درس خارج فقه استاد مقتدایی

92/02/09

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: کتاب الدیات (حکم کفاره در قتل عمد)

در بحث کفاره قتل گفتیم اگر قتل عمد باشد قاتل باید کفاره جمع بدهد یعنی خصال کفارات را باید انجام بدهد بنده مؤمنی آزاد کند شهرین متتابعین روزه بگیرد و شصت مسکین را اطعام نماید. این مسأله اتفاقی است. و مرحوم صاحب جواهر[1] می‌فرماید «بلا خلاف اجده فیه بل الاجماع بقسمیه علیه» بلکه نصوص کثیره‌ای هم داریم.

دلیل مسأله:

1- صحیحه[2] «عبدالله بن سنان[3] عن ابی عبدالله(ع) سئل عن المؤمن یقتل المؤمن عمدا له توبة فقال ان کان قتله لایمانه فلا توبة له» ابن سنان از امام صادق(ع) نقل کرده است که در مورد حکم قتل عمدی یک مؤمن پرسیدند فرمود مسأله دو صورت دارد:

صورت اول: اگر قاتل به خاطر ایمان آن مؤمن او را کشته است توبه‌ای ندارد و ظاهر این است که چنین آدمی مرتد است و مؤمنی را کشته است و فعلش دلیل ارتدادش می‌شود

صورت دوم: «وان کان قتله لغضب او سبب من اسباب الدنیا فان توبته ان یقاد منه وان لم یکن علم به انطلق الی اولیاء المقتول فاقر عندهم بقتل صاحبهم فان عفو عنه ولم یقتلوا اعطاهم الدیة واعتق نسمة وصام شهرین متتابعین واطعم ستین مسکینا توبة الی الله عزوجل» اگر به خاطر برخی از بغض‌های دنیائی عمدا آن شخص مؤمن را کشته است توبه‌اش این است که او را قصاص کنند و اگر اولیاء مقتول قاتل را شناسائی نکرده‌اند خود قاتل باید خودش را معرفی کند که اگر آنان خواستند قصاص کنند و اگر خواستند او را عفو کنند و بر قاتل است که جهت توبه کفاره جمع بپردازد یعنی علاوه بر پرداخت دیه یک بنده آزاد کند و دو ماه روزه بگیرد و شصت مسکین را اطعام نماید با توجه به اینکه همه موارد هم با واو عطف شد که دلیل بر جمع است.

2- موثقه اسماعیل الجعفی[4] قال «قلت لابی جعفر(ع) الرجل یقتل الرجل متعمدا قال علیه ثلاث کفارات یعتق رقبة ویصوم شهرین متتابعین ویطعم ستین مسکینا وقال[5] افتی علی بن الحسین بمثل ذلک» اسماعیل جعفی گوید از امام باقر(ع) در مورد حکم مردی که عمدا انسانی را بکشد پرسیدم آن حضرت فرمود سه کفاره باید بدهد عتق رقبة و روزه دو ماه و اطعام شصت مسکین و امام(ع) اضافه فرمودند که حضرت علی بن الحسین امام سجاد(ع) به همین روش عمل کرد.

أ. چون جریان قصاص مشخص بود که قتل عمد یا قصاص دارد و یا اولیاء دم راضی به دیه شوند لذا امام فقط حکم کفاره را بیان می‌کند.

ب. جمله «قال أفتی علی بن الحسین» کمی مبهم است که آیا امام باقر(ع) فرمودند «أفتی علی بن الحسین(ع)» یا راوی می‌گوید. اسماعیل جعفی بعد از بیان کلام امام باقر(ع) گفت علی بن الحسین(ع) نیز همین حکم را داده است به هر حال جریان هر چه باشد به کیفیت استدلال ضرر ندارد.

3- عیاشی[6] عن سماعه[7] عن ابی عبدالله(ع) قال «سألته عن قول الله[8] عزوجل ﴿وَمَن يَقْتُلْ مُؤْمِنًا مُّتَعَمِّدًا فَجَزَآؤُهُ جَهَنَّمُ خَالِدًا فِيهَا وَغَضِبَ اللّهُ عَلَيْهِ وَلَعَنَهُ وَأَعَدَّ لَهُ عَذَابًا عَظِيمًا﴾[9] » سماعة می‌گوید از امام صادق(ع) در مورد آیه شریفه ﴿ وَمَن يَقْتُلْ مُؤْمِنًا﴾ که می‌فرماید هر کسی عمدا انسان مؤمنی را بکشد سزایش جهنم ابدی و غضب و لعنت خداست و خداوند او را در عذاب عظیم گرفتار می‌کند پرسیدم؟ «قال: من قتل مؤمنا على دينه فذاك المتعمد الذي قال الله عزّوجلّ: ﴿ وَأَعَدَّ لَهُ عَذَابًا عَظِيمًا﴾» امام(ع) فرمود هرکس مؤمنی را به خاطر دین آن مؤمن بکشد مصداق متعمد در آیه است که فرمود خداوند او را به عذاب عظیم گرفتار می‌سازد «قلت: فالرجل يقع بينه وبين الرجل شيء فيضربه بسيفه فيقتله» پرسیدم اینکه دو نفر دعوا می‌کنند و کینه پیش می‌آید و یک نفر آن دیگری را عمدا با شمشیر می‌زند و می‌کشد مصداق آیه است؟ «فقال: ليس ذاك المتعمد الذي قال الله عزّوجلّ ولکن یقاد به والدیة ان قبلت» امام(ع) فرمود این دعوای بین اثنینی و قتل عمد به خاطر کینه شخصی مصداق آیه نیست بلکه در این صورت قاتل قصاص می‌شود یا اگر اولیاء دم بپذیرند دیه می‌پردازد «قلت فله توبة» پرسیدم آیا چنین قاتلی می‌تواند توبه کند؟ «قال نعم یعتق رقبة ویصوم شهرین متتابعین ویطعم ستین مسکینا ویتوب ویتضرع فارجوا ان یتاب علیه» امام(ع) فرمود می‌تواند توبه کند و بنده‌ای را آزاد کند و دو ماه روزه بگیرد و شصت مسکین را اطعام نماید و با توبه در پیشگاه خدا تضرع کند (البته گناهش شدید است) اما امید دارم که خدا توبه‌اش را بپذیرد و کفاره جمع نیز به خاطر شدت گناه است.

بررسی روایات:

امام در روایت اول و سوم قتل را دو قسم کرد:

قسم اول: اگر برای قتل انجام شده به خاطر ایمان مقتول باشد توبه ندارد و گرفتار عذاب الهی است و چنین کسی حکم ارتداد پیدا می‌کند و ارتداد او هم ارتدادی است که توبه ندارد.

قسم دوم: اگر قتل عمد به خاطر ایمان مقتول نبود در این صورت حکمش قصاص است و اگر مصالحه شد دیه می‌پردازد و از نظر حق الله هم کفاره جمع بدهکار است.

کفاره قتل خطائی:

مسأله2: «تجب الکفارة المرتبة فی قتل الخطأ المحض وقتل شبه العمد»[10]

مرحوم امام دو موضوع خطای شبه عمد و خطای محض را طی یک مسأله بیان می‌کنند و می‌فرمایند در قتل خطای شبه عمد و خطای محض که از جهت حق الناس قصاص ندارد و حکم اولیه دیه است از جهت حق الله قاتل باید کفاره مرتبه بپردازد و یکی از خصال کفارات را به ترتیب باید انجام دهد و در صورت عجز از پرداخت هرکدام از کفارات کفاره بعدی را باید انجام دهد. مرحوم صاحب جواهر[11] می‌فرماید «علی المشهور بل عن المبسوط[12] نفی الخلاف فیه» مرحوم شهید[13] در مسالک می‌فرماید «لا خلاف بین المسلمین فیه ان کفارة قتل الخطأ مرتبة» البته مراد مرحوم شهید فقط خطاء محض است و شبه عمد را نیاورده است.

اما دیگران گفتند شبه عمد ملحق به خطای محض است لاندراجه فی الخطأ وقتی می‌گوییم خطأ هم خطای محض و هم شبه عمد را شامل می‌شود.

یعنی خطا دو قسم است:

1- خطای محض.

2- خطای شبیه عمد.

البته آیه شریفه ﴿وَمَن قَتَلَ مُؤْمِنًا خَطَئًا فَتَحْرِيرُ رَقَبَةٍ مُّؤْمِنَةٍ وَدِيَةٌ مُّسَلَّمَةٌ إِلَى أَهْلِهِ﴾[14] دلالت بر شبه عمد ندارد ولی عملا شبه عمد را ملحق به خطای محض نمودند و مقدار دیه را نیز روایات مشخص می‌کند.

ذیل آیه شاهد حرف ماست و دیه مرتّبة را می‌رساند که می‌فرماید ﴿وَإِن كَانَ مِن قَوْمٍ بَيْنَكُمْ وَبَيْنَهُمْ مِّيثَاقٌ﴾[15] اگر بین قاتل و مقتول میثاقی هست مثلا از افرادی است که قرارداد همکاری دارند ﴿فَدِيَةٌ مُّسَلَّمَةٌ إِلَى أَهْلِهِ وَتَحْرِيرُ رَقَبَةٍ مُّؤْمِنَةً﴾[16] باید یک عبد آزاد کند ﴿فَمَن لَّمْ يَجِدْ فَصِيَامُ شَهْرَيْنِ مُتَتَابِعَيْنِ تَوْبَةً مِّنَ اللّهِ﴾[17] باید به عنوان توبه دو ماه روزه بگیرد.

کیفیت استدلال:

می‌خواهیم از ذیل آیه استفاده کفاره ترتیب بنماییم زیرا در اول فقط تحریر رقبه و دیه را فرمود اما در ذیل صیام شهرین را هم اضافه نموده پس معلوم می‌شود که به ترتیب است اول تحریر رقبه و اگر نشد صیام شهرین البته مورد سوم یعنی اطعام ستین مسکین در قرآن نیامده است ولی به اجماع و اتفاق فقها مورد سوم ثابت است و نصوص و روایاتی هم داریم که بعدا می‌خوانیم.


[1] جواهرالکلام، شیخ محمدحسن نجفی جواهری، ج43، ص407، دارالکتب الاسلامیة.
[2] صحیحه است و مشایخ ثلاث این را نقل کردند و بطور صریح دلالت دارد که کفاره قتل عمد جمع است.
[3] وسائل الشیعة، حرعاملی، ج29، ص30، کتاب القصاص، ابواب قصاص النفس، باب9، ح1، آل‌البیت.
[4] وسائل الشیعة، حرعاملی، ج29، ص34، کتاب القصاص، ابواب قصاص النفس، باب10، ح3، آل‌البیت.
[5] مشخص نیست که قال از امام باشد یا از خود اسماعیل جعفی باشد.
[6] تفسیر العیاشی، محمدبن مسعود عیاشی، ج1، ص267، العلمیة.
[7] وسائل الشیعة، حرعاملی، ج29، ص31، کتاب القصاص، ابواب قصاص النفس، باب9، ح2، آل‌البیت.
[8] سوره‌ نساء، آیه93.
[9] با صورت مسأله قتل عمد پنج مورد در آیه مطرح است: 1- جزایش جهنم است. 2- مخلد در جهنم است. 3- گرفتار عغضب خداوند است. 4- گرفتار لعنت خداوند است. 5-. به عذاب عظیم گرفتار می‌شود. حتی اگر این پنج مورد شبیه هم باشد نشان از شدت مجازات دارد
[10] تحریرالوسیله، امام خمینی، ج2، ص606، دارالعلم.
[11] جواهرالکلام، شیخ محمدحسن نجفی جواهری، ج43، ص407، دارالکتب الاسلامیة طهران.
[12] المبسوط، شیخ طوسی، ج6، ص207، مکتبة مرتضویة.
[13] مسالک الافهام، شهید ثانی، ج15، شرح ص503، معارف اسلامی قم.
[14] سوره نساء، آیه92.
[15] سوره نساء، آیه92.
[16] سوره نساء، آیه92.
[17] سوره نساء، آیه92.