بحث فقه -استاد مقتدایی-کتاب خمس

93/06/17

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: كتاب الخمس (مقدمات شروع بحث)
دیروز (یکشنبه 16/6/93) که جلسه افتتاحیه گرفته شده معنای آن این بود که از روز بعد از جلسه افتتاحیه، درسها شروع شود. ولی نمی‌دانیم عملا آقایان طلاب آمدند یا نیامدند و درسها را شروع کنیم یا صبر کنیم؟ به هر حال با توجه به اینکه شما جمعی آقایان آمدید از باب رعایت حق این تعداد درس را شروع می کنیم.
دلیل شروع بحث جدید:
قبلا با عنایت پروردگار از سال 80 که از قوه قضائیه فارغ شدیم و مجدداً به قم آمدیم کتاب القضاء را بر اساس تحریرالوسیله حضرت امام شروع کردیم. خارج فقه قضاء بحمداله تمام شد. و بعد به ترتیب کتاب شهادات و حدود و قصاص و دیات و بعد هم امر به معروف و نهی از منکر را بحث کردیم و ضبط هم شد و نوشته شده و متن عربی کتاب القضاء با عنوان مفتاح الهدایة فی شرح تحریرالوسیلة ج1 از چاپ درآمد. امیدواریم انشاءاله بقیه هم چاپ شود. سال گذشته در پایان بحث امر به معروف و نهی از منکر بعضی پیشنهاد می‌کردند برای سال تحصیلی جدید کتاب جهاد شروع شود و بعضی کتاب خمس و کتابهای دیگر هم مطرح بود. دیدیم کتاب جهاد بحث خوبی است و بحث نوئی هم هست ولی بعضی گفتند در حوزه خیلی مطرح نیست و طالب هم ندارد بعضی شرط جهاد را حضور امام می‌دانند و شبهه‌ای در آن هست و فکر کردیم کتاب خمس کتابی است که محل ابتلا برای آقایان طلاب است که سفرهای تبلیغی می‌روند و یکی از کارهایی که مردم مراجعه می‌کنند این است که مثلا کسی تا حالا خمس نداده و مراجعه می‌کند سال مالی تعیین می‌کند مثلا فرشی خریده یا معامله‌ای کرده؛ آیا مالک می‌شود یا خیر یک پنجم این معامله باطل است؟
بیان برخی از موارد ابتلا:
1- در همین مورد چند فرع تصور دارد. برای نمونه اگر با عین پول خمس نداده چیزی بخرد یک پنجم معامله باطل است مگر حاکم شرع اجازه دهد ولی اگر با عین پول نخرید بلکه مثلا نسیه خرید که بعد پول آنرا بدهد و بعد از پول خمس داده نشده بپردازد معامله صحیح است چون معامله را در ذمه انجام داد مالک شد پولی را که بعد می‌دهد پول کامل فرش نیست یک قسمت آن سهم امام است. این وجوه پیش می آید که انسان باید مسلط باشد.
2- یا مثلا آیا مهریه خمس دارد یا خیر؟
3- هدیه خمس دارد یا خیر؟
و مسائل فراوانی که محل ابتلا است که اگر آقایان وارد باشند و ضبط بشود و نوشته بشود و دیگران هم استفاده بکنند کار موثری است.
همین کتاب القضاء که چاپ شد برای برخی از اعضاء خبرگان فرستادیم و این جلسه خبرگان چند روز پیش برخی از اعضاء که بدستشان نرسید اصرار داشتند برایشان ارسال شود یکی از آقایان آمده بود که من در قم کتاب القضاء تدریس دارم و می‌خواهم در بحث از آن استفاده کنم یعنی همین الان به عنوان یک کتاب مرجع مطرح است.
بنابراین بنا را بر بحث خمس گذاشتیم و محور هم کتاب تحریرالوسیله امام است و از کتاب مرحوم آقای فاضل هم که تحت عنوان تفصیل الشریعه تحریرالوسیله را شرح کردند هم می توانید استفاده بکنید جلد دهم بحث خمس را دارد و بحث انفال که انشاءاله بحث می‌کنیم.
یک تذکر به شاگردان:
از عزیزان انتظار این است که اگر تعهد دارند در این درس شرکت بکنند حضور مستمر داشته باشند بگونه‌ای باشد که تعطیلی در آن نباشد.
من در یاد دارم بحث می‌رفتیم شاید در سال یک روز بحث ما تعطیل نمی‌شد از ابتدای زمانی که آمدیم قم درس آیت‌اله بروجردی می‌رفتیم و کتاب الخمس را می‌گفتند و چاپ شده بعد از خمس بخشی از طهارت یعنی تحدید کرّ که چه مقدار باشد را بحث کردند آخر عمرشان هم کتاب القضاء بود که از ابتدا فرمودند امهاتی از کتاب القضاء را مورد بررسی قرار می‌دهیم و امور مهمه قضاء را بحث کردند. خداوند انشاءاله ایشان را رحمت نماید. بالاخره ما از ایشان استفاده فراوانی کردیم. ولی این را می‌خواستم بگویم که یک روز از درسهایی که شرکت می‌کردیم تعطیل نشد حتی خود این بزرگان مقید بودند.
استفاده از تعطیلی درس در ضرورت سیاسی:
همین مرحوم آیت‌اله بروجردی با آن سنشان و اشتغالاتشان هیچ موقع تعطیل نداشتند. فقط یک وقت یادم هست که دو سه روز تشریف نیاوردند روز اول همه طلبه‌ها جمع شدند و بعد از نیم ساعت یک نفر از طرف ایشان آمد و گفت آقا تشریف نمی‌آورند. ما هم فکر کردیم محذوری برایشان پیش آمده فردا عین همین تکرار شد باز روز سوم هم همینطور شد و یک نفر آمد و گفت آقا امروز نمی‌آیند. یکی از آقایان بلند شد و گفت حتما علتی دارد که آقا نیامدند دسته جمعی برویم منزل آقا ببینیم مشکلی پیش آمده یا خیر؟ همه به صورت یک راهپیمایی آمدیم بیت آقا. یک نفر از طرف ایشان آمد و گفت وضع مزاج آقا مشکلی ندارد و حالشان خوب است و لیکن یک نگرانی روحی دارند و امید است که تا فردا رفع بشود و فردا تشریف می‌آورند نگرانی هم یک مسئله سیاسی راجع به قانون انقلاب سفید شاه بود و همین تعطیلی درس آقا به تهران منعکس شده بود و شاه صدرالاشراف را فرستاده بود خدمت آقا و پرسیده بود که نگرانی آقا چیست؟ گفته شد نگرانی در مورد جریان انقلاب سفید است. صدرالاشراف خطاب به آقا گفته بود اینها را سالهاست در کشورهای دیگر عمل کردند و ما از همه کشورها عقب هستیم. آقا فرمودند بله در آن کشورها اول جمهوری شد شاه را برداشتند بعد این اقدامات را انجام دادند یعنی اگر بناست اینجا این اقدامات شود اول باید شاه را بردارید. و همین کلام اثر خودش را گذاشت. و آنها هم دست و پایشان را جمع کردند و آقا هم از فردا درس را شروع کردند. خلاصه یک وقت هم اگر درس نیامدند یک مشکل اسلامی و سیاسی و کشوری را حل کردند. بقیه بزرگان هم همینطور بودند مثل مرحوم آیت‌الله اراکی و مرحوم آیت‌الله گلپایگانی که بعد از تبعید حضرت امام ما به درس این آقایان می‌رفتیم و خود حضرت امام یک روز نشد که ما برویم و ایشان درس تشریف نیاورند نظم و انضباط در درسهای بزرگان برقرار بود.
گزارشی کوتاه از جلسه افتتاحیه سال تحصیلی 94-93 حوزه علمیه:
دیروز در صحبتی که داشتیم در افتتاحیه حوزه گفتیم که آیت‌الله صافی می‌فرمودند من و اخوی (مرحوم حاج شیخ علی صافی که از بزرگان مراجع و ساکن در گلپایگان بود.) هردو درس آیت‌الله بروجردی می‌رفتیم دو سه روز یک گرفتاری برایم پیش آمد و درس را تعطیل کردم آیت‌الله بروجردی از آقای اخوی سوال کردند که چرا درس نمی‌آیند؟ مرحوم آیت اله بروجردی با آن سن و با آن جمعیتی که پای درس ایشان می‌آمدند مراقب بودند یکی از شاگردان مبرزشان که مورد عنایتشان بوده حضور ندارد سراغ می‌گیرند. حتی نقل می‌کنند مرحوم آقای بروجردی گاهی اوقات بدلیل پاره‌ای مشکلات و کهولت سن ده دقیقه از وقت می‌گذشت و تشریف می‌آوردند برخی گفته‌اند یک جمعیت 700 یا 800 نفری منتظر آقا بودیم و وقتمان تضییع شد. آقا فرمودند شما می‌توانید در حال انتظار کار دیگری انجام دهید چرا تضییع شد من 12 جزء قرآن را در همین فاصله‌ها حفظ کردم مانند صف انتظار نانوایی و اتوبوس و غیره پس می‌تواند انسان از این فرصت استفاده کند.
آیت‌الله خزعلی که حافظ کل قرآن هستند اوائل یادم هست روزی می‌خواستم با اتوبوس از قم به تهران بروم تصادفا یک وقت دیدم دو ردیف جلوتر از من ایشان نشسته از وقتی که اتوبوس حرکت کرد قرآن دستشان بود و قرآن حفظ می‌کرد. و هیچ موقع وقت رسمی خود را برای حفظ قرآن نمی‌گذاشتند بلکه از همین وقتهای معطل استفاده می‌کردند.
علی‌ای‌حال از فرصتها باید استفاده کرد.
اشاره به درس اخلاق حوزه:
از نظر اخلاقی هم برنامه این بود که روزهای چهارشنبه قبل از شروع درس یک بحث اخلاقی داشتیم که مختصر بحث می‌کردیم و زمانی که در مدیریت هم بودیم به آقایان اساتید توصیه می‌کردیم که اساتید لابلای درسهایشان بحث اخلاقی داشته باشند و همین دیروز در افتتاحیه نیز توصیه کردیم که اگر همه اساتید انجام بدهند برای همه مفید است هم برای خود اساتید و هم برای طلاب که گزارشاتی به ما می‌رسد که وضعیت اخلاقی طلاب مناسب نیست نسبت به جمعیت طلاب وجود چند پرونده خیلی مهم نیست اما وجود همین چند پرونده هم مهم است و کم آن هم زیاد است مثلا طلبه‌ای تازه از شهرستان آمده و به دلیل سرقت محکوم به قطع ید شده همین یک حکم حد سرقت برای طلبه خیلی مهم است در مقایسه با جاهای دیگر و جرمهای دیگر چیزی نیست اما در حوزه علمیه یک مورد هم زیاد است از این جهت است که از نظر اخلاقی وضع طلاب مفید نیست و باید یک حرکت عمومی شروع شود.
در ابتدایی که در مدیریت حوزه وارد شده بودم رفتم خدمت مراجع و پیشنهاد کردم هرکدام از آقایان هفته‌ای یک جلسه درس اخلاقی داشته باشند و ضبط بشود و تکثیر شود و تعمیم داده بشود به حوزه‌های علمیه سراسر کشور و نوار را بگذارند و یک حرکت عمومی بشود خیلی می‌تواند مفید باشد. آیت‌الله مکارم فرمودند اگر بقیه آقایان قبول کردند من هم حرفی ندارم. آیت‌الله صافی فرمودند به این صورت لازم نمی‌دانم ولی خودم در جلساتی که دارم صحبت می‌کنم و بعد هم عمل کردند. با آیت‌الله وحید وقتی مطرح کردیم در پاسخ ما بحث مفصلی کردند که قرآن می‌فرماید ﴿لا یریدون علوا فی الارض و لا فسادا﴾[1] من کجا می‌توانم ﴿لا یریدون﴾[2] باشم که حتی در فکرم هم گناه و معصیت نباشد بنابراین اصلا من لایق نیستم که بحث اخلاق بگویم. من خدمتشان عرض کردم آقا همینها را که خطاب به من گفتید و مرا تحت تاثیر قرار دادید بیایید و آنجا بگویید. یک شخصیت علمی مثل شما اینها را بگوید برای طلاب تاثیر گذار است بالاخره گفتند یک بحثی من خودم می‌گذارم و یک بحث تفسیر گذاشتند و اثر هم گذاشت ولی پیشنهاد ما عملی نشد.
علی‌ای‌حال اگر از مراجع شروع شود خوب است یک درس فایده ندارد یا معاونت تهذیب هفته‌ای یک استاد به یک استان اعزام می‌کند خوب است ولی آنکه مطلوب باشد و تحولی در حوزه ایجاد کند، این نیست.
یک وقت تابستان ماه مبارک رمضان بود مشهد مشرف شدم و یک ماه را آنجا روزه گرفتم. آیت‌الله میلانی شبها بعد از افطار درس داشتند قبل از شروع درس کتاب تحف‌العقول را می‌آوردند و یک روایت می‌خواندند و توضیح مختصری می‌دادند و درس را شروع می‌کردند حالا یادم نیست که در کل درسهاشان در طول سال این روش را داشتند یا فقط در رمضان بود که بعید هم نیست در کل سال بوده و خیلی از بزرگان اینگونه بودند و اهتمام به اخلاق داشتند که ما هم به فضل الهی چهارشنبه‌ها ادامه می‌دهیم.


[1]قصص/سوره28، آیه83.
[2]قصص/سوره28، آیه83.