درس خارج فقه استاد مقتدایی

کتاب الامربالمعروف و النهی عن المنکر

92/07/06

بسم الله الرحمن الرحیم

 موضوع: كتاب الامر بالمعروف و النهی عن المنکر (جایگاه امر به معروف و نهی از منکر در آیات و روایات)
 در بیان روایاتی که دلالت بر وجوب امر به معروف و نهی از منکر داشت گفتیم آیات و روایات در این باب فراوان است و از مجموعه آیات سه آیه را خواندیم و گفتیم روایات سه طائفه هستند:
 طائفه اول: روایاتی که دلالت بر اشرفیت امر به معروف و نهی از منکر در بین سایر فرایض داشتند و تعبیر أسمی الفرائض و فریضة عظیمة از امر به معروف و نهی از منکر داشت که خوانده شد.
 طائفه دوم: روایاتی که دلالت بر وجوب و تاکید بر اتیان امر به معروف و نهی از منکر دارد. در بحث امروز روایات طائفه دوم را مورد بررسی قرار می‌دهیم.
 روایات:
 -«مسعدة بن صدقه عن ابی عبداله(ع) قال قال النبی ان الله عزوجل لیبغض المومن الضعیف الذی لا دین له» [1] پیامبر فرمود خداوند مبغوض می‌دارد آن مومن ضعیف العقیده را که دین ندارد «فقیل و ما المومن الضعیف الذی لا دین له قال الذی لا ینهی عن المنکر» [2] عرض کردند مومن ضعیف لادین چه کسی است پیامبر فرمودند کسی که نهی از منکر نکند.
 کیفیت استدلال: در روایت دو تعبیر آمده است تعبیر اول: «لادین له» این تعبیر را شاید نتوانیم دلیل بر حرمت بگیریم بلکه مبالغه است. تعبیر دوم: «ان الله عزوجل لیبغض» اینکه می‌گوید خداوند مبغوض می‌دارد کسی را که امر به معروف و نهی از منکر نکند معلوم می‌شود که نهی از منکر واجب است و تارک آن تارک واجب است و تارک واجب مبغوض پروردگار است.
 -«عن محمد بن الحسن، عن الصفار، عن هارون بن مسلم، عن مسعدة بن صدقة، عن جعفر بن محمد، عن آبائه(ع) قال: قال النبي(ص): ان الله يبغض المؤمن الضعيف الذي لا زِبرَ لَهُ، وقال: هو الذي لا ينهى عن المنكر.» [3]
 در روایت قبل می‌فرمود مومن ضعیف الاعتقادی که دین ندارد در این روایت می‌فرماید لا زبر [4] له
 خداوند مومن ضعیف الاعتقادی را که عقل ندارد مبغوض می‌دارد یعنی کسی که به واجباتش مثل امر به معروف و نهی از منکر عمل نمی‌کند عقل ندارد و این دلیل بر وجوب همه تکالیف از جمله امر به معروف و نهی از منکر است.
 -«وبالاسناد عن الرضا(ع) أنه سمعه يقول: كان رسول‌الله(ص) يقول إذا أمتي تواكلت [5] الامر بالمعروف والنهي عن المنكر فليأذنوا بوقاع من الله.» [6]
 رسول الله(ص) می‌فرماید زمانی که امتم تکلیف امر به معروف و نهی از منکر را به عهده یکدیگر بگذارند بایستی منتظر عذابی از ناحیه خداوند باشند.
 نظیر این را در قرآن هم داریم در رابطه با ربا می‌فرماید ﴿يا أيها الذين آمنوا اتقوا الله وذروا ما بقي من الربا إن كنتم مؤمنين فإن لم تفعلوا فأذنوا بحرب من الله ورسوله﴾ [7]
 ای کسانی که ایمان آورده اید ربا را ترک کنید اگر دست برنمی‌دارید یقین بدانید مستحق عذاب از ناحیه خداوند هستید.
 احتمالات در معنای فأذنوا:
 صاحب تفسیر مجمع البیان مفسر کبیر قرآن مرحوم طبرسی [8] می‌فرماید
 الف: فاذنوا یعنی ایقنوا و اعلموا یعنی یقین بدانید که شما مستحق عذاب و قتل از طرف خدا هستید
 روایاتی هم در ادامه هست به این مضمون که امام می‌فرماید از ربا دست بردارید و الا اگر دستم برسد رباخوار را می‌کشم و در اسلام مستحق قتل است.
 ب: بعضی هم گفته اند مراد از حرب یعنی عذاب الهی فأذنوا بحرب یعنی به عذاب شدید از طرف خداوند.
 ج: ممکن است به معنای اعلان هم باشد کما اینکه در قضیه حج خداوند به ابراهیم می‌فرماید اذّن بالناس بالحج [9] اذّن یعنی اعلان کن پیامبر(ص) می‌فرماید اگر امر به معروف نکرده‌اند فالیأذنوا بوقاع من الله و وقاع به معنای نازله شدیده از طرف خداست.
 اینکه می‌فرماید اگر تکلیف امر به معروف و نهی از منکر را به عهده یکدیگر بگذارند بایستی منتظر عذابی از ناحیه پروردگار باشند پس دلالت می‌کند بر اینکه امر به معروف و نهی از منکر واجب است.
 -«وعنهم عن سهل بن زياد، عن عبدالرحمان بن أبي نجران، عن عاصم بن حميد، عن أبي حمزة، عن يحيى بن عقيل، عن حسن قال: خطب أميرالمؤمنين(ع) فحمد الله وأثنى عليه ثم قال: أما بعد فإنه إنما هلك من كان قبلكم حيثما عملوا من المعاصي و لم ينههم الربانيون والأحبار عن ذلك، وانهم لما تمادوا في المعاصي ولم ينههم الربانيون والأحبار عن ذلك نزلت بهم العقوبات، فأمروا بالمعروف وانهوا عن المنكر، واعلموا أن الامر بالمعروف والنهي عن المنكر لن يقربا أجلا ولن يقطعا رزقا.» [10]
 در کافی با بیان سلسله سند نقل شده است که امیرالمومنین(ع) در خطبه‌ای بعد از حمد و ثنای خداوند فرمود اینکه می‌بینید بر امتهای قبل عذاب نازل می‌شد و در دنیا هلاک می‌شدند برای این بود که مرتکب معاصی می‌شدند و علمای آنان هم امر به معروف و نهی از منکر نمی‌کردند و وقتی به معاصی خود ادامه دادند منشاء نزول عذاب الهی شد.
 کیفیت استدلال: ابتدا منشاء هلاکت امتهای قبل را بیان می‌کند که معصیت خداوند را می‌کردند و علمای آنان هم نهی از منکر نمی‌کردند امیرالمومنین(ع) می‌فرماید بدانید امر به معروف و نهی از منکر اجل را نزدیک و روزی را قطع نمی‌کند پس امر امیرالمومنین(ع) دلالت بر وجوب امر به معروف و نهی از منکر دارد.
 -«عن عبداله بن محمد وعن حميد بن زياد، عن الحسن بن محمد بن سماعة، عن غير واحد، عن أبان بن عثمان، عن عبدالله بن محمد، عن أبي عبدالله(ع) إن رجلا من خثعم جاء إلى رسول‌الله(ص) فقال: يا رسول‌الله أخبرني ما أفضل الاسلام؟ قال: الايمان بالله، قال: ثم ماذا قال: صلة الرحم، قال: ثم ماذا؟ قال: الامر بالمعروف والنهي عن المنكر، قال: فقال: الرجل: فأخبرني أي الاعمال أبغض إلى الله، قال: الشرك بالله، قال: ثم ماذا؟ قال: ثم قطيعة الرحم، قال: ثم ماذا؟ قال: الامر بالمنكر والنهي عن المعروف» [11]
 مردی از خثعم نزد رسول‌الله(ص) آمد و سوال کرد چه حکمی از اسلام افضل است پیامبر(ص) فرمودند ایمان به خدا بعد سوال کرد در رتبه بعد چه؟ پیامبر(ص) فرمودند صله رحم باز سوال کرد در رتبه سوم چه؟ پیامبر(ص) فرمودند امر به معروف و نهی از منکر و باز سوال کرد کدام اعمال مبغوض‌تر نزد خداوند است پیامبر(ص) فرمودند شرک به خداوند و باز سوال کرد در رتبه دوم چه؟ پیامبر(ص) فرمودند قطع رحم باز سوال کرد در رتبه سوم چه؟ پیامبر(ص) فرمودند امر به منکر و نهی از معروف.
 این روایت ظهور در این دارد که امر به معروف و نهی از منکر در بین واجبات رتبه سوم را دارد و نسبت به بقیه احکام این افضل است.
 -«یعقوب بن یزید وعن محمد بن موسى بن المتوكل، عن محمد بن يحيى، عن محمد بن أحمد عن يعقوب بن يزيد رفعه قال: قال أبوجعفر(ع): الامر بالمعروف والنهي عن المنكر خلقان من خلق الله، فمن نصرهما أعزه الله، ومن خذلهما خذله الله.» [12]
 امر به معروف و نهی از منکر دو خَلق از مخلوقات خدا هستند که هرکسی این دو را یاری کند خداوند او را عزیز می‌دارد و هرکسی که این دو را ترک کند خذله الله
 توضیح روایت: مرحوم مجلسی که این روایت را در مرآة العقول نقل می‌کند و در مورد خلقان و خلق الله را می‌فرماید هم به فتح و هم به ضم «خاء» جایز می‌داند که به ضم یعنی دو خلق محبوب خدا هستند.
 خَلقی از مخلوقات خداست یا خُلقی از اخلاق الله بوده و مورد هتک و ترک واقع شده و خداوند برای آن خذلان و عذاب در نظر گرفته است که ظهور در وجوب امر به معروف و نهی از منکر دارد.
 روایت مرفوعه است ولی این مضر نیست زیرا در باب امر به معروف و نهی از منکر آیات فراوانی دال بر تاکید در وجوب و اتیان و تاکید در عقاب بر ترک آن وجود داشت و روایات صحیح و موثق و معتبری بر وجوب داشتیم حالا اگر روایاتی ضعیف است می‌توانیم به عنوان موید استفاده کنیم و دلیل ما بر وجوب تنها این روایت نیست که بگوییم مرفوعه است و به آن عمل نکنیم.
 -روایت دیگر از مسعدة بن صدقة (که خواندیم) «عن محمد بن الحسن، عن الصفار، عن هارون بن مسلم، عن مسعدة بن صدقة، عن جعفر بن محمد، عن آبائه(ع) قال: قال النبي(ص): ان الله يبغض المؤمن الضعيف الذي لا زِبرَ لَهُ، وقال: هو الذي لا ينهى عن المنكر.» [13]
 خداوند مومن ضعیف و بی حال را مبغوض می‌دارد و او کسی است که امر به معروف و نهی از منکر نمی‌کند.
 -عبدالعظیم بن عبداله الحسنی وفي كتاب (المجالس) وكتاب (صفات الشيعة) وكتاب (التوحيد) وكتاب (إكمال الدين): «عن علي بن أحمد بن موسى الدقاق، وعلي بن عبدالله الوراق جميعا، عن محمد بن هارون، عن أبي تراب عبدالله بن موسى الروباني عن عبدالعظيم بن عبدالله الحسني قال: دخلت على سيدي علي بن محمد(ع)، فقلت: إني أريد أن أعرض عليك ديني، فقال: هات يا أباالقاسم، فقلت: إني أقول: إن الله واحد -إلى أن قال- وأقول: إن الفرائض الواجبة بعد الولاية: الصلاة، والزكاة، والصوم، والحج، والجهاد، والامر بالمعروف، والنهى عن المنكر. فقال علي بن محمد(ع): يا أباالقاسم، هذا والله دين الله الذي ارتضاه لعباده، فأثبت عليه، ثبتك الله بالقول الثابت في الحياة الدنيا وفي الآخرة.» [14] [15]
 
 از عبدالعظیم حسنی نقل شده که نزد امام هادی رفتند و گفتند من آمدم که دینم را خدمت شما عرضه کنم شما بفرمائید صحیح است یا خیر؟ و بعد عرض کردند فرائض واجب بعد از ولایت؛ نماز، زکات، روزه، حج، جهاد، امر به معروف و نهی از منکر است امام(ع) در جواب فرمودند والله این همان دینی است که خداوند برای عباد پسندیده است ثابت قدم باش بر این دین و به همین عمل کن.
 این عمل مرسوم بوده که اعتقادات خود را نزد امام عرضه می‌کردند و می‌خواستند امام صحت و سقم آن را برایشان بیان نماید این عمل در بین علما هم مرسوم بوده و یک عمل جدیدی نیست.
 مرحوم آیت الله حاج میرزاعلی آقای شیرازی بودند در اصفهان و معروف بود و عالم بود و هم طبیب بود مرحوم آیت الله مطهری در مورد ایشان می‌فرمود شاید ما الان کسی را نداشته باشیم که قانون بوعلی سینا که کتاب مفصلی در طب است را بفهمد اما ایشان آن را تدریس می‌کرد و از عهده آن هم برمی‌آمد. ایشان هم فقیه و هم طبیب بود و هم زاهد بود مرحوم آیت‌الله بروجردی از ایشان دعوت کردند که بیاید در قم و درس اخلاق بگوید ایشان هم آمد یک مقداری هم در قم ماند ولی آب قم به مزاجشان نساخت و باز مریض شدند و برگشتند اصفهان. از خود ایشان من شنیدم در یک بحثی که بود فرمودند سفری عتبات مشرف شده بودم رفتم منزل آیت‌الله سیدمحمود شاهرودی نشستم ایشان فرمودند که می‌خواهم حمد و سوره را نزد شما بخوانم و تصحیح کنم آقای شیرازی گفتند گوش کردم حمد و سوره را خواندند و گفتم مشکلی ندارد مجدد فرمودند عظنی ایشان یکی از خطب نهج البلاغه را برایشان خواندند
 ملاحظه می‌فرمائید که عرضه دین و یا فروعات مرسوم بوده است و حضرت عبدالعظیم دینش را به امام هادی(ع) عرضه کرد. و گفت اعتقاد من اینست که بعد از ولایت واجبات من روزه، حج، صلوة، زکاة، امر به معروف و نهی از منکر است امام فرمود والله این همان دینی است که خداوند برای بندگان پسندیده است بر همین ثابت قدم باش نتیجه اینکه وجوب امر به معروف و نهی از منکر از واجبات مسلم است.
 بنابراین طائفه دوم از طوائف ثلاث روایات گروهی از روایات است که دلالت بر اصل وجوب امر به معروف و نهی از منکر و تاکید در اتیان دارد.
 طائفه سوم روایاتی است که دلالت بر لزوم و وجوب دارد ولی عقوبت معلوم می‌کند که تارک امر به معروف و نهی از منکر هم در دنیا عقوبت دارد و هم در آخرت.
 -«محمد بن الحسن الطوسي قال: روي عن النبي(ص) أنه قال: لا تزال أمتي بخير ما أمروا بالمعروف، ونهوا عن المنكر، وتعاونوا على البر، فإذا لم يفعلوا ذلك نزعت منهم البركات، وسلط بعضهم على بعض، ولم يكن لهم ناصر في الأرض ولا في السماء.» [16]
 پیامبر(ص) فرمود امت من مادامیکه امر به معروف و نهی از منکر می‌کنند به خیر هستند و به یکدیگر در خوبی و تقوی کمک می‌دهند و اگر ترک کردند برکات از آنها گرفته خواهد شد و بعض اشرار بر آنها مسلط می‌شوند و ایذاء و اذیت می‌شوند و هیچ یاوری در روی زمین و آسمان ندارند و ضعیف طوری می‌شود که هرکه زورش می‌رسد به دیگری ظلم می‌کند.
 و باز می‌فرماید رواه المفید فی المقنعة ایضا مرسلا
 در همین باب نظائر این روایت را زیاد داریم که انشاءاله یکی دو تای دیگر را نقل می‌کنیم و بعد از بحث روایات خارج می‌شویم و امیدواریم این روایات میمون و مبارک باشد که نقل روایات هم میمون و مبارک است و تیمنا و تبرکا روایات را خواندیم.
 و صلی الله علی سیدنا محمد و آله الطاهرین


[1] وسائل الشیعة، حرعاملی، ج16، ص122، کتاب الامر بالمعروف و النهی عن المنکر، باب1، ح13، آل‌البیت.
[2] وسائل الشیعة، حرعاملی، ج16، ص122، کتاب الامر بالمعروف و النهی عن المنکر، باب1، ح13، آل‌البیت.
[3] وسائل الشیعة، حرعاملی، ج16، ص125، کتاب الامر بالمعروف و النهی عن المنکر، باب1، ح23، آل‌البیت.
[4] مراد از زبر عقل است قال الصدوق: «وجدت بخط البرقی ان الزبر العقل» در ادامه مرحوم صدوق از برقی نقل می‌کند که مراد از زبر عقل است
[5] یا در نسخه دیگر تواکلوا داریم تواکلوا یعنی کار را به عهده هم بگذارند وکل کل واحد یا تواکلوا القوم یعنی کل واحد علی الآخر یا اتکل بعضهم علی بعض یا کل واحد علی آخر یعنی مسامحه می‌کنند و در انجام این تکلیف کوتاهی می‌کنند که در این صورت باید منتظر عذابی از ناحیه خداوند باشند
[6] وسائل الشیعة، حرعاملی، ج16، ص118، کتاب الامر بالمعروف و النهی عن المنکر، باب1، ح5، آل‌البیت.
[7] بقره/سوره2، آیه278
[8] تفسیر مجمع البیان، فضل بن حسن طبرسی، ج2 ص211، موسسه اعلمی‌بیروت.
[9] حج/سوره22، آیه27
[10] وسائل الشیعة، حرعاملی، ج16، ص119، کتاب الامر بالمعروف و النهی عن المنکر، باب1، ح7، آل‌البیت.
[11] وسائل‌الشیعة، حرعاملی، ج16، ص121، کتاب الامر بالمعروف و النهی عن المنکر، باب1، ح11، آل‌البیت.
[12] وسائل‌الشیعة، حرعاملی، ج16، ص124، کتاب الامر بالمعروف و النهی عن المنکر، باب1، ح20، آل‌البیت.
[13] وسائل الشیعة، حرعاملی، ج16، ص125، کتاب الامر بالمعروف و النهی عن المنکر، باب1، ح23، آل‌البیت.
[14] وسائل‌الشیعة، حرعاملی، ج1، ص21، ابواب مقدمات العبادات، باب1، ح20، آل‌البیت.
[15] جامع‌الاحادیث، آیت الله بروجردی، ج1، ص479، علمیه قم.
[16] وسائل‌الشیعة، حرعاملی، ج16، ص123، کتاب الامر بالمعروف و النهی عن المنکر، باب1، ح18، آل‌البیت.