درس خارج فقه استاد مقتدایی

99/08/06

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: كتاب الزکاة (زکات فطره؛ وجوب زکات فطره افراد تحت تکفل بر متکفل واجد شرائط)

از اقوال مرحوم امام(ره) و صاحب جواهر(رحمه الله) و مرحوم محقق در شرایع به این نتیجه رسیدیم که بر شخص واجد شرائط واجب است زکات فطره تمام کسانی که حین شب عید فطر به طریقی جزء عائله او به حساب می‌آیند را پرداخت نماید و در این عائله هیچ قیدی وجود ندارد و حتی مرحوم صاحب جواهر این حکم را شامل کسی که از جهت حرمت در جمع عائله واقع شده باشد را لازم می‌داند، در اثبات این حکم روایات فراوانی مخصوصا در باب پنجم از ابواب زکات فطره وارد شده است به نحوی که ادعای تواتر در این دسته از روایات شده است، روایت اول و دوم از این باب مورد مطالعه قرار گرفت اکنون روایت نهم از این باب را که مرفوعه است به عنوان روایت سوم مورد بررسی قرار می‌دهیم.

روایت سوم

استناد به مرفوعه محمد بن احمد در بیان وجوب زکات فطره عائله بر معیل:

«عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ رَفَعَهُ عَنْ أَبِي عَبْدِاللَّهِ(ع) قَالَ يُؤَدِّي الرَّجُلُ زَكَاةَ الْفِطْرَةِ عَنْ مُكَاتَبِهِ وَ رَقِيقِ امْرَأَتِهِ وَ عَبْدِهِ النَّصْرَانِيِّ وَ الْمَجُوسِيِّ وَ مَا أَغْلَقَ عَلَيْهِ بَابَه‌»[1]

در این مرفوعه تمام سلسله روات ذکر نشده است و محمد بن احمد این روایت را بدون ذکر سایر راویان در سند، از امام صادق(ع) نقل کرده است، در این روایت هم، مصادیق دیگری از کسانی که عائله یک شخص به شمار می‌آیند که اگر حین شب عید فطر در منزل او باشند و نان‌خور او به شمار آیند، بر آن شخص مکلف که صاحب خانه است واجب است زکات فطره همه آن‌ها را بدهد از قبیل عبد مکاتب و عبد همسر و حتی عبد غیر مسلمان او از نصاری و مجوس و از همه عجیب‌تر حتی کسی که در را به روی او بسته است مثلا به اصرار او را در شب عید مهمان خود کرده است، باید زکات فطره همه آن‌ها را بدهد.

این روایت مرفوعه است یعنی سند آن قطع شده است ولی صاحب جواهر(رحمه الله) آن را از مرحوم محقق این‌چنین نقل می‌کند: «قال المصنف في المعتبر: «و هذا و ان كان مرسلا الا أن فضلاء الأصحاب أفتوا بمضمونه»[2] قلت: لتضمن الصحاح و غيرها مضمونه»[3]

یعنی گرچه این روایت ضعیف است ولی به جهت اینکه روایات صحاح و معتبر و فراوانی وجود دارد که چنین مضمونی دارند و بزرگانی از فضلاء و علمای ما بر اساس آن روایات، فتوی صادر کرده‌اند به همین جهت مرفوعه بودن آن لطمه‌ای در اعتبار آن وارد نمی‌کند.

روایت چهارم

استناد به روایت عبدالله بن سنان از امام صادق علیه السلام در بیان وجوب زکات فطره عائله بر معیل:

«كُلُّ مَنْ ضَمَمْتَ إِلَى عِيَالِكَ مِنْ حُرٍّ أَوْ مَمْلُوكٍ فَعَلَيْكَ أَنْ تُؤَدِّيَ الْفِطْرَةَ عَنْهُ الْحَدِيث‌»[4]

این حدیث هم عمومیت دارد و شامل تمام کسانی که از عائله شخص مکلف به حساب آیند می‌شود حتی کسانی که عائله اصلی نباشند و ملحق و ضمیمه به عائله شده باشند هم این حکم را دارند از قبیل شخص آزاد که شب عید فطر در خانه او باشد و همچنین مملوک و غیره.

بررسی روایت مخالف دارای سند صحیح

در بین این دسته از روایات که همه مؤید وجوب زکات فطره برای تمام عائله مرتبط با شخص مکلف هستند، یک روایت که صحیح السند هم است از جهت مضمون با سایر روایات این باب تفاوت دارد که «روایت سوم از باب پنجم» است و راوی آن «عبدالله بن حجّاج» است:

«سَأَلْتُ أَبَاالْحَسَنِ(ع) عَنْ رَجُلٍ يُنْفِقُ عَلَى رَجُلٍ لَيْسَ مِنْ عِيَالِهِ إِلَّا أَنَّهُ يَتَكَلَّفُ لَهُ نَفَقَتَهُ وَ كِسْوَتَهُ أَ تَكُونُ عَلَيْهِ فِطْرَتُهُ قَالَ لَا إِنَّمَا تَكُونُ فِطْرَتُهُ عَلَى عِيَالِهِ صَدَقَةً دُونَهُ وَ قَالَ الْعِيَالُ الْوَلَدُ وَ الْمَمْلُوكُ وَ الزَّوْجَةُ وَ أُمُّ الْوَلَد»[5]

در این روایت وجوب زکات فطره مطلق نیست و مقید به فرزندان و مملوک و همسر و ام ولد شده است و مضمون آن چنین است که اگر کسی در ایام سال عهده‌دار مخارج تغذیه و لباس کسی شده است که جزء عائله اصلی او نیستند، لزومی ندارد که زکات فطره او را هم عهده‌دار شود.

نظر صاحب جواهر رحمه الله در خصوص این روایت مخالف

صاحب جواهر در خصوص روایت مخالف می‌فرماید: «مطرح أو محمول على أن المراد منه بيان عدم كفاية تكلف الإنفاق في الوجوب، بل لا بد مع ذلك من صدق العيلولة كالزوجة و الولد و المملوك و أم الولد و نحوهم ممن يعولهم الإنسان في الغالب، لا أن المراد حصر الوجوب في الأربعة أو حصر العيال بهم، لمنافاته حينئذ المقطوع به من النصوص و الفتاوى و معاقد الإجماعات.»[6]

ایشان علی رغم معتبر بودن سند این روایت، به جهت معارضه این روایت با تعداد زیادی از روایاتی که وجوب زکات فطره را مطلق معرفی می‌کنند و همچنین مخالفت با اتفاق آراء علماء و بزرگان، این روایت را مطروح می‌داند یا حمل بر این می‌کند که صرف عهده‌دار شدن نفقه کسی وجوب زکات فطره آن فقیر را هم به همراه ندارد و علاوه بر انفاق لازم است که صدق عیال هم بکند.

جایگاه مستقل ضیف در وجوب زکات فطره:

هر چند تعابیر عام که برای عیال مطرح شد شامل مهمان هم می‌شود ولی به جهت موقعیت خاص مهمان، عنایت مخصوصی در وجوب زکات فطره او در تعابیر علماء به چشم می‌خورد.

تصریح مرحوم امام در وجوب زکات فطره ضیف:

«و كذا كل من يدخل في عيلولته قبله حتى الضيف و إن لم يتحقق منه الأكل»[7]

امام(ره) در بیان عمومیت وجوب زکات فطره، با تعبیر مستقل و مخصوص، این حکم را برای مهمان تصریح می‌کند هر چند این مهمان که قبل از شب عید فطر وارد خانه او شده است او هنوز چیزی هم نخورده باشد.

تصریح مرحوم محقق در شرایع بر وجوب زکات فطره ضیف:

مرحوم محقق در تصریح به وجوب زکات فطره ضیف می‌فرماید:

«و مع الشروط يخرجها عن نفسه و عن جميع من يعوله فرضا أو نفلا من زوجة و ولد و ما شاكلهما و ضيف و ما شابهه صغيرا كان أو كبيرا حرا أو عبدا مسلما أو كافرا»[8]

در صورت تحقق شروط وجوب زکات فطره، مرحوم محقق واجب می‌داند که یک مکلف از طرف خودش و جمیع عائله‌اش زکات فطره بدهد فرقی نمی‌کند که این عائله واجب النفقه او باشند یا تبرعا عهده‌دار نفقه کسی شده باشد از قبیل زوجه و فرزند و هرکس که مانند همسر و فرزند او باشد و همچنین مهمان و هرکس که مانند مهمان باشد و فرقی نمی‌کند این عائله کوچک باشند یا بزرگ، آزاد باشند یا عبد، مسلمان باشند یا کافر. در این عبارت، مرحوم محقق به صراحت مهمان را یکی از افرادی که واجب النفقه یک مکلف به حساب می‌آید بیان کرده است.

کلام مرحوم صاحب جواهر در تشریح قول محقق در شرایع:

مرحوم صاحب جواهر در تشریح قول محقق می‌فرماید: «و كذا يجب عليه أن يخرجها أيضا عن الضيف و ما شابهه ممن يعولهم من الأجانب تبرعا»[9] در این بیان مرحوم صاحب جواهر به صراحت نام ضیف را در ردیف کسانی که زکات فطره آن‌ها بر عهده معیل است گنجانده است و همچنین کسانی که مانند ضیف باشند این حکم را نیز متعلق به آن‌ها دانسته است.

تعریف ضیف:

مرحوم صاحب جواهر بحث مفصلی در معیار ضیف مطرح نموده‌اند[10] و می‌فرمایند: «إنما الكلام في قدر الضيافة المسبب للوجوب»‌ و برای بیان کیفیت اختلاف از اقوال مختلف بهره برده‌اند از جمله عبارت منتهی: «اختلف علماؤنا في الضيافة المقتضية لوجوب الفطرة» و چند قول را از لسان علامه در صدق مهمان عنوان می‌کنند.

قول اول: کسی که تمام ماه رمضان مهمان او باشد: «يشترط ضيافة الشهر كله».

قول دوم: کسی که دهه آخر از ماه رمضان مهمان باشد: «و شرط آخرون ضيافة العشر الأواخر».

قول سوم: کسی که به اندازه لحظه‌ای قبل از غروب عید فطر مهمان باشد: «و اقتصر آخرون على آخر ليلة من الشهر بحيث يهل الهلال و هو في ضيافته».

مرحوم علامه قول سوم را تأیید می‌کنند و می‌فرمایند: «و هو الأقرب عندي‌»

و نیز صاحب جواهر(رحمه الله) عبارت مرحوم محقق در معتبر در تأیید قول سوم را نقل می‌کند که محقق فرمود: «و هذا هو الأولى»

البته ملاک‌های دیگری همچون مهمانی در نصف ماه نیز مطرح گردیده است. ‌

این بحث تا اینجا کافی است و إنشاءالله مباحث دیگر مطرح خواهد شد.

وصلی الله علی سیدنا محمد و آله الطاهرین


[1] وسائل الشيعة، حرعاملی، ج‌9، ص330، کتاب الزکاة، أبواب زکاة الفطرة، باب5، ح9، آل البیت. «مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَعْقُوبَ مِثْلَهُ وَ كَذَا مَا قَبْلَه‌».
[2] المعتبر في شرح المختصر، محقق حلی، ج‌2، ص597، سیدالشهداء.
[3] جواهرالكلام في شرح شرائع الإسلام، محقق حلی، ج‌15، ص495، دارالکتب الاسلامیة.
[4] وسائل الشيعة، حرعاملی، ج‌9، ص329، کتاب الزکاة، أبواب زکاة الفطرة، باب5، ح8، آل البیت. «مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ يُونُسَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ كُلُّ مَنْ ضَمَمْتَ إِلَى عِيَالِكَ مِنْ حُرٍّ أَوْ مَمْلُوكٍ فَعَلَيْكَ أَنْ تُؤَدِّيَ الْفِطْرَةَ عَنْهُ الْحَدِيث‌».
[5] وسائل الشيعة، حرعاملی، ج‌9، ص328، کتاب الزکاة، أبواب زکاة الفطرة، باب5، ح3، آل البیت. «وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ صَفْوَانَ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ الْحَجَّاجِ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ ع عَنْ رَجُلٍ يُنْفِقُ عَلَى رَجُلٍ لَيْسَ مِنْ عِيَالِهِ إِلَّا أَنَّهُ يَتَكَلَّفُ لَهُ نَفَقَتَهُ وَ كِسْوَتَهُ أَ تَكُونُ عَلَيْهِ فِطْرَتُهُ قَالَ لَا إِنَّمَا تَكُونُ فِطْرَتُهُ عَلَى عِيَالِهِ صَدَقَةً دُونَهُ وَ قَالَ الْعِيَالُ الْوَلَدُ وَ الْمَمْلُوكُ وَ الزَّوْجَةُ وَ أُمُّ الْوَلَدِ- أَقُولُ الْمَفْرُوضُ أَنَّ الرَّجُلَ الْمَذْكُورَ لَيْسَ مِنْ عِيَالِهِ بَلْ يَتَصَدَّقُ عَلَيْهِ بِنَفَقَتِهِ وَ كِسْوَتِهِ أَوْ يَبْعَثُ بِهِمَا إِلَيْهِ هَدِيَّة».
[6] جواهرالكلام في شرح شرائع الإسلام، محقق حلی، ج‌15، ص495، دارالکتب الاسلامیة.
[7] تحريرالوسيلة، امام خمینی، ج‌1، ص270، موسسه تنظیم و نشر آثار.
[8] شرائع الإسلام في مسائل الحلال و الحرام، محقق حلی، ج‌1، ص129، استقلال.
[9] جواهرالكلام في شرح شرائع الإسلام، شیخ محمدحسن نجفی جواهری، ج‌15، ص494، دارالکتب الاسلامیة.
[10] جواهرالكلام في شرح شرائع الإسلام، شیخ محمدحسن نجفی جواهری، ج‌15، ص495، دارالکتب الاسلامیة. «إنما الكلام في قدر الضيافة المسبب للوجوب ففي المقنعة «و من أضاف مسلما لضرورة به الى ذلك طول شهر رمضان أو في النصف الأخير الى آخره وجب عليه إخراج الفطرة عنه» و ظاهره اعتبار النصف الأخير، و الذي يفهم من الانتصار و الخلاف و الغنية اعتبار طول الشهر، و في السرائر و يجب إخراج الفطرة عن الضيف بشرط أن يكون آخر الشهر في ضيافته، فأما إذا أفطر عنده مثلا ثمانية و عشرين يوما ثم انقطع باقي الشهر فلا فطرة على مضيفه، فان لم يفطر عنده إلا في محاق الشهر و آخره بحيث يتناوله اسم الضيف فإنه يجب عليه إخراج الفطرة عنه و لو كان إفطاره عنده في‌ الليلتين الأخيرتين فحسب و ظاهره عدم الاكتفاء بليلة فضلا عن لحظة في صدق الاسم، و ظاهر الوسيلة و نهاية الشيخ الاكتفاء بمسمى الإفطار عنده في الشهر...».