درس خارج فقه استاد مقتدایی

93/10/28

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: کتاب الخمس (مالکیت گنج)

مطلب پنجم: جهت پنجم از جهاتی که در مورد کنز بحث می‌شود راجع به مالکیت کنز است تا خمس آن واجب باشد آیا مطلقا کسی که آن را کشف کرد و تصرف کرد مالک می‌شود یا در بعض صور مالک می‌شود؟

طبع اولیه بحث در مورد کنز این است که در وجوب خمس بحث کنیم چون یکی از موارد هفتگانه که خمس دارد کنز است اما ملکیت کنز محل بحث ما نیست ما می‌گوییم خمس به کنز تعلق می‌گیرد؛ مثل معدن. ولی فرقی که کنز با بقیه موارد دارد این است که کنز مسبوق به ید شخصی است که تعریف کردیم «المال المذخور» کسی آمده مال را ذخیره کرده پس مالک داشت؛ اما معدن خودبخود ایجاد شده یا غوص برای جمع کردن چیزی است که در دریا ریخته شده و دیگر تقریبا علاقه مالک با آن قطع است در حالیکه کنز مالی است که دفن شده پس ید قبلی دارد از این جهت علما مجبورند ملکیت کنز را هم بحث کنند. یعنی وجوب خمس بعد الفراغ عن الملکیه است لذا باید ابتدا ملکیت کنز را بحث نمود و کنز به صوری تقسیم می‌شود

تقسیم اول: إما ان یوجد فی دار الحرب او فی دارالاسلام: یا در سرزمین مسلمان یا در سرزمین کفر پیدا می‌شود.

تقسیم دوم: علی التقدیرین: یا اثر اسلام بر آن است یا نیست مثلا نشانی از اسلام دارد یا ندارد.

پس چهار صورت پیدا می‌کند علی التقادیر الأربعة و بنابر همه این موارد یا در زمین مباح مثل لا مالک له یا انفال و غیره پیدا می‌شود یا در ملک شخصی کشف می‌شود؛ که هشت صورت پیدا می‌کند. که باید ببینیم کاشف کنز همه صورت ها را مالک می‌شود یا خیر؟

    1. (صورت اول تا چهارم) اگر در دار الحرب کشف شود بنابر هر چهار تقدیر خواه اثر اسلام داشته باشد یا نداشته باشد یا در زمین موات باشد یا ملک شخصی باشد در این چهار صورت کاشف چه مسلمان یا کافر باشد مالک می‌شود و در صورتی که اثر اسلام هم داشته باشد هم باز مالک می‌شود زیرا ممکن است همان کفار سکه‌هایی از مسلمانان خریدند و کنز کرده‌اند لذا می‌گوییم بعد از کشف واجب است خمس آن را رد نماید و بقیه را مالک می‌شود.

    2. اگر در دار الاسلام کشف شود.

الف: (صورت پنجم و ششم): اگر در بلاد اسلام در زمین موات (مباح) کشف شده باشد چه اثر اسلام داشته باشد یا خیر در این دو صورت کاشف مالک می‌شود و بعد از استخراج خمس آن را باید بپردازد.

ب: (صورت هفتم): اگر در بلاد اسلام و ملک شخصی است و اثر اسلام دارد این قسم را بعد می‌رسیم.

ج: (صورت هشتم): قسمی که اگر در بلاد اسلام در ملک مباح کشف شود و اثر اسلام در آن باشد این صورت اختلافی است.

    1. جمعی مثل مرحوم امام و سید در عروه و صاحب شرایع قائلند به اینکه مالک می‌شود.

    2. جمعی دیگر از علما می‌گویند مجهول المالک است و حکم لقطه دارد. یعنی باید تعریف کند اگر صاحبش پیدا نشد از طرف صاحبش صدقه دهد و اگر صاحبش پیدا شد و آن صدقه را قبول نکرد صدقه دهنده ضامن است و باید عوض مال صاحبش را بپردازد.

بررسی نظر حضرت امام نسبت به صور هشتگانه:

مرحوم امام در الثالث فی الکنز می‌فرمایند: «فإذا لم يعرف صاحبه سواء كان في بلاد الكفار أو في الأرض الموات أو الخربة من بلاد الإسلام سواء كان عليه أثر الإسلام أم لا في جميع هذه الصور يكون ملكا لواجده و عليه الخمس،»[1]

اگر کنزی را پیدا کرده و مدعی ندارد خواه در بلاد کفر باشد مطلقا و خواه در بلاد اسلام با شرط اینکه در زمین موات باشد یا در ارض خربه[2] باشد خواه اثر اسلام داشته باشد یا خیر یا در موات باشد یا در ملک شخصی اما در بلاد اسلامی در جایی که موات باشد و اثر اسلام داشته باشد یا نداشته باشد در جمیع این صور مالک می‌شود و بایستی خمس آن را بپردازد و بقیه را مالک است در نتیجه امام در شش صورت از صور هشتگانه قائل به مالکیت واحد هستند.

مرحوم سید در عروه هم نظیر حضرت امام چنین تعمیمی دارد: «سواء كان في بلاد الكفار الحربيين أو غيرهم أو في بلاد الإسلام في الأرض الموات أو الأرض الخربة التي لم يكن لها مالك أو في أرض مملوكة له بالإحياء أو بالابتياع مع العلم بعدم كونه ملكا للبائعين و سواء كان عليه أثر الإسلام أم لا ففي جميع هذه يكون ملكا لواجده و عليه الخمس»[3]

اگر این گنج در بلاد کفار پیدا شد چه کفار حربی چه کفار غیر حربی یا در بلاد اسلامی باشد که موات است یا ارض خربه است یا اینکه در ملک شخصی خودش باشد که اگر احیاء کرده مالک است و اگر خریده است اگر می‌داند که بایعین قبلی خبری از کنز نداشته‌اند؛ مالک می‌شود چه اثر اسلام داشته باشد چه نداشته باشد مالک می‌شود و خمس باید بدهد.

در جواهر می‌فرماید «عدم وجدانه الخلاف فی ما وجد فی دار الحرب مطلقا»[4] یعنی در چهار صورت مخالفی ندارد و «ما وجد فی دار الاسلام اذا کان فی ارض مباحه او ما لیس ملکا لواحدا من المسلمین»[5] اگر در موات یا در املاک عموم مسلمین باشد نه یک شخص خاص مالک می‌شود و خمس باید بدهد کالمعمور من المفتوحه العنوه و لم یکن علیه اثر الاسلام من سکه و نحوها در این صورت مالک است و خمس باید بدهد.

اگر در ملک مباح باشد و اثر اسلام داشته باشد که امام فرمود مالک است سید فرمود مالک است و صاحب جواهر می‌فرماید مالک نیست در نتیجه صاحب جواهر در یک جا با امام و عروه مخالف است یعنی در جایی که بر سکه اثر اسلام باشد. پس چهار موردی که در بلاد کفر است اتفاقی است که مالک می‌شود و آن مواردی که در بلاد اسلام باشد و سکه اثر اسلام نداشته باشد نیز اتفاقی است که مالک می‌شود فقط موردی که در ملک مباح پیدا کرده است و اثر اسلام دارد اختلافی است امام و مرحوم سید می‌فرمایند مالک است ولی صاحب جواهر می‌فرماید مالک نیست.

دلیل مسأله:

    1. اطلاقات ادله گنج؛ گفته‌اند برخی اطلاقات که خواندیم دلالت داشت خمس در گنج واجب است این بالملازمه می‌فهماند که بعد از رد خمس بقیه برای خودش است و مالک می‌شود اگر در گنج وجوب خمس مطرح نمی‌شد اطلاقات گنج دلالت داشت که همه گنج را یابنده مالک است و اکنون که در مورد یک پنجم آن تعیین تکلیف کرده و از بقیه حرفی نیامده است نشان می‌دهد که یابنده، بقیه را مالک می‌شود آمده «فانها ظاهرة فی کونه ملکا لواجدها»

پس اطلاقات هم گنج پیدا شده در دار الحرب را شامل می‌شود و چه اثر اسلام داشته باشد یا نداشته باشد زیرا شاید کافر نقود اسلامی را خرید و کنز کرده است و در بلاد اسلام اگر مالک شخصی ندارد و اثر اسلام هم ندارد تحت اطلاقات ادله قرار دارد.

    2. اصالة الإباحة؛ گفته‌اند اگر در دار الحرب کنزی بدست آورد مالک است و تمسک به اصالة الاباحه کرده‌اند و گفته‌اند اگر کنزی در بلاد کفر پیدا شد اصل اباحه تصرف می‌گوید تصرف در آن برای شما جایز است زیرا مالی که ملک مسلمان باشد جایز نیست اما مالی که محترم نیست و احترامی برای آن مال قرار داده نشده است. و در مقام شک در جواز تصرف چون احترامی ندارد و ملکیت کافر در اسلام ممضی نیست. اصل اباحه تصرف می‌گوید تصرف جایز است منتهی پرداخت خمس آن واجب می‌شود. حتی اگر اثر اسلام بر آن باشد دلیل بر اینکه ید مسلم بر آن باشد نیست چون احتمال دارد که کافر نقود مسلمین را خریده و گنج کرده است پس در بلاد کفر هر گنجی پیدا شد خواه اثر اسلام داشته باشد یا نداشته باشد مالک می‌شود و خمس دارد. زیرا با اثر اسلام بر سکه در بلاد کفر ظهور دارد که مال مسلمان است اما پیدا شدن در بلاد کفر ظهور دارد که مالک کافر است و ظهور در مال کافر بودن اقوی از ظهور در مال مسلمان بودن است.

باقی می‌ماند این فرض که در زمین موات و در اسلام پیدا شده و اثر اسلام دارد دو قول دارد بعضی قائلند لقطه است و بعضی می‌گویند از باب همان گنج است و مالک می‌شود.

امام فرمود خواه اثر اسلام داشته باشد یا خیر مالک است مرحوم سید هم همین قول را دارد. ولی در مقابل قولی است که می‌گوید لقطه است. انشاءالله برای فردا.

وصلی الله علی سیدنا محمد و آله الطاهرین


[1] تحریرالوسیلة، امام خمینی، ج1، ص354، دارالکتب الاسلامیة.
[2] اهالی آن رفته‌اند یا هلاک شده‌اند.
[3] العروة الوثقی، سیدیزدی، ج4، ص245، جامعه مدرسین.
[4] جواهر الکلام، محمد حسن نجفی، ج16، ص28، بیروت.
[5] جواهر الکلام، محمد حسن نجفی، ج16، ص28، بیروت.