درس خارج فقه استاد مقتدایی

92/09/03

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: كتاب الامر بالمعروف و النهی عن المنکر (جایگاه امر به معروف و نهی از منکر در آیات و روایات)

فرع چهارم: جهل تارک معروف یا مرتکب منکر به موضوع:

مسألة 4 «لو كان الفاعل جاهلا بالموضوع لا يجب إنكاره و لا رفع جهله،»[1]

اگر کسی جاهل به موضوع است یعنی جهل به حرام دارد آیا نهی او لازم است. مثلا لیوان خمر را اعتقاد دارد آب است و می‌نوشد، آیا نهی او لازم است. یا کسی غفلت از نماز پیدا کرده همواره اول ظهر نماز می‌خواند اما امروز مانع پیش آمد نخواند و بعد به کلی فراموش کرد و غفلت دارد که دارد ترک نماز می‌کند آیا کسی که متوجه است آیا واجب است امر کند یا حتی رفع جهل او لازم است که به او بگوید که نماز نخواندی تا یادش بیاید که نماز نخوانده است؟

مرحوم امام می‌فرماید اولا: واجب نیست نهی از این فعل زیرا از طرف مرتکب فعل منکری محقق نشده است. و امر به معروف و نهی از منکر در جایی است که صدق بکند مرتکب منکر است یا صدق بکند تارک معروف است زیرا غرض این است که در خارج منکر محقق نشود در اینجا هیچ مفسده‌ای نیست و فعل حرامی در خارج محقق نشده است؛ لذا نهی او واجب نیست. ثانیا: لازم نیست به او آگاهی بدهیم زیرا اگر بخواهد معصیت انجام دهد وظیفه داریم اما این کارش برای او معصیت نیست البته اگر بخواهد آگاهی دهد خوب است ولی واجب نیست.

«نعم لو كان ذلك مما يهتم به و لا يرضى المولى بفعله أو تركه»[2]

اگر این فعل از افعالی است که ولو از روی جهل باشد شارع راضی بر انجام آن نیست چون از امور مهمه است مثل حفظ نفس محترمه در این صورت نهی از منکر واجب است. مثلا اعتقاد دارد که فلان شخص مهدورالدم است و چون فکر می‌کند مهدورالدم است قصد کشتن او را دارد در حالیکه واقعا مهدورالدم نیست و در صورت ارتکاب هم معصیت نکرده اینجا چون قتل نفس است و از امور مهمه است اینجا نهی از منکر واجب است باید هم به او آگاهی داده شود و هم از آن کار نهی شود دلیل اهتمام را از جای دیگر استفاده می‌کنیم وقتی که از دلیل خارج استفاده کردیم که شارع راضی به این فعل نیست پس این فعل در حقیقت معصیت است چون اینگونه است امر به معروف و نهی از منکر می‌کنیم.

فرع پنجم: عدم صدق ترک معروف یا ارتکاب منکر به اعتقاد آمر:

مسأله5 «لو كان ما تركه واجبا برأيه أو رأي من قلده أو ما فعله حراما كذلك‌ وكان رأي غيره مخالفا لرأيه»[3]

اگر کسی بنابر فتوای خودش چیزی را واجب می‌داند یا از مجتهدی تقلید می‌کند که آن چیز را واجب عینی می‌داند و من یا عن اجتهادٍ یا عن تقلیدٍ واجب نمی‌دانم و می‌بینم که او تارک چیزی است عند نفس خودش معروف است. آیا واجب است امر به معروف کنم یا خیر؟ و یا در منکر چیزی را حرام می‌داند و من آن را حرام نمی‌دانم و می‌بینم او که همان چیز را منکر می‌داند در حال ارتکاب است مثل عصیر زبیبی که مغلی به نار است آیا می‌توانم او را نهی کنم و بگویم چرا چیزی را که واجب می‌دانی ترک می‌کنی یا چرا چیزی را که حرام می‌دانی مرتکب می‌شوی، یا خیر؟ مرحوم امام می‌فرماید: «فالظاهر عدم وجوب الانكار»[4] ظاهر این است که اینجا امر به معروف و نهی از منکر واجب نیست چون ترک معروف و فعل منکر صدق نمی‌کند چون با مبنای اجتهادی یا تقلیدی آمر به معروف یا ناهی از منکر تکلیفی به عهده مرتکب نیامده که تارک و یا فاعل آن باشد.

بیان یک استثناء: قبل از بیان استثناء باید بگوییم تجری ممکن است در یک فرد باشد که بگوییم به خیال شراب آب را می‌نوشد و ممکن است در دو فرد صدق کند یعنی یک جانب تجری در یک فرد و جانب دیگر در فرد دیگر باشد به این صورت که مرتکب حرام می‌داند اما ناهی حلال می‌داند پس مرتکب به اعتقاد ناهی حلال را به عنوان حرام مرتکب می‌شود و آب در اعتقاد ناهی را به عنوان شراب در اعتقاد خودش مرتکب می‌شود با توضیح تجری اکنون می‌گوییم اعم استثنایی دارد که می‌فرماید «إلا إذا قلنا بحرمة التجري أو الفعل المتجري به.»[5] امام می‌فرماید اگر در مبنا در اصول تجری را حرام بدانیم در این صورت جرات بر مولی پیدا کرده ولی در واقع آب می‌خورد در اینجا اگر گفتیم تجری حرام است یعنی عند الناهی و به اعتقاد ناهی تجری است و نزد خودش مرتکب حرام می‌شود لذا به اعتقاد آمر و ناهی این فعل تجری است و به اعتقاد اجتهاد یا تقلیدی آمر یا ناهی تجری حرام است پس باید نهی کند.

وصلی الله علی سیدنا محمد وآله الطاهرین


[1] تحريرالوسيلة، امام خمینی، ج‌1، ص466، دارالعلم.
[2] تحريرالوسيلة، امام خمینی، ج‌1، ص466، دارالعلم.
[3] تحريرالوسيلة، امام خمینی، ج‌1، ص466، دارالعلم.
[4] تحريرالوسيلة، امام خمینی، ج‌1، ص466، دارالعلم.
[5] تحريرالوسيلة، امام خمینی، ج‌1، ص466، دارالعلم.