درس خارج فقه استاد مقتدایی

99/08/26

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: كتاب الزكاة/زكاة الفطرة/انتخاب افضل در جنس مُخرَج

در اینکه هر کدام از اجناس مجاز در پرداخت زکات فطره مانند: گندم، جو، برنج، کشمش و خرما می‌تواند به عنوان زکات فطره انتخاب گردد بحثی نیست، بحث این است که آیا همه در یک رتبه هستند یا اینکه برخی از این اقلام بر دیگری افضلیت و برتری دارد؟

اقوال در انتخاب افضل در جنس مخرج زکات فطره:

1-کلام مرحوم امام در مسئله3: «الأفضل إخراج التمر ثم الزبيب‌، و قد يترجح الأنفع بملاحظة المرجحات الخارجية، كما يرجح لمن يكون قوته من البرّ الأعلى الدفع منه لا من الأدون أو الشعير»[1] .

افضل در پرداخت زکات فطره خرما است و بعد از آن از جهت افضلیت کشمش است. البته گاهی به ملاحظه‌ی امور خارجی چیز دیگری که نافع‌تر باشد ترجیح داده می‌شود. مثل اینکه برای کسی که غذای او گندم اعلی است بهتر است که از همان گندم اعلی بدهد نه از نوع پست‌تر، یا از جو.

2-کلام مرحوم محقق در شرایع: «و الأفضل إخراج التمر ثم الزبيب و يليه أن يخرج كل إنسان ما يغلب على قوته‌»[2] . افضل در مُخرَج زکات فطره، خرما است سپس در افضلیت کشمش است و بعد از آن هر کس از قوت غالب خود بهتر است که زکات فطره را جدا نماید.

3-کلام صاحب جواهر در تشریح عبارت شرایع: «و كيف كان فالأفضل إخراج التمر عند الأكثر»[3] . اکثر فقهاء قائلند در جنس مخرج زکات فطره، خرما ازهمه اجناس افضل است و حتی برخی قائل به شهرت در این مسئله هستند و همه می‌دانیم که شهرت بالاتر از اکثر است.

أدله قائلین به افضلیت تمر در جنس مخرج زکات فطره: خوشبختانه در این مسئله روایات فراوانی وارد شده است؛ به چند روایت توجه می‌کنیم:

1-صحیحة حلبی: «محَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ حَمَّادٍ عَنِ الْحَلَبِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فِي حَدِيثٍ فِي صَدَقَةِ الْفِطْرَةِ قَالَ وَ قَالَ التَّمْرُ أَحَبُّ ذَلِكَ إِلَيَ- ‌یَعْنِي‌ الْحِنْطَةَ وَ الشَّعِيرَ وَ الزَّبِيب‌»[4] . حلبی روایت کرده است: حضرت امام صادق(ع) در سخنی در مورد زکات فطره فرمودند: خرما از بقیه یعنی گندم و جو و کشمش نزد من محبوبتر است.

در این روایت امام(ع) خرما را در بین تمام اقلام محبوبتر دانسته‌اند و این محبوب بودن دلیل بر افضلیت تمر است. کلمه‌ی ذلک در این روایت به اجناس مطرح شده در زکات فطره عود می‌کند.

2- روایت ابو ابراهیم: «وَ عَنْهُ عَنْ صَفْوَانَ عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ الْمُبَارَكِ عَنْ أَبِي إِبْرَاهِيمَ ع فِي حَدِيثٍ فِي الْفِطْرَةِ قَالَ صَدَقَةُ التَّمْرِ أَحَبُّ إِلَيَّ لِأَنَّ أَبِي ع كَانَ يَتَصَدَّقُ بِالتَّمْرِ ثُمَّ قَالَ وَ لَا بَأْسَ بِأَنْ يَجْعَلَهَا فِضَّةً وَ التَّمْرُ أَحَبُّ إِلَي‌»[5] .

ابو ابراهیم روایت کرده است: حضرت امام کاظم(ع) در سخنی در مورد زکات فطره فرمودند: دادن زکات فطره از خرما نزد من محبوب‌تر است زیرا پدرم همواره زکات فطره را از خرما پرداخت می‌کردند سپس فرمود: مشکل نیست اگر به جای دادن خرما به اندازه‌ی قیمت آن از نقره و دراهم داده شود البته برای من محبوب‌تر همان خرماست.

در این روایت، راوی از امام کاظم(ع) نقل کرده است که حضرت، صدقه با تمر را محبوب‌تر از سایر اجناس می‌دانند و حضرت در تأیید این محبوبیت تمر، از پدر بزرگوار خود آقا امام صادق(ع) شاهد آورده‌اند زیرا آن حضرت هر وقت صدقه می‌دادند با خرما صدقه پرداخت می‌کردند. در ادامهَ، حضرت فرموده‌اند اشکالی ندارد که صدقه با فضه و نقد پرداخت گردد ولی مجدد تأکید کرده‌اند که صدقه با خرما برای من محبوب‌تر است. البته باید توجه داشت که صدقه عام است و یکی از مصادیق آن مخرج زکات فطره می‌باشد.

3-روایت منصور بن حازم: «وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ النُّعْمَانِ عَنْ مَنْصُورِ بْنِ حَازِمٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ سَأَلْتُهُ عَنْ صَدَقَةِ الْفِطْرَةِ قَالَ صَاعٌ مِنْ تَمْرٍ إِلَى أَنْ قَالَ وَ التَّمْرُ أَحَبُّ إِلَي‌»[6] . در این روایت منصور بن حازم که هم از اصحاب امام صادق(ع) و هم از اصحاب امام کاظم(ع) است نقل نموده‌اند: از امام صادق(ع) راجع به صدقه زکات فطره سؤال کردم حضرت در جواب مقدار آن را یک صاع از خرما بیان کردند و بعد از اینکه دراین میان، حضرت فرمایشاتی داشتند در ادامه فرمودند: «وَ التَّمْرُ أَحَبُّ إِلَي» تمر برای من محبوب‌تر است.

4- روایت اسحاق بن عمار: «وَ عَنْهُ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَكَمِ عَنْ سَيْفِ بْنِ عَمِيرَةَ عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ ع عَنْ صَدَقَةِ الْفِطْرَةِ قَالَ التَّمْرُ أَفْضَل‌»[7] . در این روایت، اسحاق بن عمار از امام رضا(ع) راجع به زکات فطره سؤال کرده است و حضرت در جواب فرموده است: «التَّمْرُ أَفْضَل» یعنی خرما افضل است در بین سایر اقلام مطرح شده در زکات فطره.

در سه روایت اول، محبوبیت تمر نسبت به سایر اقلام مطرح شد و در این روایت اخیر، افضلیت تمر.

5-روایت زید شحّام: «وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَبِي الْقَاسِمِ بْنِ قُولَوَيْهِ عَنْ أَبِيهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ إِدْرِيسَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ حَمْدَانَ الْكُوفِيِّ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ سَمَاعَةَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ زِيَادٍ عَنْ عُمَارَةَ بْنِ مَرْوَانَ عَنْ زَيْدٍ الشَّحَّامِ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع لَأَنْ أُعْطِيَ صَاعاً مِنْ تَمْرٍ أَحَبُّ إِلَيَّ مِنْ أَنْ أُعْطِيَ صَاعاً مِنْ ذَهَبٍ فِي الْفِطْرَةِ- وَ رَوَاهُ الْمُفِيدُ فِي الْمُقْنِعَةِ مُرْسَلًا وَ كَذَا الَّذِي قَبْلَه‌»[8] . در این روایت امام(ع) یک صاع تمر را در زکات فطره بهتر از یک صاع طلا دانسته‌اند و این بیانگر امتیاز معنوی این نعمت الهی با برکت، نسبت به سایر اقلام است.

6-روایت هشام بن حکم: «وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ هِشَامِ بْنِ الْحَكَمِ عَنِ الصَّادِقِ ع أَنَّهُ قَالَ التَّمْرُ فِي الْفِطْرَةِ أَفْضَلُ مِنْ غَيْرِهِ لِأَنَّهُ أَسْرَعُ مَنْفَعَةً وَ ذَلِكَ أَنَّهُ إِذَا وَقَعَ فِي يَدِ صَاحِبِهِ أَكَلَ مِنْهُ قَالَ وَ نَزَلَتِ الزَّكَاةُ وَ لَيْسَ لِلنَّاسِ أَمْوَالٌ وَ إِنَّمَا كَانَتِ الْفِطْرَةُ»[9] .

در این روایت امام صادق(ع) پرداخت زکات فطره را از تمر بهتر از سایر اقلام دانسته‌اند و در تعلیل این افضلیت فرموده‌اند چون نفع تمر نسبت به سایر اقلام زودتر به فقیر می‌رسد زیرا همین که این تمر در اختیار فقیر قرار می‌گیرد بلا فاصله و بدون مقدمات می‌تواند از آن، گرسنگی خود را برطرف کند. ولی مثلا اگر گندم در اختیار او قرار بگیرد باید مراحلی مانند آسیاب کردن و پختن نان را طی کند تا به مرحله أکل برسد و چه بسا در این میان ناچار باشد هزینه‌ای هم صرف بکند.

نظر استاد: با این تعلیلی که حضرت فرمودند می‌توان این استفاده را هم برد که بعد از تمر می‌توان گفت که زبیب هم نسبت به سایر اقلام افضلیت دارد زیرا بلا فاصله پس از دریافت قابل استفاده است؛ البته یک قاعده کلی را هم می‌توان از این تعلیل امام(ع) به دست آورد و آن اینکه هر چیزی که نفعش برای فقیر بیشتر باشد ارجحیت با آن خواهد بود مثلا اگر گندمی که مناسب برای کشت باشد اگر در اختیار فقیری که دست رسی به آب و زمین دارد ولی توان خرید بذر را ندارد، این گندم نفعش برای این فقیر بیشتر است زیرا می‌تواند با این گندم چندین برابر آنچه در زکات فطره به او داده بودند اقلام غذایی به دست آورد و ایام متمادی از گرسنگی نجات پیدا کند.

القول في قدرها:

1-کلام مرحوم امام در مقدار زکات فطره: «و هو صاع من جميع الأقوات حتى اللبن»[10] زمانی که یک مکلف تصمیم گرفت از اقلام مجاز در زکات فطره بپردازد حداقل باید به اندازه یک صاع به نیت زکات فطره از این اقلام پرداخت نماید، حتی اگر مورد نظر او لبن باشد؛ این فتوای مرحوم امام است.

2-کلام مرحوم صاحب جواهر در تشریح کلام صاحب شرایع: «و أما القدر فالفطرة من جميع الأقوات المذكورة عدا اللبن صاع بلا خلاف أجده فيه بل الإجماع بقسميه عليه، و النصوص يمكن دعوى تواترها فيه»[11] .

مقدار زکات فطره از جمیع اقلام ذکر شده باید به اندازه یک صاع باشد به استثنای لبن، وصاحب جواهر مدعی هستند در این مقدار هیچ خلافی را نیافته‌اند بلکه بر دو قسم اجماع مطلب بر همین فتوی استوار است و روایات در بیان این مقدار به قدری وارد شده که می‌توان ادعای تواتر این نصوص را نمود.

3-کلام مرحوم حکیم در مستمسک: «و تشهد له النصوص الكثيرة، التي أنهاها بعضهم إلى سبعة عشر حديثا، سبعة منها صحاح»[12] .

در تأیید این فتوی، مرحوم حکیم علاوه بر نقل اقوال علماء، مؤیّدات فراوانی از روایات مطرح نموده‌اند و در صدد بیان اعتبار سندی این روایات نیز بر‌آمده‌اند. به نحوی که قائل شده‌اند در این موضوع 17 حدیث وارد شده که 7 حدیث از این احادیث صحیحة هستند.

إن‌شاء اللّه بررسی این احادیث برای جلسه بعد.

وصلی اللّه علی سیّدنا محمد و آله الطاهرین


[1] . تحرير الوسيلة، امام خمینی ره، ج‌1، ص366، نشر آثار.
[2] . شرائع الإسلام، محقق حلی، ج‌1، ص160، اسماعیلیان.
[3] . جواهر الكلام، شیخ محمد حسن نجفی جواهری، ج‌15، ص520، دار إحیاء الترث العربی(بیروت).
[4] . وسائل الشيعة، شیخ حر عاملی، ج‌9، ص349، أبواب زکات الفطرة، باب10، ح1، آل البیت(ع).
[5] . وسائل الشيعة، شیخ حر عاملی، ج‌9، ص350، أبواب زکات الفطرة، باب10، ح2، آل البیت(ع).
[6] . وسائل الشيعة، شیخ حر عاملی، ج‌9، ص350، أبواب زکات الفطرة، باب10، ح3، آل البیت(ع).
[7] . وسائل الشيعة، شیخ حر عاملی، ج‌9، ص350، أبواب زکات الفطرة، باب10، ح4، آل البیت(ع).
[8] . وسائل الشيعة، شیخ حر عاملی، ج‌9، ص350، أبواب زکات الفطرة، باب10، ح6، آل البیت(ع).
[9] وسائل الشيعة، شیخ حر عاملی، ج‌9، ص351، أبواب زکات الفطرة، باب10، ح8، آل البیت(ع).. «وَ رَوَاهُ فِي الْعِلَلِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ الْوَلِيدِ عَنِ الصَّفَّارِ عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ هَاشِمٍ وَ أَيُّوبَ بْنِ نُوحٍ وَ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ وَ يَعْقُوبَ بْنِ يَزِيدَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ هِشَامِ بْنِ الْحَكَمِ وَ رَوَاهُ الْكُلَيْنِيُّ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ جَمِيعاً عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ هِشَامِ بْنِ الْحَكَمِ‌- وَ رَوَاهُ الشَّيْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَعْقُوبَ مِثْلَه‌»
[10] . تحرير الوسيلة، امام خمینی ره، ج1، ص366، نشر آثار.
[11] . جواهر الكلام، شیخ محمد حسن نجفی جواهری، ج‌15، ص522، دار إحیاء التراث العربی(بیروت).
[12] . مستمسك العروة الوثقى، ج‌9، ص422، دار إحیاء التراث العربی(بیروت).