درس خارج فقه استاد مقتدایی

99/07/30

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: كتاب الزکاة (زکات فطره؛ شرائط وجوب زکات فطره)

تذکر

ابراز تأسف از اجرای مباحث به صورت غیرحضوری به جهت وجود بیماری کرونا و مسئلت از درگاه خدای متعال در رفع این بلیه از سر مردم جهان مخصوصا مسلمانان و تقدیر از عزاداران و طلاب در مناسبت‌های دو ماه عزیز محرم و صفر که ضمن رعایت کامل دستورالعمل‌های بهداشتی، نهایت ارادت و شور خالصانه را به ساحت مقدس اهل بیت(ع) ابراز داشتند.

بحث اخلاقی

جایگاه اهل بیت عصمت و طهارت(ع) از لسان مبارک پیامبر اسلام(ص) با نگاه به حدیث ثقلین در منابع اهل سنت:

گرچه روال چهارشنبه‌ها بیان بحث اخلاقی است اما این هفته محور بحث را یک موضوع اعتقادی قرار دادیم که ثمره آن تعالی روحیات اخلاقی خواهد بود.

بحث راجع به بیان جایگاه رفیع اهل بیت پیغمبر(ص) از لسان مبارک پیغمبر(ص) و کیفیت ارتباط و محبت با خاندان پاک او است البته این بحث مفصل و دارای منابع فراوان است اما امروز با نگاه به حدیث ثقلین در مورد جایگاه رفیع اهل البیت(ع) سخن می‌گوییم.

حدیث ثقلین

نام «حدیث ثقلین» برگرفته شده از سخن پیغمبر(ص) است که از چنین تعبیری در کلام خود بهره برده‌اند مفرد آن ثِقْل است و به صورت ثَقَلَین هم استعمال شده است.

کیفیت نقل حدیث اینگونه است که پیغمبر خدا(ص) بارها در مناسبت‌ها و موقعیت‌های مختلف این حدیث را ایراد فرموده‌اند به نحوی که نه تنها در حد متواتر است بلکه برای شخص محقق، یقین حاصل می‌شود که رسول خدا(ص) چنین عقید‌ ای راجع به أهل بیت خود داشته‌اند.

حدیث ثقلین در منابع أهل سنت:

در منابع أهل سنت، حدیث ثقلین به وفور یافت می‌شود که اجمالا به برخی از آن‌ها اشاره می‌کنیم:

    1. صحیح مسلم که این روایت در دو مورد از زید ابن أرقم نقل شده؛

    2. سنن أبوداوود سلیمان؛

    3. سنن نسائی؛

    4. مسند أحمد حنبل که یکی از أئمه چهارگانه أهل سنت است از زید ابن ثابت و أحمد ابن شعیب نسائی؛

    5. حاکم نیشابوری از علمای قرن چهارم هجری در کتاب المستدرک علی الصحیحین؛

    6. شهاب‌الدین ابوالعباس احمدبن بدرالدین محمدبن شمس‌الدین محمدبن نورالدین علی بن حَجَر هیتمی سعدی انصاری (۹۰۹ – ۹۷۴ ه‌.ق) که فقیه، عالم و مؤلف شافعی است.

البته در کتب گفته شده و سایر کتب حدیث ثقلین با تعابیر مختلف آمده است.[1]

    1. صحیح مسلم

«قال حصين: له (زيد بن ارقم): لقد لقيت يا زيد خيرا كثيرا، رأيت رسول اللّه(ص)، وسمعت حديثه، وغزوت معه، وصلّيت خلفه، لقد لقيت يا زيد خيرا كثيرا، حدّثنا يا زيد ما سمعت من رسول اللّه(ص) قال: يا ابن أخى واللّه لقد كبرت سنّى، وقدم عهدى، ونسيت بعض الّذى كنت أعى من رسول اللّه(ص)، فما حدّثتكم فاقبلوا، وما لا، فلا تكلّفونيه. ثمّ قال: قام رسول اللّه(ص) يوما فينا خطيبا بماء يدعى خمّا، بين مكّة والمدينة، فحمد اللّه و اثنى عليه، ووعظ وذكّر، ثمّ قال: امّا بعد، ألا أيّها النّاس فإنّما أنا بشر يوشك أن يأتى رسول ربّى فأجيب. وأنا تارك فيكم ثقلين: أوّلهما كتاب اللّه فيه الهدى والنّور فخذوا بكتاب اللّه و استمسكوا به، فحثّ على كتاب اللّه ورغّب فيه. ثمّ قال: واهل بيتى؛ اذكّركم اللّه فى اهل بيتى، أذكّركم اللّه فى اهل بيتى، أذكّركم اللّه فى اهل بيتى.»[2]

«گروهى از مردم که حصين بن سبرة در بین آن‌ها بود خدمت زيد بن ارقم رفتند، حصين گفت: اى زيد تو خير فراوانى را درك نموده‌اى، از زيارت رسول خدا(ص) بهره‌مند شده‌اى، و سخنان او را شنيده‌اى، و در خدمت آن حضرت به جنگ رفته‌اى، و پشت سر رسول خدا(ص) نماز خوانده‌اى، آنچه را از پيامبر(ص) شنيدى براى ما بازگو كن زيد گفت: اى برادرزاده، به خدا قسم پیر شدم، و عمرم طولانى شده، و بعضى از آنچه را كه از پيامبر(ص) فراگرفتم فراموش نمودم، پس آنچه را كه براى شما نقل مى‌كنم بدان توجه كنيد، و آنچه را كه نگفتم مرا به آن وادار نكنيد.

سپس گفت: روزى پيامبر(ص) در بين راه مكه و مدينه در كنار بركه‌اى به نام خم برای ما خطبه خواند و حمد و ثناى الهى را به جاى آورد و موعظه نمود و تذكراتى داد، و سپس فرمود: اى مردم من بشر هستم مى‌پندارم به زودى عزرائیل من را دعوت می‌کند.

من در ميان شما دو چيز سنگين و گرانقدر را به جاى مى‌گذارم اوّلى كتاب خداست، در او هدايت و نور است، كتاب خدا را بگيريد و به آن چنگ زنيد، درباره كتاب خدا بسيار سفارش و توصيه نمود، سپس فرمود: اهل بيتم، و سه بار تكرار نمود-خدا را درباره اهل بيتم به شما يادآورى مى‌كنم، خدا را درباره اهل بيتم به شما يادآورى مى‌كنم، خدا را درباره اهل بيتم به شما يادآورى مى‌كنم»

بحث فقهی

شرائط وجوب زکات فطره

فرمایش مرحوم امام ره در المقصد الثانی راجع به شرایط زکات فطره:

مسئله اول: «تجب زكاة الفطرة على المكلف الحر الغني فعلا أو قوة فلا تجب على الصبي ولا المجنون ولو إدواريا إذا كان دور جنونه عند دخول ليلة العيد»[3] در این مسئله مرحوم امام ره در مورد شرائط وجوب زکات فطره سه شرط معرفی می‌کنند. اول: مکلف باشد؛ بنابراین بر کسی که زیر سن تکلیف است همچنین مجنون اگر چه ادواری باشد و زمان جنونش مصادف شده باشد با قبیل شب عید، زکات فطره بر او واجب نیست؛ دوم: آزاد و حر باشد؛ بنابراین بر عبد تکلیف أداء زکات فطره نمی‌آید؛ سوّم: غنی باشد؛ بنابراین فقیر از این وجوب مستثنی است.

    1. «ولا يجب على وليهما أن يؤدي عنهما من مالهما، بل الأقوى سقوطها عنهما بالنسبة إلى من يعولانه»[4] یعنی واجب نیست که ولی مجنون یا صبی از طرف این دو، زکات فطره آن‌ها را از مال خودشان پرداخت کند زیرا وجوبی گردن آن‌ها نیامده است (اگر صبی و مجنون عائله کسی باشند زکات فطره آن‌ها به گردن معیل خواهد بود و إلا بر خودشان لازم نیست که زکات فطره خودشان را بدهند) بلکه اقوی این است که اگر این صبی و مجنون معیل کسانی قرار گرفته باشند، زکات فطره عائله آن‌ها ساقط خواهد شد.

    2. «ولا على من هو مغمى عليه عند دخول ليلة العيد، ولا على المملوك»[5] همچنین بر کسی که در شب عید در حال اغماء است و یا مملوک است زکات فطره واجب نمی‌شود.

    3. «ولا على الفقير الذي لا يملك مؤونة سنته له ولعياله زائدا على ما يقابل الدين و مستثنياته لا فعلا ولا قوة، والأحوط اعتبار الدين الحال في هذه السنة لا غيره،»[6] و همچنین زکات فطره واجب نیست بر فقیر و مقصود از فقیر آن است که هزینه یک سال خود و عائله خود را نداشته باشد علاوه بر آنچه که در مقابل دَین و مستثنیات زندگی او قرار می‌گیرد، نه بالفعل داشته باشد و نه بالقوة البته احتیاط آن است که دین بالحال ملاک واقع شود یعنی اگر کسی تمام بدهی‌هایی که الآن باید پس دهد و بدهی‌هایی که اقساطی است و بعدا باید پس دهد را در نظر بگیرد فقیر به حساب می‌آید و زکات بر او واجب نمی‌شود ولی احتیاط است که بدهی‌هایی که الآن زمان أدای آن‌ها رسیده است را ملاک قرار دهد و چه بسا در این فرض فقیر به حساب نیاید و زکات بر او واجب شود.

    4. «نعم الأحوط الأولى لمن زاد على مؤونة يومه وليلته صاع إخراجها، بل يستحب للفقير مطلقا إخراجها ولو بأن يدير صاعا على عياله ثم يتصدق على الأجنبي بعد أن ينتهي الدور إليه، هذا إذا لم يكن بينهم قاصر، وإلا فالأحوط أن يقتصر في الإدارة بينهم على المكلفين، ولو أخذ الولي عن القاصر يصرفها له ولا يردها إلى غيره»[7] البته احوط و اولی آن است کسی که به اندازه یک شبانه‌روز هزینه خود و عائله خود بیش از یک صاع قوت غالب دارد، زکات فطره خود را بپردازد.

مسئله دوم: «يعتبر وجود الشرائط المذكورة عند دخول ليلة العيد، أي قبيله ولو بلحظة بأن كان واجدا لها فأدرك الغروب، فلا يكفي وجودها قبله إذا زال عنده، ولا بعده لو لم يكن عنده، فتجب على من بلغ مثلا عنده أو زال جنونه، ولا تجب على من بلغ بعده أو زال جنونه، نعم يستحب أداؤها إذا كان ذلك قبل الزوال من يوم العيد.» [8]

در مسئله2 مرحوم امام ره می‌فرمایند: برای هرکس معتبر است که شرائط وجوب زکات فطره را هنگام داخل شدن به شب عید فطر دارا باشد، یعنی قبل از دخول در شب عید ولو به اندازه یک لحظه این شرائط موجود باشد به نحوی که در حالیکه واجد این شرائط است وارد شب عید شود تا زکات فطره بر او واجب شود در نتیجه اگر این شرائط قبل از غروب موجود باشد ولی در حین دخول در شب عید زائل شود و یا اینکه بعد از غروب این شرائط جمع شود زکات فطره به گردن خود این شخص نمی‌آید پس کسی که هنگام غروب عید بالغ باشد و یا اگر مجنون ادواری است در آن لحظه جنونش برطرف شود زکات فطره بر او و عائله او واجب می‌شود.

البته کسی که در همان لحظه عید فطر شرائط وجوب را ندارد و بعد از آن تا ظهر عید فطر این شرائط را پیدا می‌کند مستحب است که زکات فطره خود و عائله خود را پرداخت نماید.

سایر اقوال

الف: زمان اجتماع شرائط وجوب زکات فطره در بیان سایر علماء درک غروب شب عید می‌باشد؛

    1. کلام مرحوم سید در عروة: «المدار فی وجوب الفطرة إدراک لیلة العید جامعاً للشرائط»[9]

    2. کلام مرحوم خوئی ذیل عبارت مرحوم سید: «هذا هو المعروف و المشهور بین الأصحاب بل أدّعی علیه الإجماع بقسمیه»[10]

    3. کلام صاحب جواهر رحمه الله: «و تجب الفطرة بـ الإدراك جامعا للشرائط السابقة هلال شوال كما عن جماعة التصريح به‌»[11]

بنابراین شرائط وجوب زکات فطره سه شرط است؛ تکلیف، حریت و غنی بودن که مقارن غروب شب عید فطر باید این شرائط جمع باشد.

إنشاءالله ادامه مباحث جلسه آینده

وصلی الله علی سیدنا محمد و آله الطاهرین


[1] در منابع شیعی به شکل متواتر در آثاری مانند أصول کافی به این حدیث پرداخته شده است که امروز درصدد آن نیستیم.
[2] صحیح مسلم، مسلم نیشابوری، ج4، ص1873، كتاب فضائل الصحابه، باب4، مناقب على(ع)، ح36، بیروت.
[3] تحریرالوسیلة، امام خمینی، ج1، ص326، مؤسسه تنظیم و نشر آثار.
[4] تحریرالوسیلة، امام خمینی، ج1، ص326، مؤسسه تنظیم و نشر آثار.
[5] تحریرالوسیلة، امام خمینی، ج1، ص326، مؤسسه تنظیم و نشر آثار.
[6] تحریرالوسیلة، امام خمینی، ج1، ص326، مؤسسه تنظیم و نشر آثار.
[7] تحریرالوسیلة، امام خمینی، ج1، ص326، مؤسسه تنظیم و نشر آثار.
[8] تحریرالوسیلة، امام خمینی، ج1، ص326، مؤسسه تنظیم و نشر آثار.
[9] عروة الوثقى، سيديزدي، ج4، ص205، جامعه مدرسین.
[10] موسوعة الإمام الخوئي، سیدابوالقاسم خوئی، ج‌24، ص387، مؤسسه خوئی الاسلامیة.
[11] جواهرالكلام في شرح شرائع الإسلام، شیخ محمدحسن نجفی جواهری، ج‌15، ص527، بیروت.