درس خارج فقه استاد مرتضی مقتدایی

97/02/02

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: كتاب الزكاة/متعلق الزکاة /اموال زکوی واجب و مستحب

تقریر محدودهٔ بحث: مطالب بیان شده تا کنون راجع به بحث زکات تقریبا به عنوان مقدمه بوده است؛ از این جلسه به بعد وارد امهات و مباحث اصلی موضوع زکات می‌شویم «القول: فيما تجب فيه الزكاة وما تُستحبّ»[1] ‌ مرحوم امام در این قسمت از مباحث، اموری که زکات واجب و زکات مستحب به آنها تعلق می‌گیرد را بیان می‌کنند و در مسأله اول کلیات این عنوان را ترسیم می‌نمایند:

اموال زکوی واجب و مستحب:

کلام مرحوم امام: «(مسألة 1): تجب الزكاة في الأنعام الثلاثة: الإبل و البقر و الغنم، وفي النقدين: الذهب و الفضّة، وفي الغلّات الأربع: الحنطة و الشعير و التمر و الزبيب، ولا تجب فيما عدا هذه التسعة. وتُستحبّ في الثمار وغيرها ممّا أنبتت الأرض حتّى الاشنان، دون الخضر و البقول كالقتّ و الباذنجان و الخيار و البطّيخ ونحو ذلك. واستحبابها في الحبوب لا يخلو من إشكال، وكذا في مال التجارة و الخيل الإناث. و أمّا الخيل الذكور وكذا البغال و الحمير فلا تستحبّ فيها. والكلام في التسعة المزبورة التي تجب فيها الزكاة يقع في ثلاثة فصول:»[2] «زكات در چهارپايان سه‌گانه (يعنى) شتر و گاو و گوسفند و در نقدين (يعنى) طلا و نقره و در غلّات چهارگانه (يعنى) گندم و جو و خرما و كشمش واجب است و در غير اين نه چيز زكات واجب نيست. و زكات در ميوه‌ها و غير آن از چيزهايى كه از زمين مى‌رويد حتى گياه چوبك مستحب است بر خلاف صيفى‌جات و سبزيجات مانند يونجه و بادنجان و خيار و خربزه و مانند آن (كه مستحب نيست). و استحباب زكات در حبوبات و همچنين در مال التجاره و اسب‌هاى ماده خالى از اشكال نيست. و اما اسب‌هاى نر و استرها و الاغ‌ها زكات در آن‌ها مستحب نيست.»[3]

بیان استاد: زکات واجب بر نه چیز تعلق می‌گیرد و عده‌ای قائلند انحصار زکات واجب در این نه مورد ضروری می‌باشد البته برای هر کدام از این موارد شرائط و حد نصابی وجود دارد که به مرور مورد بررسی قرار خواهند گرفت؛ فعلا در مقام این هستیم که کلیات اموالی که زکات بر آنها تعلق می‌گیرد را مشخص کنیم و بعدا وارد مسائل جزئی و مرتبط خواهیم شد؛

یکی از این اموال زکوی واجب، نقدین است که مقصود طلا و نقره است (درهم و دینار) دسته دیگر از اموال زکوی شامل انعام ثلاثه می‌شود که مقصود گاو و گوسفند و شتر است و دسته سوم شامل غلات اربعة است که در برگیرنده گندم و جو و کشمش و خرما می‌باشد در این اموال نه گانه زکات واجب است و در غیر این نه مورد زکاتی واجب نیست چنانچه مرحوم امام می‌فرماید: «ولا تجب فيما عدا هذه التسعة.» بنا بر این یک امر ایجابی مطرح است «فیما تجب الزکاة» و یک امر سلبی «فیما لاتجب الزکاة» که در هر دو موضوع باید بحث کنیم؛ وجوب زکات در امور نه گانه فوق تقریبا از مسائل مورد اتفاق است.

کلام مرحوم محقق در شرایع: «تجب الزكاة في الأنعام الثلاث الإبل و البقر و الغنم و في الذهب و الفضة و الغلات الأربع الحنطة و الشعير و التمر و الزبيب و لا تجب فيما عدا ذلك[4] یعنی در انعام سه گانه که شامل شتر و گاو و گوسفند و همچنین در نقدین که شامل طلا و نقره می‌باشد و همچنین در غلات اربعة که شامل گندم و جو و خرما و کشمش می‌باشد در این اموال زکات واجب می‌باشد و در غیر این اموال زکات واجب نیست؛ مرحوم صاحب جواهر بعد از بیان کلام مرحوم صاحب شرایع می‌فرماید: «بلا خلاف أجده فيه بين المسلمين فضلا عن المؤمنين، بل هو من ضروريات الفقه إن لم يكن من ضروريات الدين والنصوص به مع ذلك متواترة كتواترها في أنه لا تجب فيما عدا ذلك.»[5] یعنی در انحصار زکات وجوبی در اموال نه گانه فوق هیچ قول مخالفی بین مسلمین چه شیعه و چه سنی پیدا نکردم چه برسد که مخالفی بین فقهاء شیعه داشته باشد بلکه این حکم از ضروریات فقه است به فرض اگر از ضروریات دین به حساب نیاوریم وقتی به نصوص مراجعه می‌کنیم روایات این باب را متواتر می‌یابیم همان طور که در عدم وجوب زکات در غیر این اموال نه گانه نصوص و روایات را متواتر می‌یابیم؛

حال با این اوصاف اگر کسی قائل باشد زکات در کمتر از این نه چیز یا بیشتر از این نه چیز واجب است این قول مثل این است که این همه روایات متواتر کنار گذاشته شده است و چنین کسی در مسیر صحیح قرار ندارد.

کلام علامه حلی: مرحوم علامه حلی در کتاب «تذکرة الفقهاء» چنین تعبیری دارند: «وقد أجمع المسلمون كافّة على إيجاب الزكاة في تسعة أشياء: الإبل، والبقر، والغنم، والذهب، والفضة، والحنطة، والشعير، والتمر، والزبيب، واختلفوا في ما زاد على ذلك[6] علامه حلی نیز قائلند انحصار زکات واجب در این اموال نه گانه یک حکم اجماعیست نه تنها بین مؤمنین بلکه بین همه مسلمین از شیعه و سنّی، و بعد از این مطلب همه نه چیزی که زکات در آنها واجب است را یک به یک تصریح می‌نمایند و ایشان نظیر همین مطلب را در کتاب «المعتبر في شرح المختصر» متذکر می‌شوند و می‌فرمایند: «و لا يجب في غير ذلك، و هو مذهب علمائنا عدا ابن الجنيد»[7] یعنی زکات در غیر این نه چیز واجب نیست و این مذهب همه علماء شیعه است مگر ابن جنید که در این مسأله مخالفند، بنا بر این در قسمت ایجابی همه قائلند در این نه چیز زکات واجب است و همچنین در قسمت سلبی نیز این اجماع وجود دارد یعنی در غیر این نه چیز زکات واجب نمی‌باشد ولی ابن جنید این جنبه سلبی مسأله را قبول ندارند و قائلند که مواردی غیر از این نه چیز نیز وجود دارند که زکات واجب به آنها تعلق گرفته است و اما استدلال ابن جنید بر این ادعا و جوابی که به ایشان داده می‌شود إن شاء الله بعدا مطرح خواهد شد.

روایات اثباتی: مرحوم صاحب جواهر بعد از این که انحصار زکات وجوبی در اموال نه گانه فوق را از جهت اثباتی یک حکم اجماعی معرفی می‌کنند همچنین این حکم را از جهت سلبی نیز اجماعی تلقی می‌نمایند و برای هر دو قسم ادله روایی متواتر را مورد استناد قرار می‌دهند چنانچه می‌فرمایند: «والنصوص به مع ذلك متواترة كتواترها في أنه لا تجب فيما عدا ذلك»[8] البته این را قبول داریم که برخی روایات در غیر این نه مورد مواردی را به صراحت ذکر کرده‌اند که زکات به آنها هم تعلق می‌گیرد و حتی چه بسا از لفظ وجوب هم استفاده شده باشد ولی همه این موارد حمل بر استحباب می‌شوند و برای خروج تمام روایاتی که دلالت بر وجوب زکات در غیر این نه مورد وارد شده‌اند قرائن منصرفه وجود دارد.

تا اینجا کلیات مطالب بیان شد، چند روایت در جنبه اثباتی مسأله بیان می‌شود هر چند سایر نعماتی که خداوند عنایت کرده است از قبیل برنج و لوبیا و نخود و میوه‌جات شایسته این بود که زکات به آنها نیز تعلق بگیرد ولی به هر حال با توجه به این روایات متواتر فقط در این نه چیز که به آنها تصریح شده است زکات واجب است.

و اما نکته دیگر این که مرحوم صاحب وسائل در عنوان این باب از این تعبیر استفاده کرده است: «باب وجوب الزكاة في تسعة أشياء: الذهب والفضة، والإِبل والبقر والغنم، والحنطة والشعير والتمر والزبيب، وعدم وجوبها في شيء سوى ذلك من الحبوب وغيرها» یعنی ایشان به صراحت وجوب زکات را فقط در نه مورد مشخص معرفی نموده‌اند و همچنین به صراحت سایر موارد را از دائره وجوب زکات خارج دانسته‌اند، فعلا روایات اثباتی مطرح می‌شود و بعدا به روایات سلبی خواهیم پرداخت.

روایت اول: «محمّد بن يعقوب، عن علي بن إبراهيم، عن أبيه، عن حمّاد، عن حريز، عن زرارة ومحمّد بن مسلم، وأبي بصير، وبريد بن معاوية العجلي، والفضيل بن يسار كلّهم، عن أبي جعفر وأبي عبد الله عليهما‌السلام قالا: فرض الله عزّ وجلّ الزكاة مع الصلاة في الأموال، وسنّها رسول الله صلى‌الله‌عليه‌وآله في تسعة أشياء، وعفا عمّا سواهنّ: في الذهب والفضّة، والإِبل والبقر والغنم، والحنطة والشعير والتمر والزبيب، وعفا عمّا سوى ذلك[9]

بیان استاد: مرحوم صاحب جواهر قبل از بیان این روایت چنین تعبیری به کار می‌برد: «ففي‌ صحيح الفضلاء عن أبي جعفر وأبي عبد الله عليهما‌السلام قالا»[10] اول این که این روایت را صحیحه می‌داند و صحیحه بودن یک روایت خود یک امتیاز مهمی از جهت صحت سند به حساب می‌آید؛ دیگر این که این روایت را منقول از فضلاء معرفی می‌کند یعنی تمام راویان این روایت همگی از بزرگان و اعاظم رجال روایی به حساب می‌آیند چنانچه محمد بن یعقوب کلینی که ایشان از علی بن ابراهیم قمی و ایشان از پدرشان و ایشان از حماد بن عیسی و ایشان از حریز بن عبدالله و جالب اینکه حریز مستقیما از پنج راوی یعنی از زراره و محمد بن مسلم و أبی بصیر و برید بن معاویة العجلی و فضیل بن یسار این روایت را نقل می‌کند که آنها از امام باقر و امام صادق علیهما السلام نقل نموده‌اند که این دو امام بزرگوار فرمودند: خداوند زکات اموال را به همراه نماز واجب کرد و پیغمبر(ص) این فریضه زکات را در نه چیز مقرر فرمود و آن را سنّت و روش عملی معرفی نمود و غیر از این نه چیز را مورد عفو و بخشش قرار داد و آن نه چیز منحصر است در طلا و نقره و شتر و گاو و گوسفند و گندم و جو و خرما و کشمش، اما زکات در غیر از این نه مورد را رسول خدا(ص) عفو نمودند.

این که در این روایت از کلمه «عفو» استفاده شده است این را می‌رساند که حق مطلب این بود که در تمام آنچه از نعمات خداوند است از قبیل برنج و لوبیا و میوه‌جات نیز زکات واجب می‌شد همان طور که در گندم و جو زکات واجب شده است ولی لطف خداوند شامل بندگان شده است و زکات فقط در این نه چیز واجب شده است.

شاید گفته شود در قرآن کریم به صراحت از این نه مورد اسم برده نشده است چرا ما باید زکات را در این نه مورد منحصر بدانیم؟ در جواب می‌گوییم: درست است که از این نه مورد به صراحت اسم برده نشده است ولی خود قرآن کریم به مؤمنین دستور داده است که از رسول خدا(ع) و اولوا الأمر اطاعت کنند؛ قرآن کلیات را مطرح نموده است و رسول خدا(ع) و امامان معصوم(ع) احکام و فروع را مطرح نموده‌اند چنانچه اصل وجوب زکات بارها در قرآن کریم در کنار نماز وارد شده است ولی رسول خدا(ص) موارد آن را مشخص نموده‌اند همان طور که اصل وجوب نماز در آیات متعدد وارد شده است ولی سخنی از تعداد رکعات و بسیاری از احکام به میان نیامده است ولی رسول خدا(ص) این موارد را به مؤمنین آموزش داده‌اند؛ خداوند اصل زکات را فرض و واجب دانسته است و رسول خدا(ص) روش عملی آن را تعلیم داده‌اند.

روایت دوم: «وعنه، عن أبيه، عن إسماعيل بن مرار، عن يونس، عن عبد الله بن مسكان، عن أبي بكر الحضرمي، عن أبي عبد الله عليه‌السلام قال: وضع رسول الله صلى‌الله‌عليه‌وآله الزكاة على تسعة أشياء: الحنطة والشعير والتمر والزبيب، والذهب والفضّة، والإِبل والبقر والغنم، وعفا (رسول الله صلى‌الله‌عليه‌وآله) عمّا سوى ذلك[11] در این روایت نیز مانند روایت قبلی به صراحت وجوب زکات در موارد نه گانه که رسول خدا(ص) مشخص نموده است واجب شده است و از سایر موارد زکات بخشیده شده است.

روایت سوم: «محمّد بن الحسن بإسناده عن علي بن الحسن بن فضّال، عن هارون بن مسلم، عن القاسم بن عروة، عن عبد الله بن بكير، عن زرارة، عن أحدهما عليهما‌السلام، قال: الزكاة على تسعة أشياء: على الذهب والفضّة، والحنطة والشعير والتمر والزبيب، والإِبل والبقر والغنم، وعفا رسول الله صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم عمّا سوى ذلك[12] راوی زراره است این راوی یا از امام باقر(ع) یا از امام صادق(ع) این روایت را نقل می‌کند و مضمون آن مانند دو روایت قبلی صراحت در محدود بدون زکات واجب در این نه مورد است.

روایت چهارم: «وعنه، عن علي بن أسباط، عن محمّد بن زياد، عن عمر بن اُذينة، عن زرارة قال: سألت أبا جعفر عليه‌السلام عن صدقات الأموال؟ فقال: في تسعة أشياء، ليس في غيرها شيء: في الذهب والفضّة، والحنطة والشعير والتمر والزبيب، والإِبل والبقر والغنم السائمة ـ وهي: الراعية ـ وليس في شيء من الحيوان غير هذه الثلاثة الأصناف شيء، وكلّ شيء كان من هذه الثلاثة الأصناف فليس فيه شيء حتى يحول عليه الحول منذ يوم ينتج[13] زراره از امام باقر(ع) سؤال می‌کند راجع به صدقات اموال یعنی این که اموال از جهت زکات چگونه هستند؟ حضرت در پاسخ فرمودند: در نه چیز زکات واجب است و در غیر این نه چیز بر هیچ شیء دیگری زکات واجب نیست؛ طلا و نقره، گندم و جو و خرما و کشمش، شتر و گاو و گوسفند در حالی که به چَرا روند و در غیر این سه حیوان در هیچ حیوان دیگری زکات واجب نیست و همه این سه صنف از اموال زکوی وقتی زکات بر آنها واجب می‌شود که یک سال از زمان ملکیت بر آنها سپری شود؛[در غلات منظور آن است که معمولا مراحل آماده سازی زمین و کشت و برداشت یک سال به طول می‌انجامد].

روایت پنجم: «وعنه، عن محمّد بن عبيد الله بن علي الحلبي، والعبّاس ابن عامر جميعاً، عن عبد الله بن بكير ، عن محمّد بن الطيّار قال: سألت أبا عبد الله عليه‌السلام عمّا تجب فيه الزكاة؟ فقال: في تسعة أشياء: الذهب والفضّة، والحنطة والشعير والتمر والزبيب، والإِبل والبقر والغنم، وعفا رسول الله صلى‌الله‌عليه‌وآله عمّا سوى ذلك، فقلت: أصلحك الله، فإنّ عندنا حَبّاً كثيراً، قال: فقال: وما هو؟ قلت: الاُرز، قال: نعم، ما أكثره، فقلت: أفيه الزكاة؟ فزَبَرني، قال: ثم قال: أقول لك: إنّ رسول الله صلى‌الله‌عليه‌وآله عفا عمّا سوى ذلك وتقول لي: إنّ عندنا حبّاً كثيراً، أفيه الزكاة؟!.»[14] راوی محمد بن طیار است، نقل می‌کند از امام صادق(ع) سؤال کردم که زکات بر چه مواردی واجب است؟ حضرت فرمودند: در نه چیز؛ در طلا و نقره، گندم و جو و خرما و کشمش، شتر و گاو و گوسفند؛ اما پیغمبر(ص) در غیر این نه مورد مابقی را مورد بخشش قرار داده‌اند.

راوی در ادامه نقل می‌کند در اموال ما از سایر حبوبات بسیار یافت می‌شود؛ حضرت سؤال فرمودند از کدام نوع حبوبات؟ راوی جواب می‌دهد: برنج، امام(ع) در ادامه می‌فرماید: بله چقدر هم برنج زیاد است؛ راوی مجدد از امام(ع) سؤال می‌کند: آیا در برنج زکات است؟ راوی نقل می‌کند گویا امام(ع) با شنیدن این سؤال ناراحت شدند و با تندی مرا مورد عتاب قرار دادند «فزبرنی» یعنی مرا با تندی رد کرد؛ راوی در ادامه می‌گوید: امام(ع) فرمودند: من که به تو گفتم رسول خدا(ص) زکات را در غیر این نه شیء بخشیده است باز تو مجدد می‌گویی: «نزد ما حبوبات (برنج) زیادی است آیا زکات بر آنها تعلق می‌گیرد؟!» این لحن امام(ع) در پاسخ به چنین سؤالی به وضوح می‌رساند که وجوب زکات محدود به همان نه مورد مشخص است.

روایت ششم: «وعنه، عن جعفر بن محمّد بن حكيم، عن جميل بن درّاج، عن أبي عبد الله عليه‌السلام قال: سمعته يقول: وضع رسول الله صلى‌الله‌عليه‌وآله الزكاة على تسعة أشياء، وعفا عمّا سوى ذلك: على الفضّة والذهب، والحنطة والشعير والتمر والزبيب، والابل والبقر والغنم، فقال له الطيّار ـ وأنا حاضر ـ: إنّ عندنا حبّاً كثيراً، يقال له: الارز؟ فقال له أبو عبد الله عليه‌السلام: وعندنا حبّ كثير، قال: فعليه شيء؟ قال: لا، قد أعلمتك أنّ رسول الله صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم عفا عمّا سوى ذلك[15] این روایت شبیه روایت قبلی است با مختصر تفاوتی؛ راوی جمیل بن درّاج است و از امام صادق(ع) نقل می‌کند که: رسول خدا(ص) زکات را در نه چیز قرار داد و از مابقی اشیاء وجوب زکات را برطرف نمود: زکات را واجب کرد بر طلا و نقره، گندم و جو و خرما و کشمش، شتر و گاو و گوسفند، راوی که جمیل بن دراج است نقل می‌کند: طیار از امام(ع) سؤال کرد و من در آن مجلس حاضر بودم، طیار گفت: «ما مالک حبوبات زیادی هستیم که به آن برنج می‌گویند،» حضرت نیز در مقابل فرمودند: «ما نیز حبوبات زیادی داریم» طیار گفت: آیا این حبوبات زکات دارند؟ حضرت فرمودند: من که به تو خبر دادم رسول خدا(ص) در غیر اشیاء نه گانه مابقی را از زکات معاف کرده است.

روایت هفتم: «وفي (معاني الأخبار) عن أبيه، عن محمّد بن يحيى، عن محمّد بن أحمد، عن موسى بن عمر، عن محمّد بن سنان، عن أبي سعيد القماط، عمّن ذكره، عن أبي عبد الله عليه‌السلام أنّه سئل عن الزكاة؟ فقال: وضع رسول الله صلى‌الله‌عليه‌وآله الزكاة على تسعة وعفا عمّا سوى ذلك: الحنطة والشعير والتمر والزبيب، والذهب والفضة، والبقر والغنم والإِبل، فقال السائل: فالذرة؟ فغضب عليه‌السلام ثم قال: كان والله على عهد رسول الله صلى‌الله‌عليه‌وآله السماسم والذرة والدخن وجميع ذلك، فقال: إنّهم يقولون: أنّه لم يكن ذلك على عهد رسول الله صلى‌الله‌عليه‌وآله، وإنّما وضع على تسعة لمّا لم يكن بحضرته غير ذلك؟ فغضب، ثمّ قال: كذبوا، فهل يكون العفو إلاّ عن شيء قد كان، ولا والله ما أعرف شيئاً عليه الزكاة غير هذا، فمن شاء فليؤمن ومن شاء فليكفر[16]

بیان استاد: در بین این روایاتی که راجع به اصناف اموال زکوی مطرح شد همه آنها از جهت سند در یک رتبه نیستند و بین آنها صحیح و مرسل هم یافت می‌شود، روایت حاضر هر چند از جهت سند مرسل یا موثق به شمار آید ولی در چنین موضوعاتی با توجه به روایات هم مضمون صحیح دیگر از ضعف سند آن چشم پوشی می‌شود؛ راوی که نام او در سلسله سند مشخص نیست از امام(ع) سؤال می‌کند از این که چه اصنافی مشمول وجوب زکات هستند؟ امام(ع) موارد نه گانه که از رسول گرامی اسلام نقل شده است را بیان می‌فرمایند؛ راوی در ادامه از امام(ع) سؤال می‌کند: پس تکلیف ذرّت چیست؟ آیا ذرت زکات دارد؟ امام(ع) با شنیدن چنین سؤالی غضبناک می‌شوند و می‌فرمایند: به خدا سوگند که در زمان رسول خدا(ص) نیز هم کنجد بود هم ذرّت بود و هم ارزن و غیر این غلات؛ راوی ادامه می‌دهد: عده‌ای می‌گویند چون در زمان رسول خدا(ص) به غیر از این اشیاء نه گانه چیزی دیگری نبود حضرت بر این اموال زکات را واجب کرد و اگر غیر این اموال در آن زمان بود حضرت بر آنها نیز زکات را واجب می‌کرد؛ حضرت با شنیدن این استدلال باز هم غضبناک شدند و فرمودند: به خدا این افراد دروغ می‌گویند این که پیغمبر(ص) بر این نه شیء زکات را واجب کرد و از مابقی عفو کرد آیا معنایی غیر از این دارد که در آن زمان غیر از این نه شیء اقلام دیگری وجود داشته است ولی حضرت از آنها چشم پوشی کرده‌اند و زکات آنها را معاف کرده‌اند؟ آنچه از زکات من می‌دانم فقط بر این نه شیء است هر کس خواست ایمان بیاورد و هر کس خواست کافر شود!.

چنین اهتمامی از امام(ع) مبنی به محدود بودن زکات در اقلام نه گانه خود گواه بر اثبات مدعاست و به قدری بر انحصار اموال زکوی از جهت جنس و تعداد تأکیدات وجود دارد که اگر کسی تعداد این اموال را از نه مورد مثلا به هفت مورد برساند یا بیشتر از نه مورد را مشمول وجوب زکات تلقی کند و یا این که مثلا جو را از این حکم خارج کند و برنج را در این حکم داخل کند گویا خود را گرفتار کفر کرده است.

بنا بر این وجوب زکات محدود است در اصناف ذکر شده که مجموعا نه شیء می‌باشد که شامل طلا و نقره، شتر و گاو و گوسفند، گندم و جو و خرما و کشمش می‌باشد؛ این روایات از جهت اثبات مدعا مطرح شد و اما روایات دیگری از جهت سلبی نیز وجود دارد که در جلسات بعدی إن شاء الله مطرح خواهد شد.


[1] تحرير الوسيلة - ط نشر آثار، الخميني، السيد روح الله، ج1، ص332.
[2] تحرير الوسيلة - ط نشر آثار، الخميني، السيد روح الله، ج1، ص332.
[3] ترجمه تحرير الوسيلة (نشر آثار)، خمینی، سید روح الله، ج1، ص357.
[4] شرائع الإسلام في مسائل الحلال و الحرام -ط اسماعیلیان)، المحقق الحلي، ج1، ص130.
[5] جواهر الكلام، النجفي الجواهري، الشيخ محمد حسن، ج15، ص65.
[6] تذكرة الفقهاء- ط آل البيت، العلامة الحلي، ج5، ص43.
[7] المعتبر في شرح المختصر، المحقق الحلي، ج2، ص493.
[8] جواهر الكلام، النجفي الجواهري، الشيخ محمد حسن، ج15، ص65.
[9] وسائل الشيعة، الشيخ الحر العاملي، ج9، ص55، أبواب ما تجب فیه الزکاة و ما تستحب فیه، باب8، ح4، ط آل البيت.
[10] جواهر الكلام، النجفي الجواهري، الشيخ محمد حسن، ج15، ص65.
[11] وسائل الشيعة، الشيخ الحر العاملي، ج9، ص55، أبواب ما تجب فیه الزکاة، باب8، ح5، ط آل البيت.
[12] وسائل الشيعة، الشيخ الحر العاملي، ج9، ص57، أبواب ما تجب فیه الزکاة، باب8، ح8، ط آل البيت.
[13] وسائل الشيعة، الشيخ الحر العاملي، ج9، ص57، أبواب ما تجب فیه الزکاة، باب8، ح9، ط آل البيت.
[14] وسائل الشيعة، الشيخ الحر العاملي، ج9، ص58، أبواب ما تجب فیه الزکاة، باب8، ح12، ط آل البيت.
[15] وسائل الشيعة، الشيخ الحر العاملي، ج9، ص58، أبواب ما تجب فیه الزکاة، باب8، ح13، ط آل البيت.
[16] وسائل الشيعة، الشيخ الحر العاملي، ج9، ص54، أبواب ما تجب فیه الزکاة، باب8، ح3، ط آل البيت.