درس خارج فقه استاد مقتدایی

99/08/12

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: كتاب الزكاة/زكاة الفطرة/حکم حرمت پرداخت زکات فطره‌ی غیر هاشمیان به هاشمیان فقیر و حرمت دریافت آن و بررسی این حکم در معیار بودن معیل و عائله

تذکر اخلاقی: تبریک میلاد با برکت پیامبر عظیم الشأن اسلام(ص) و تبریک میلاد ذریة پاک پیغمبر آقا امام جعفر صادق(ع).

مسئله8: چنانچه قسمتی از این مسئله در جلسه قبل مطرح گردید، حکم زکات فطره در صورتی که زکات دهنده از غیر سادات باشد و زکات گیرنده از سادات باشد این است که این دریافت و پرداخت زکات بر هر دو حرام است هم بر دهنده‌ی چنین زکاتی و هم بر گیرنده‌ی چنین زکاتی، در روایات بالخصوص حرمت زکات فطره غیر سادات بر سادات وارد نشده است و نیازی هم نیست که در اثبات این حکم دلیل خاص وجود داشته باشد و بلکه از عمومات حرمت صدقات واجب بر هاشمیان که از جمله آنها زکات فطره است این حکم به دست می‌آید و در این مسئله دلیل همان اتقاق و اجماع علماء است و عموماتی که مطرح نموده‌اند شامل حرمت زکات فطره بر سادات نیز می‌شود.

تأیید روایی در این حکم: «وَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ حَمَّادٍ عَنْ حَرِيزٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ وَ أَبِي بَصِيرٍ وَ زُرَارَةَ كُلِّهِمْ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ وَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالا قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِنَّ الصَّدَقَةَ أَوْسَاخُ أَيْدِي النَّاسِ وَ إِنَّ اللَّهَ قَدْ حَرَّمَ عَلَيَّ مِنْهَا وَ مِنْ غَيْرِهَا مَا قَدْ حَرَّمَهُ وَ إِنَّ الصَّدَقَةَ لَا تَحِلُّ لِبَنِي عَبْدِ الْمُطَّلِبِ الْحَدِيثَ‌»[1] .

در این روایت که راویان، آن را از امام باقر(ع) و امام صادق(ع) نقل می‌کنند و آن بزرگواران از جدّشان رسول الله(ص) نقل نموده‌اند که پیامبر خدا(ص) صدقات را نوعی چرک و آلودگی اموال مردم معرفی کرده است که استفاده از آن و غیر آن را خداوند بر رسول خدا(ص) و کسانی که از نسل عبد المطلب و هاشمی هستند حرام نموده است.

معیار بودن معیل در حرمت زکات فطره غیر سادات بر سادات و عدم معیار بودن عیال

در مسئله هشتم امام ره فرمودند: «تحرم فطرة غير الهاشمي على الهاشمي‌، و المدار هو المعيل لا العيال، و الأحوط مراعاة كليهما»[2] .

بر اساس صراحتی که مرحوم امام در این مسئله دارند در صورتی که گیرنده‌ی زکات فطره از سادات باشند حرام است که از غیر سادات دریافت کنند و معیار در این حکم را خود معیل و صاحب خانه قرار داده‌اند نه عائله او. برای روشن شدن این مسئله به تقسیم بندی ذیل توجه می‌کنیم:

1-اگر معیل از سادات باشد و عیال او نیز از سادات: پرداخت زکات فطره‌ی خود و عیال به سادات بلا مانع است.

2-اگر معیل از سادات باشد و عیال از غیر سادات: پرداخت زکات فطره از طرف خود و عیال به سادات بلا مانع است.

3- اگر معیل ازغیر سادات باشد و عیال او از سادات: پرداخت زکات فطره، هم از طرف خود و هم از طرف عیال به سادات حرام است.

4-اگر معیل از غیر سادات باشد و عیال از غیر سادات: پرداخت زکات فطره هم از طرف خود و هم از طرف عیال به سادات حرام است.

احتیاط در این مسئله: مرحوم امام در ادامه برای اینکه جانب احتیاط رعایت شود فرموده‌اند: «و الأحوط مراعاة كليهما».

یعنی مستحب آن است که اگر عائله از سادات است و خود معیل هم از سادات، زکات فطره‌ی آنها به سادات داده شود و اگر معیل از سادات است و عائله از غیر سادات است زکات فطره‌ی آن عائله به سادات داده نشود.

کلام مرحوم سید در عروة: «تحرم فطرة غير الهاشمي على الهاشمي‌ كما في زكاة المال و تحل فطرة الهاشمي على الصنفين و المدار على المعيل لا العيال فلو كان العيال هاشميا دون المعيل لم يجز دفع فطرته إلى الهاشمي و في العكس يجوز»[3] .

همان طور که در فتوای مرحوم امام ملاحظه شد، در عبارت مرحوم سید نیز کاملا این حکم بیان شده است. یعنی معیار و مدار در حکم زکات فطره سادات، خود معیل است و نتیجه این که حرام است غیر هاشمی به هاشمی زکات فطره بدهد، و اگر خود معیل از غیر سادات و هاشمیان باشد نمی‌تواند زکات فطره خود و عیال خود مثلا زوجه خود را چه از سادات باشد و چه از غیر سادات، به سادات پرداخت نماید و در عکس فرض جایز است یعنی اگر معیل از سادات باشد و عیال او از غیر سادات چنین معیلی می‌تواند هم از طرف خود و هم از طرف عیال غیر سید خود زکات فطره را به سادات بدهد.

دلیل معیار بودن معیل در حکم أداء زکات فطره به هاشمیان: چون خطاب وجوب زکات فطره فقط به خود معیل اصابت کرده است و از گردن سائر عیالات او اعم از واجب النفقه و غیر واجب النفقه این وجوب برداشته شده است در نتیجه معیار خود معیل خواهد بود.

قول مخالف در این مسئله: علامه بحرانی فرموده است: «نعم يبقى الكلام هنا في شي‌ء لم أقف على من تعرض للتنبيه عليه و هو أنه لو كانت الفطرة واجبة على عامي لعيلولته جماعة من السادة أو سيد لعيلولته جماعة من غير السادة فهل الاعتبار هنا في جواز دفع الزكاة للسيد بناء على جواز أخذه زكاة مثله بالمعيل أو المعال؟ فعلى الأول يجوز في الصورة الثانية دون الأولى و على الثاني يجوز في الأولى دون الثانية.

و الذي يقرب عندي هو أن الاعتبار بالمعال لأنه هو الذي تضاف إليه الزكاة فيقال فطرة فلان و إن وجب إخراجها عنه على غيره لمكان العيلولة و أضيفت إليه أيضا من هذه الجهة و إلا فهي أولا و بالذات إنما تضاف إلى المعال»[4] .

ایشان معیار را عائله دانسته‌اند نه معیل زیرا به نظر ایشان آن کس که اصل است و موجب شده است یک زکاتی به زکات‌های معیل اضافه شود، این عائله بوده است، پس اگر عائله از سادات باشد می‌توان زکات او را به سادات داد اگر چه معیل و صاحب خانه او که باید زکات فطره‌ی این عائله را بپردازد از غیر سادات باشد.

ادامه‌ی بحث در جلسه آینده إن شاء اللّه.

وصلی اللّه علی سیّدنا محمد و آله الطاهرین


[1] . وسائل الشيعة، شیخ حر عاملی، ج‌9، ص268، أَبْوَابُ الْمُسْتَحِقِّينَ لِلزَّكَاةِ وَ وَقْتِ التَّسْلِيمِ وَ النِّيَّة، باب29، ح2، آل البیت(ع).. «مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَعْقُوبَ مِثْلَهُ وَ كَذَا الَّذِي قَبْلَه»
[2] تحرير الوسيلة، امام خمینی ره، ج‌1، ص365، نشر آثار.
[3] . عروة الوثقى، سيد محمد کاظم يزدي، ج4، ص212، جامعه مدرسین.
[4] . حدائق الناضرة، شیخ یوسف بحرانى، ج‌12، ص317، جامعه مدرسین.