درس خارج فقه استاد مقتدایی

99/07/07

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: كتاب الزكاة/أحكام الزكاة / زکات فطره(أدله وجوب زکات فطره و اهمیت آن)

در بحث زکات دو بحث ممکن بود که انجام بشود؛ اول بحث زکات مال که با محوریت فرمایش مرحوم امام در کتاب تحریر الوسیله در تمام مباحث آن «فی ما تجب و فی من تجب» در اموالی که زکات به آنها تعلق می‌گیرد و شرائط آن اموال و همچنین راجع به مستحقین زکات و مسائل مربوط به آن به فضل الهی با تفصیل واستدلال و استناد مطرح شد، و اما از این جلسه به بعد راجع به قسم دوم از زکات یعنی «زکاة الأبدان» زکات بدن که معروف است به زکات فطره صحبت خواهیم کرد، مرحوم امام در عنوان این بحث فرموده‌اند: «المقصد الثاني: في زكاة الأبدان»[1] زکات فطره از واجبات ضروری اسلام است همان طور که زکات مال از ضروریات دین است، و در اثبات وجوب زکات فطره از منابع اصلی فقه یعنی کتاب الله و رویات و اجماع مستندات فراوان و قطعی وارد شده است.

اهمیت بحث زکات فطره:

کلام مرحوم شیخ انصاری: «و کیف كان فوجوبها كاد يعدّ من الضروريات، بل هو منها»[2] در این بیان، مرحوم شیخ انصاری نه تنها زکات را نزدیک به ضروریات می‌داند بلکه آن را یکی از ضروریات دین به شمار می‌آورند و می‌فرمایند: «بل هو منها».

کلام مرحوم سید: «فصل في زكاة الفطرة و هي واجبة إجماعاً من المسلمين»[3] مرحوم سید در عروه فصلی با عنوان «زکاة الفطرة» مطرح می‌نمایند و ایشان زکات فطره را یکی از واجبات دانسته‌اند چنانکه وجوب زکات فطره را در بین تمام مسلمین اجماعی دانسته‌اند.

در بیان أدله وجوب زکات فطره می‌توان به قرآن کریم تمسک جست: ﴿قَدْ أَفْلَحَ‌ مَنْ‌ تَزَكّی و ذَکَرَاسمَ رَبِّه فَصَلّی﴾[4] مراد از ﴿تزکی﴾ در این آیه زکات فطره است زیرا این آیه در اوائل ظهور اسلام نازل شده است و در آن زمان مسلمانان در وضعیتی نبودند که بر اموال آنها به عنوان زکات مال، وجوبی وارد بشود ولی این آیه تناسب با زکات فطره دارد چنانچه در روایات چنین استدلالی شده است: «مُحَمَّدُ بْنُ‌ عَلِيِّ‌ بْنِ‌ الْحُسَيْنِ‌ بِإِسْنَادِهِ‌ عَنْ‌ هِشَامِ‌ بْنِ‌ الْحَكَمِ‌ عَنِ‌ اَلصَّادِقِ‌ عَلَيْهِ‌ السَّلاَمُ‌ فِي حَدِيثٍ‌ قَالَ‌: نَزَلَتِ‌ الزَّكَاةُ‌ وَ لَيْسَ‌ لِلنَّاسِ‌ أَمْوَالٌ‌ وَ إِنَّمَا كَانَتِ‌ الْفِطْرَةُ‌»[5] . در این روایت استدلال شده بر معنای زکات فطره زیرا در اوائل اسلام، مسلمین در شرائطی نبودند که زکات مال بر آنها واجب شود؛ این آیه می‌گوید رستگار است کسی که زکات فطره دهد و بعد از اداء زکات به یاد پرورگار باشد و نماز بخواند، این آیه دلیل قرآنی بر وجوب زکات فطره است.

جهت نام گذاری زکات فطرة:

کلام مرحوم سید در عروة: «و الفطرة اما بمعنی الخلقة فزكاة الفطرة أي زكاة البدن من حيث إنّها تحفظه عن الموت، أو تطهّره عن الأوساخ، و إمّا بمعنى الدّين، أي زكاة الإسلام و الدين، و إمّا بمعنى الإفطار لكون وجوبها يوم الفطر»[6] جهتی که موجب شده است این زکات به فطره شهرت پیدا کند یکی از این امور چهارگانه است:

اول: «فطرة» به معنای «خلقت» است پس زکات بدن به معنای زکات بدن است زیرا این زکات موجب حفظ بدن از بلا و مرگ است.

دوم: این زکات موجب پاکی انسان از آلودگی‌ها و کثافات است.

سوم: این زکات به معنای دین است یعنی زکاتی است برای عظمت و اعتلای اسلام و دین.

چهارم: این زکات به معنای افطار است زیرا در روز عید فطر واجب می‌شود که مسلمانان افطار کنند و روزه بر آنها حرام می‌شود.

روایت اول روایت معتب در تأیید کلمه «فطرة» به معنای خلقت و بدن: «وَ بِإِسْنَادِهِ‌ عَنْ‌ إِسْحَاقَ‌ بْنِ‌ عَمَّارٍ عَنْ‌ مُعَتِّبٍ‌ عَنْ‌ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ‌ عَلَيْهِ‌ السَّلاَمُ‌ قَالَ‌: اذْهَبْ‌ فَأَعْطِ عَنْ‌ عِيَالِنَا الْفِطْرَةَ‌ وَ عَنِ‌ الرَّقِيقِ‌ وَ اجْمَعْهُمْ‌ وَ لاَ تَدَعْ‌ مِنْهُمْ‌ أَحَداً فَإِنَّكَ‌ إِنْ‌ تَرَكْتَ‌ مِنْهُمْ‌ إِنْسَاناً تَخَوَّفْتُ‌ عَلَيْهِ‌ الْفَوْتَ‌ قُلْتُ‌ وَ مَا الْفَوْتُ‌ قَالَ‌ الْمَوْتُ‌»[7] . در این روایت، معتب از امام صادق(ع) نقل می‌کند: «روزی حضرت به من امر کردند که از طرف تمام عیال و تمام عبد و إماء وابسته به حضرت زکات فطره پرداخت نمایم به نحوی که حتی یک نفر هم فراموش نشود زیرا اگر زکات فطره کسی پرداخت نگردد خوف فوت او می‌رود، من سؤال کردم(یا بن رسول الله) مقصود از فوت چیست؟ حضرت فرمودند: «موت» در بیان امام صادق(ع) فطرت به معنای خلقت لحاظ شده است زیرا عدم پرداخت زکات فطره موجب از بین رفتن بدن و خلقت یک انسان می‌شود.

روایت دوم روایت عبد الله بن سنان در تأیید کلمه «فطرة» به معنای فطرت اسلامی و دینی: «عَلِيُّ‌ بْنُ‌ إِبْرَاهِيمَ‌، عَنْ‌ مُحَمَّدِ بْنِ‌ عِيسى، عَنْ‌ يُونُسَ‌، عَنْ‌ عَبْدِ الله ‌ بْنِ‌ سِنَانٍ‌: عَنْ‌ أَبِي عَبْدِ اللّٰهِ‌ عَلَيْهِ‌ السَّلاَمُ‌، قَالَ‌: سَأَلْتُهُ‌ عَنْ‌ قَوْلِ‌ اللّٰهِ‌ عَزَّ وَ جَلَّ‌: «فِطْرَتَ‌ اللّٰهِ‌ الَّتِي فَطَرَ النّٰاسَ‌ عَلَيْهٰا»: مَا تِلْكَ‌ الْفِطْرَةُ؟ قَالَ‌: «هِيَ‌ الْإِسْلَامُ‌، فَطَرَهُمُ‌ اللّٰهُ‌ حِينَ‌ أَخَذَ مِيثَاقَهُمْ‌ عَلَى التَّوْحِيدِ، قَالَ‌: «أَ لَسْتُ‌ بِرَبِّكُمْ‌» وَ فِيهِ‌ الْمُؤْمِنُ‌ وَ الْكَافِرُ»[8] . عبد الله بن سِنان از امام صادق(ع) سؤال می‌کند راجع به قول خدای متعال ﴿فِطْرَتَ‌ اللّٰهِ‌ الَّتِي فَطَرَ النّٰاسَ‌ عَلَيْهٰا﴾ که مقصود از فطرت در این آیه چیست؟ حضرت در جواب می‌فرمایند مقصود اسلام است زیرا خداوند انسانها را چنان آفریده است که فطرت آنها با آیین دین و اسلام سازگار باشد و از آنها عهد و پیمان گرفته است بر حقیقت توحید پابرجا باشند در جایی که فرموده است: ﴿أَ لَسْتُ‌ بِرَبِّكُمْ‌﴾ آیا من خدای شما نیستم؟ در حالی که بین آنها مسلمان و کافر وجود داشته‌اند. و در روایتی از رسول خدا(ص) به همین مضمون وارد شده است: «وقال صلى الله عليه وآله: " كل مولود يولد على الفطرة حتى يكون أبواه يهودانه وينصرانه، ويمجسانه»[9] . حضرت فرموده‌اند: «هر مولودی بر اساس فطرت(اسلام) آفریده می‌شود ولی این پدر و مادر او هستند که او را یهودی یا مسیحی یا مجوسی می‌گردانند». با قرینه قرار دادن سایر ادیان در این روایت به این نتیجه می‌رسیم که مقصود از فطرت در بیان رسول خدا(ص) همان اسلام است.

اهمیت زکات فطره: در بیان اهمیت زکات فطره علاوه بر روایت معتب می‌توان به روایات دیگر نیز تمسُّک جست از جمله رویاتی که تمامیت روزه ماه رمضان را در زکات فطره معرفی می‌کند: «بِإِسْنَادِهِ‌ عَنْ‌ حَمَّادِ بْنِ‌ عِيسَى عَنْ‌ حَرِيزٍ عَنْ‌ أَبِي بَصِيرٍ وَ زُرَارَةَ‌ جَمِيعاً قَالاَ قَالَ‌ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ‌ عَلَيْهِ‌ السَّلاَمُ‌: إِنَّ‌ مِنْ‌ تَمَامِ‌ الصَّوْمِ‌ إِعْطَاءَ‌ الزَّكَاةِ‌ يَعْنِي الْفِطْرَةَ‌ كَمَا أَنَّ‌ الصَّلاَةَ‌ عَلَى النَّبِيِّ‌ صَلَّى اللَّهُ‌ عَلَيْهِ‌ وَ آلِهِ‌ مِنْ‌ تَمَامِ‌ الصَّلاَةِ‌ لِأَنَّهُ‌ مَنْ‌ صَامَ‌ وَ لَمْ‌ يُؤَدِّ الزَّكَاةَ‌ فَلاَ صَوْمَ‌ لَهُ‌ إِذَا تَرَكَهَا مُتَعَمِّداً وَ لاَ صَلاَةَ‌ لَهُ‌ إِذَا تَرَكَ‌ الصَّلاَةَ‌ عَلَى النَّبِيِّ‌ صَلَّى اللَّهُ‌ عَلَيْهِ‌ وَ آلِهِ‌، إِنَّ‌ اللَّهَ‌ عَزَّ وَ جَلَّ‌ قَدْ بَدَأَ بِهَا قَبْلَ‌ الصَّلاة فَقَالَ‌ قَدْ أَفْلَحَ‌ مَنْ‌ تَزَكی وَ ذَكَرَ اسْمَ‌ رَبِّهِ‌ فَصَلّى»[10] . این روایت که به نقل از ابی بصیر و زراره است هر دو از امام صادق(ع) نقل می‌کنند که حضرت، زکات فطره را کامل کننده روزه دانسته‌اند به نحوی که عدم پرداخت آن بیان کننده این حقیقت است که گویا اصلا روزه‌ای نگرفته است چنانچه اگر کسی در نماز صلوات بر پیغمبر(ص) و آل پیغمبر(ع) نفرستد گویا نماز نخوانده است به همین جهت است که خدای متعال(در سوره اعلی) ابتداء توجه و اداء زکات فطره را بیان می‌فرمایند و سپس سخن از نماز به میان می‌آید.

این دو جهت مطرح شده در این دو روایت بیان‌گر اهمیت زکات فطره است یعنی تأخیر در موت و تمامیت روزه ماه رمضان دو انگیزه مهم در اهمیت زکات فطره است.

مباحث مطرح شده در زکات فطره:

کلام مرحوم امام: «و هي المسمّاة بزكاة الفطرة، و قد ورد فيها: «أ نّه يتخوّف الفوت على من لم تدفع عنه» و «أ نّها من تمام الصوم، كما أنّ‌ الصلاة على النبي صلى الله عليه و آله و سلم من تمام الصلاة». والكلام فيمن تجب عليه، وفي جنسها وفي قدرها، وفي وقتها، وفي مصرفها»[11] .

در ابتدای بحث زکات فطره، مرحوم امام با توجه به روایات فوق الذکر، دو اهمیت زکات فطره یعنی تأخیر در موت و تمامیت و تکمیل روزه را یاد آور شده‌اند همان طور که صلوات بر پیغمبر(ص) و آل پیغمبر(ع) موجب تکمیل نماز است، و در ادامه عناوین قابل بحث را بیان نموده‌اند که عبارتند از «فیمن تجب» کسانی که زکات بر آنها واجب می‌شود «وفی جنسها» یعنی در اجناسی که قابلیت اداء به عنوان زکات دارند «و فی قدرها» یعنی مقدار مالی که به عنوان زکات فطره پرداخت می‌گردد «و فی وقتها» یعنی در زمان وجوب زکات فطره «و فی مصرفها» یعنی در مصرف زکات فطره بحث نموده‌اند.

شرط اول در وجوب زکات فطره؛ «التکلیف»

کلام مرحوم امام: «القول: فيمن تجب عليه(مسألة ١): تجب زكاة الفطرة على المكلّف الحرّ الغنيّ‌ فعلاً أو قوّة، فلاتجب على الصبيّ‌، ولا المجنون؛ ولو أدوارياً إذا كان دور جنونه عند دخول ليلة العيد، ولا يجب على وليّهما أن يؤدّي عنهما من مالهما، بل الأقوى سقوطها عنهما بالنسبة إلى من يعولانه، ولا على من هو مُغمىً‌ عليه عند دخول ليلة العيد»[12] .

این مسئله در صدد بیان کسانی است که زکات فطره بر عهده آنها واجب می‌شود و سه شرط اصلی یعنی تکلیف و حریت و غناء بالفعل یا بالقوه در این بحث مطرح است و اما در تفصیل شرط اول که تکلیف است مرحوم امام فرموده‌اند: بر کسی که به سن تکلیف نرسیده است و بر کسی که مجنون است به شرطی که در زمان ورود در شب عید دوره جنون او فرارسیده باشد و همچنین در مجنون اطباقی زکات فطره واجب نمی‌شود و همچنین بر اولیای این صبی و مجنون نیز واجب نیست که از اموال آنها زکات فطره آنها را پرداخت نماید(در صورتی که این دو مستقل باشند و نان خور کسی نباشند و الا زکات فطره آنها بر عهده معیل خواهد بود) بلکه زکات فطره عیال این صبی و مجنون نیز بنا بر اقوی ساقط است و همچنین در صورتی که کسی در ورود به شب عید مغمی علیه و بی هوش باشد نیز زکات فطره واجب نمی‌شود.

کلام مرحوم سید: «فصل في شرائط وجوبها و هي أُمور: الأوّل: التكليف فلا تجب على الصبيِّ‌ و المجنون و لا على وليّهما أن يؤدّي عنهما من مالهما، بل يقوى سقوطهاعنهما بالنسبة إلى عيالهما أيضاً»[13] . مرحوم سید در شرائط وجوب زکات فطره بیان نموده‌اند که این شرائط چند امر است؛ اول: تکلیف: بنابر این بر صبی و مجنون زکات فطره واجب نیست و همچنین بر ولی این دو نیز واجب نیست که از اموال آنها زکات فطره آنها را پراخت نماید بلکه اقوی آن است که حتی از عیال و نان خور این صبی و مجنون نیز زکات فطره ساقط است.

ادامه بحث در جلسه آینده.

 


[1] . تحریر الوسیلة، امام خمینی ره، ج۱، ص۳۶۳، مؤسسه تنظیم و نشر آثار إمام خمینی(قدس سره).
[2] . کتاب الزکاة، انصاری، مرتضی بن محمدامین، ص۳۹۸، مجمع فکر اسلامی.
[3] . عروة الوثقی، سید یزدی، ج۴، ص۲۰۱، مؤسسه نشر إسلامي.
[4] . سوره أعلی/ آیه14.
[5] . وسائل الشیعة، حر عاملی، ج۹، ص۳۱۷، أبواب زکاة الفطرة، باب1، ح1، مؤسسة آل البیت(ع) لإحیاء التراث.
[6] . عروة الوثقی، سید یزدی، ج۴، ص201، مؤسسه نشر إسلامي.
[7] . وسائل الشیعة، شیخ حر عاملی، محمد بن حسن، ج۹، ص۳۲۸، أبواب الزکاة الفطرة، باب5، ح5، مؤسسة آل البیت(ع) لاحیاء التراث.. «وَ رَوَاهُ‌ اَلْكُلَيْنِيُّ‌ عَنْ‌ أَبِي عَلِيٍّ‌ الْأَشْعَرِيِّ‌ عَنْ‌ مُحَمَّدِ بْنِ‌ عَبْدِ الْجَبَّارِ عَنْ‌ صَفْوَانَ‌ بْنِ‌ يَحْيَى عَنْ‌ إِسْحَاقَ‌ بْنِ‌ عَمَّار»
[8] . کافي، کلینی، محمد بن یعقوب، ج۳، ص۳۴، مؤسسه علمی فرهنگی دار الحديث.
[9] . عوالي اللئالي، ابن أبي جمهور، ج1، ص35.
[10] . وسائل الشیعة، شیخ حر عاملی، محمد بن حسن، ج۹، ص۳۱۸، مؤسسه آل البیت(ع) لاحیاء التراث.. «وروَاهُ‌ اَلشَّيْخُ‌ بِإِسْنَادِهِ‌ عَنِ‌ اِبْنِ‌ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ‌ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ‌ زُرَارَةَ‌: نَحْوَهُ‌ كَمَا مَرَّ فِي التَّشَهُّدِ وَ رَوَاهُ‌ اَلْمُفِيدُ فِي اَلْمُقْنِعَةِ‌ عَنْ‌ أَبِي بَصِيرٍ وَ زُرَارَةَ‌: مِثْلَهُ‌»
[11] . تحریر الوسیلة، امام خمینی ره، ج۱، ص۳۶۳، مؤسسة تنظیم و نشر آثار إمام خمینی(قدس سره).
[12] . تحریر الوسیلة، امام خمینی ره، ج۱، ص۳۶۳، مؤسسة تنظیم و نشر آثار إمام خمینی(قدس سره).
[13] . عروة الوثقی، سید یزدی، ج۴، ص۲۰۲، مؤسسه نشر إسلامي.