بل الإجماع بقسميه عليه، و النصوص يمكن دعوى تواترها فيه‌»[3] . در این عبارت، صاحب جواهر در شرحی که بر عبارت شرایع وارد کرده‌اند مقدار زکات فطره را یک صاع از تمام اجناس ذکر شده دانسته‌اند به استثنای لبن که مقدار مخصوص دیگری برای لبن مطرح نموده‌اند و مدعی هستند که در این فتوی هیچ اختلافی را نیافته‌اند بلکه دو قسم اجماع را قائم بر این فتوی دانسته‌اند و تواتر نصوص در تأیید این فتوی را به دور از امکان ندانسته‌اند.

أدله دو قول مطرح شده در مقدار لبن جهت زکات فطره:

کلام مرحوم امام: مرحوم امام بر اساس قول مشهور و روایات متعدد که در بین آنها روایات صحیحة هم یافت می‌شود مقدار زکات فطره را از جمیع اجناس مذکور یک صاع دانسته‌اند و حتی لبن را هم وارد در این حکم نموده‌اند.

کلام مرحوم صاحب جواهر: مرحوم صاحب جواهر دلیل فتوای خود در متفاوت بودن مقدار زکات فطره از لبن را تمسک به روایت ابراهیم بن هاشم دانسته‌اند که از جهت سند این روایت مرفوعه است یعنی در سلسله روات برخی از راویان که از امام(ع) نقل روایت کرده‌اند مشخصاتشان بیان نشده است و قطع در ذکر روات عارض شده است به نحوی که قائل شده است: «رفعه إلی فلان» و جای یکی از روات خالی است و اما عبارت مرحوم صاحب جواهر در اثبات تفاوت مقدار زکات فطره از لبن این چنین است: «و أما من اللبن ففي مرفوع القاسم أنه «سئل أبو عبد الله (عليه السلام) عن رجل في البادية لا يمكنه الفطرة قال: يتصدق ب أربعة أرطال من لبن[4] »[5] .

مرحوم صاحب جواهر و کسانیکه نظر ایشان را قبول دارند در بیان مقدار زکات فطره از لبن، بر خلاف سایر اجناس، این مقدار را چهار رطل دانسته‌اند و دلیل این فتوی را مرفوعه ابراهیم بن هاشم بیان کرده‌اند. ابراهیم بن هاشم بدون اینکه نام راوی اصلی که از خود امام(ع) نقل روایت کرده است را ذکر کند روایتی به این مضمون دارد که از امام صادق(ع) سؤال شد از کسی که در بادیه و روستا و خارج از شهر به دامداری مشغول است و امکان این که بتواند از اجناسی مانند گندم و جو و خرما زکات فطره خود را بدهد وجود ندارد امام(ع) در جواب فرمودند: چهار رطل[6] از لبن را به عنوان زکات فطره بدهد.

قول مرحوم خوئی: «فهذه رواية شاذّة لا قائل بها لا من العامّة و لا الخاصّة، و منافية لجميع الأخبار المشهورة كما عرفت، فلا مناص من طرحها و ردّ علمها إلى أهله»[7] . مرحوم خوئی این روایت را شاذ دانسته‌اند و مدعی هستند کسی از علمای اهل سنت و علمای تشیع قائل به این روایت نیستند و ایشان چاره‌ای ندیده‌اند در طرح این روایت و اینکه حکمت این روایت را خود اهل بیت عصمت و طهارت(ع) دانسته‌اند و بس.

مختار استاد در مقدار لبن به عنوان زکات فطره: مسلما در مقابل روایات کثیری که بین آنها روایات صحیح فراوان یافت می‌شود نمی‌توان به یک روایت آنهم مرفوعه تمسک کرد تا بگوییم مقدار زکات فطره در لبن با مقدار این زکات از سایر اجناس متفاوت است در حالیکه همه آن روایات مقدار زکات فطره را یک صاع از اجناس مذکور دانسته‌اند و حتی نام لبن را به صراحت ذکر نموده‌اند.

لذا از تمام اجناس مذکور در بحث زکات فطره به مقدار یک صاع جدا می‌شود حتی لبن هم این حکم را دارد چنانچه روایات کثیر دال بر این فتواست.

مرحوم امام و مشهور فقها نیز چنین فتوایی صادر کرده‌اند. این بحث در همین جا به اتمام می‌رسد و وارد بحث بعدی می‌شویم.

القول فی وقت وجوبها(زمان وجوب زکات فطره): یکی از مباحث مربوط به زکات فطره، وقت واجب شدن این زکات است؛ مشهور بین فقهاء این است که در غروب آخرین روز رمضان و شب عید فطر و درک هلال ماه شوال بر مکلف جامع شرائط واجب است از طرف خود و عائله‌ی خود به إزاء هر نفر یک صاع زکات فطره مشخص بکند ولی در این مسئله یک قول مخالف وجود دارد که وقت وجوب زکات فطره را طلوع عید فطر می‌داند برای روشن شدن مطلب هر دو قول را مطرح می‌کنیم.

اقوال در زمان وجوب زکات فطره با رؤیت هلال شوال و شب عید فطر

قول اول: دخول شب عید:

کلام مرحوم امام: «و هو دخول ليلة العيد»[8] مرحوم امام وقت وجوب زکات فطره را داخل شدن شب عید فطر دانسته‌اند.

کلام صاحب شرایع: «و تجب بهلال شوال‌»[9] ایشان زمان وجوب زکات فطره را رؤیت هلال شوال دانسته‌اند که همان داخل شدن شب عید است.

کلام صاحب جواهر: ایشان ضمن شرح عبارت شرایع فرموده‌اند: «و تجب الفطرة بالإدراك جامعا للشرائط السابقة هلال شوال كما عن جماعة التصريح به‌»[10] در بیان صاحب جواهر نیز وقت وجوب زکات فطره رؤیت هلال شوال ذکر شده است یعنی ملاک وجوب دخول شب عید فطر است.

دلیل قول اول:(وجوب زکات فطره در شب عید فطر)

سابقا بالتفصیل راجع به وجوب زکات فطره برای هر نفری که در غروب شب عید فطر عائله‌ی یک مکلف به شمار آیند مطالبی عرض شد و حتی نظر مرحوم امام این بود که اگر کسی قُبیل شب عید عائله به حساب آید و چند لحظه قبل از غروب آخرین روز ماه رمضان را به عنوان عائله کسی درک کند بر معیل لازم است که زکات فطره‌ی همه این عائله را پرداخت نماید و مشهور هم چنین فتوایی دارند اگر چه در وقت وجوب زکات فطره در بیان برخی از علماء تعابیری مانند: درک لیلة العید و حین دخول به چشم می‌خورد ولی باز برای یقین به درک این وقت درشب عید، لازم دانسته‌اند که چند لحظه قبل از شب عید، هم کسی که معیل است و هم کسانی که عائله او هستند شرائط وجوب زکات فطره را دارا باشند. و چنانچه پس از دخول لیلة العید و لو چند لحظه بعد، کسی عائله کسی بشود این وجوب از گردن معیل بر طرف می‌شود. برای اثبات این فتوی به روایات متعددی استناد شد که مجددا برخی از آنها را ذکر می‌کنیم.

1-روایة معاویة بن عمار: «محَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَبِي حَمْزَةَ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فِي الْمَوْلُودِ يُولَدُ لَيْلَةَ الْفِطْرِ وَ الْيَهُودِيِّ وَ النَّصْرَانِيِّ يُسْلِمُ لَيْلَةَ الْفِطْرِ قَالَ لَيْسَ عَلَيْهِمْ فِطْرَةٌ لَيْسَ الْفِطْرَةُ إِلَّا عَلَى مَنْ أَدْرَكَ الشَّهْر»[11] .

در این روایت با اینکه راوی از امام(ع) سؤال کرده است از مولودی که شب عید به دنیا آمده و یا از یهودی و نصرانی که شب عید مسلمان شده است ولی امام(ع) به صراحت فرموده‌اند زکات فطره بر این افراد واجب نمی‌شود مگر اینکه شب عید را درک کنند که مقصود آن است که حین دخول در شب عید و چند لحظه قُبیل شب عید این شرائط را داشته باشند و إلا پس از دخول شب عید، تکلیفی ایجاد نمی‌شود.

2-روایة معاویة بن عمار: «محَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ يَحْيَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَيْنِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ مَوْلُودٍ وُلِدَ لَيْلَةَ الْفِطْرِ- عَلَيْهِ فِطْرَةٌ قَالَ لَا قَدْ خَرَجَ الشَّهْرُ وَ سَأَلْتُهُ عَنْ يَهُودِيٍّ أَسْلَمَ لَيْلَةَ الْفِطْرِ- عَلَيْهِ فِطْرَةٌ قَالَ لا‌»[12] .

در این روایت نیز امام(ع) دلیل عدم وجوب زکات فطر بر کسی که شب عید به دنیا آمده یا مسلمان شده است را این دانسته‌اند که این افراد نتوانسته‌اند ولو چند لحظه، ماه رمضان را قبل از غروب آخرین روز ماه رمضان درک کنند.

قول دوم:وجوب زکات فطره در وقت طلوع عید فطر

کلام صاحب مدارک: ایشان بر خلاف قول مشهور قائل به وجوب زکات فطره در وقت طلوع آفتاب در روز عید فطر است. ما عین عبارت ایشان را از مدارک نقل می‌کنیم: «اختلف الأصحاب في هذه المسألة، فقال الشيخ في الجمل: تجب‌ الفطرة بغروب الشمس من آخر يوم من شهر رمضان. و هو اختيار ابن حمزة، و ابن إدريس. و قال ابن الجنيد: أوّل وقت وجوبها طلوع الفجر الثاني من يوم الفطر. و اختاره المفيد في المقنعة، و السيد المرتضى، و أبو الصلاح، و ابن البرّاج، و سلّار، و ابن زهرة، و هو المعتمد. لنا أنّ الوجوب في هذا الوقت متحقق و قبله مشكوك فيه، فيجب الاقتصار على المتيقن‌»[13] .

إن شاء‌الله توضیح عبارت ایشان در جلسه بعد مطرح می‌شود.


[1] . تحرير الوسيلة، امام خمینی ره، ج1، ص366، نشر آثار.
[2] . عبارت «علی الأصح» در متن نشر آثار یافت نشد.
[3] . جواهر الكلام، شیخ محمد حسن نجفی جواهری، ج‌15، ص522، دار إحیاء الترث العربی(بیروت).
[4] . وسائل الشيعة، شیخ حر عاملی، ج‌9، ص341، أبواب زکات الفطرة، باب7، ح3، آل البیت(ع).. «وَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ رَفَعَهُ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ سُئِلَ عَنِ رَجُلٍ فِي الْبَادِيَةِ لَا يُمْكِنُهُ الْفِطْرَةُ قَالَ يَتَصَدَّقُ بِأَرْبَعَةِ أَرْطَالٍ مِنْ لَبَنٍ‌- وَ رَوَاهُ الشَّيْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ سَعْدٍ عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ هَاشِمٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ سُلَيْمَانَ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ الْحَسَنِ عَمَّنْ حَدَّثَهُ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ يَحْيَى عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ هَاشِمٍ أَقُولُ هَذَا مَحْمُولٌ عَلَى الِاسْتِحْبَابِ لِأَنَّ مَنْ لَا يُمْكِنُهُ الْفِطْرَةُ لَا تَجِبُ‌ عَلَيْهِ فَيُجْزِيهِ أَقَلُّ مِنْ صَاع‌»
[5] . جواهر الكلام، شیخ محمد حسن نجفی جواهری، ج‌15، ص524، دار إحیاء الترث العربی(بیروت).
[6] . جواهر الكلام، شیخ محمد حسن نجفی جواهری، ج‌15، ص524، دار إحیاء الترث العربی(بیروت). «و على كل حال ف الصاع أربعة أمداد، و هي تسعة أرطال بالعراقي و ستة بالمدني كما بينا ذلك مفصلا..»
[7] موسوعة الإمام الخوئي، سید ابوالقاسم خوئی، ج‌24، ص455، مؤسسه اسلامی خوئی.
[8] . تحرير الوسيلة، امام خمینی ره، ج1، ص367، نشر آثار. «القول في وقت وجوبها و هو دخول ليلة العيد، و يستمر وقت دفعها إلى وقت الزوال، و الأفضل بل الأحوط التأخير إلى النهار، و لو كان يصلي العيد فلا يترك الاحتياط بإخراجها قبل صلاته، فان خرج وقتها و كان قد عزلها دفعها الى مستحقها، و إن لم يعزلها فالأحوط عدم سقوطها، بل يؤدي ناويا بها القربة من غير تعرض للأداء و القضاء..»
[9] . شرائع الإسلام، محقق حلی، ج‌1، ص161، اسماعیلیان.
[10] . جواهر الكلام، شیخ محمد حسن نجفی جواهری، ج‌15، ص527، دار إحیاء الترث العربی(بیروت).
[11] . وسائل الشيعة، شیخ حر عاملی، ج‌9، ص352، أبواب زکات الفطرة، باب6، ح1، آل البیت(ع).
[12] . وسائل الشيعة، شیخ حر عاملی، ج‌9، ص352، أبواب زکات الفطرة، باب6، ح2، آل البیت(ع).. «وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَيْنِ مِثْلَهُ وَ تَرَكَ الْمَسْأَلَةَ الثَّانِيَةَ وَ رَوَاهُ الْكُلَيْنِيُّ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ مِثْلَه»
[13] . مدارك الأحكام، سید محمد موسوی عاملی، ج‌5، ص344، آل البیت(ع).