درس خارج فقه استاد مقتدایی

92/01/27

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: کتاب الدیات (جنايت بر حيوان غير مأکول اللحم غير قابل تذکيه)

بیان یک تذکر:

وضعیت اشتغال به تحصیل طوری است که نیاز مبرم به تداوم دارد که اگر کمترین فاصله‌ای ایجاد شود یا اشتغال فکری غیر درسی پیدا شود انسان از تفکر علمی و درسی دور می‌شود از مرحوم سیدمحمدباقر درچه‌ای اصفهانی -استاد آقای بروجردی- نقل می‌کنند که فرمود پنجشنبه و جمعه که درس تعطیل است و به روستا می‌رویم وقتی صبح شنبه برمی‌گردیم عوام هستیم گویا آنچه که آموخته بودیم فراموش می‌کنیم به تناسب خودم را عرض می‌کنم که مطالعه دیروز ما در مورد کلب کمی بیات بود لذا بحث قبلی را با توضیحی بیشتر تکرار می‌کنیم.

گفتیم قسم سوم یعنی حیوانات غیر مأکول اللحم غیر قابل تذکیه دو بخش دارد.

بخش اول کلب بود که گفتیم به خاطر نجس العین بودن قابل تملک نیست و گفتیم فقط چهار مورد از کلب استثناء شده است که قابل تملک است و جنایت بر آن دیه دارد. مورد اول: کلب صید: کلب صید با اینکه نجس العین است یکی از چهار کلبی است که در شرع قیمت برای آن تعیین شده و به ملکیت مسلمان درمی‌آید و جنایت بر آن دیه دارد در مورد کلب صید دو دسته روایات داشتیم

روایات دسته اول دو گروه بود گروه اول می‌گفت دیه کلب صید چهل درهم است و گروه دوم می‌گفت دیه کلب صید سلوقی چهل درهم است که بحث کردیم و بعضی گفتند سلوقی قید است و بعضی دیگر این قول به قید را رد کردند و گفتند وصف است و وصف مفهوم ندارد ضمن اینکه در روایات عنوان کلب صید یا صید سلوقی آمده است و ظهور در سگ تعلیم دیده دارد اما در روایات در مورد کلی سگ تعلیم دیده بحثی نشده است هرچند در مورد پرنده شکاری –باز شکاری– روایتی داشتیم.

در دسته دوم از روایات؛ دو روایت بود:

1- روایت سکونی[1] «قال امیرالمؤمنین(ع) فیمن قتل کلب الصید قال یقومه» دیه کلب صید قیمت سوقیه آن است

2- مرسله‌ای که با دو نقل وارد شد:

نقل اول: عیاشی[2] ،[3] در تفسیر ذکر کرده است که ذیل آیه ﴿وشروه بثمن بخس دراهم معدودة﴾[4] می‌فرماید «قال کانت عشرین درهما» و در کیفیت استدلال با ضمیمه دو روایت مرسله عیاشی که «عشرین درهما» دارد به روایت سکونی که قیمت سوقیه را مطرح کرده است گفتیم مراد از عشرین درهم همان قیمت سوقیه است یعنی آن روز قیمت یک سگ شکاری عشرین درهم بود

نقل دوم: همین روایت به سند دیگر از امام هشتم[5] نقل می‌شود و تتمه‌ای دارد که شاهد حرف ماست، در روایت آمده است «وزاد البخس النقص هی قیمة کلب الصید اذا قتل کانت دیته عشرین درهما» که نیاز به ضمیمه ندارد بلکه خود روایت می‌گوید نقص یعنی قیمت سوقیه ملاک است و قیمت سوقیه عشرین درهم است.

جمع بین دو دسته از روایات:

در جمع بین دو دسته روایات –روایات چهل درهم و روایات قیمت سوقیه- مرحوم محقق[6] می‌فرماید «لکن الاول [چهل درهم] اشهر» مرحوم صاحب جواهر[7] در توضیح کلام محقق می‌فرماید «اشهر روایة» بیشر از فقهاء در کتب خود این روایت اربعون درهم را نقل کردند «واشهر عملا» و از نظر عمل به روایت و فتوی بر اساس روایت بیشتر فقهاء فتوی دادند «بل لم اجد من افتی به» بنابراین ولو مدرک روایت ضعیف است ولی با عمل مشهور ترجیح پیدا می‌کند بر آن دسته روایاتی که می‌گوید جانی باید قیمت سوقیه را بپردازد و بین کلب صید سلوقی و غیر سلوقی در پرداخت دیه هیچ تفاوتی نیست لذا امام هم می‌فرمایند «ففی کلب الصید اربعون درهما والظاهر عدم الفرق بین السلوقی وغیره»[8]

مورد دوم از استثناء کلب: کلب الغنم أو الماشیة: در مورد دیه سگ گله سه قول مطرح است:

قول اول: عشرون درهم: دلیل قول اول یک روایت است.

مرسله ابن فضال[9] که می‌گوید «ودیة کلب الماشیة عشرون درهما»

در کشف اللثام[10] می‌فرماید مشهور طبق این روایت فتوی دادند.

قول دوم: کبش: گفته‌اند دیه کلب صید یک گوسفند نر است.

مرحوم صاحب جواهر[11] می‌فرماید «قال به الفاضلان[12] ، [13] (علامه وفخرالمحققین) والشهیدان[14] ، [15] (شهید اول و شهید ثانی)» مرحوم صاحب مسالک[16] می‌فرماید «عند الاکثر»

دلیل قول دوم: مستند قول دوم نیز یک روایت است. «ابوبصیر[17] ... دیة کلب الغنم کبش»

قول سوم: قیمت سوقیه: برخی گفته‌اند دیه کلب گله قیمت سوقیه آن است.

دلیل قول سوم: مستند این قول روایت سکونی[18] است «فیمن قتل کلب الصید قال یقومه وکذلک کلب الغنم»

بررسی اقوال: مرحوم محقق[19] در شرایع در مورد قول اول –عشرون درهم- می‌فرماید «مع شهرتها لکن الاولی اصح طریقا» یعنی روایت کبش –قول اول در کلام محقق و قول دوم در بحث حاضر- اصح سندا است پس روایت عشرون مشهور است.

مناقشه در کلام محقق: در اشکال بر کلام محقق دیروز مفصل مطرح کردیم که مستند آن ضعیف است لذا می‌گوئیم گرچه روایات هر سه قول ضعیف است اما روایت قول به کبش از دو جهت ضعف دارد؛

جهت اول: در سند روایت ابی بصیر محمد بن حفص آمده است که مجهول است.

جهت دوم: در سند روایت ابوبصیر علی بن ابی حمزه بطائنی است که واقفی و کذاب است پس فرمایش مرحوم محقق مبنی بر اولی بودن قول دوم -کبش- صحیح نیست به هر حال مشخص نیست منشأ اشتباه محقق چه بود که چنین فتوائی داده است لذا در جمع بین روایات می‌گوییم هرسه روایت ضعیف است مرحوم امام هم مردد است و می‌فرمایند احتیاط به اکثر الامرین بین کبش و عشرون درهم است تا ذمه‌اش بری شود.

مناقشه در کلام امام:

می‌گوییم؛ اولا: چرا امام عنوان سوم را رها کردند سومی می‌گفت قیمت کلب چرا در احتیاط توجه به قسم سوم نکردند یعنی چنانچه دیروز گفتیم باید احتیاط بین سه عنوان باشد نمی‌دانیم چرا امام به عنوان سوم یعنی قیمت سوقیه توجه نکردند.

ثانیا: روایت سکونی که می‌گوید قیمت کلب دیه آن است گرچه ضعیف است ولی مطابق قاعده است و مرحوم آقای خویی[20] هم می‌فرماید «هو الاصح» پس این اشکال به فرمایش مرحوم امام هم وارد است.

أقول: به نظر ما هم فتوای آقای خویی اقوی است چون مطابق قاعده است و مؤید روایتی هم داریم گرچه ضعیف است.

مورد سوم از موارد استثناء کلب: کلب الحائط: سگ باغ و یا سگ خانه‌ای؛ گفته‌اند دیتها عشرون درهما. مرحوم محقق[21] می‌فرماید «لا اعرف المستند له» بر طبق قول به بیست درهم مستند روائی ندارد. مرحوم صاحب جواهر[22] می‌فرماید «ان القول به مشهور شهرة عظیمة بل ربما احتمل بلوغها اجماعا»

بررسی روایات خلاف قول مشهور در دیه سگ باغ و خانه:

مرحوم محقق فرمود «لا اعرف المستند له» بر طبق قول به بیست درهم روایت نداریم اما می‌توان برخی روایات خلاف مشهور را مورد ارزیابی قرار داد.

1- سکونی[23] «فیمن قتل کلب الصید قال یقومه وکذلک البازی وکذلک کلب الغنم وکذلک کلب الحائط» در مورد کلب صید امام فرمود دیه‌اش قیمت آن است و نیز دیه کلب باغ و خانه قیمت آن است.

2- روایت ابن فضال[24] «دیة کلب الذی لیس للصید ولا للماشیة زنبیل من تراب علی القاتل» کنایه از این است که قیمتی ندارد و جنایت بر سگ غیر شکاری و گله دیه ندارد.

3- روایت ابی بصیر[25] در ذیل روایت می‌گفت «ودیة کلب الاهل قفیز من تراب لاهله» بدیهی است کلب اهل گرچه ظهور در کلب خانگی دارد اما اگر شامل کلب حائط نیز بشود پس دیه کلب حائط هم قفیز من تراب و یا همان زنبیل من تراب است کنایه است که دیه ندارد.

کیفیت بررسی روایات:

دو روایت ابن فضال و ابوبصیر هیچ دیه‌ای برای کلب حائط نگفتند و روایت سکونی گرچه عنوان قیمت را مطرح کرده است اما چون ضعیف است و خلاف مشهور است طرد می‌شود. و لذا امام می‌فرماید «والاحوط فی کلب الحائط عشرون درهما»[26] این احتیاط وجوبی است چون فتوی قبلی ندارد. چون روایت ضعیف است پس احتیاط لازم این است که عمل به قول مشهور کنیم اگر مشهور مستند ضعیفی بین روایت ضعیفی را دلیل قرار داده‌اند می‌گوئیم ضعف روایت جبران می‌شود و اگر روایتی در مقابل قول مشهور نباشد به ضرس قاطع می‌گوییم به قول مشهور عمل شود.

مورد چهارم از موارد استثناء کلب: کلب ذرع: بحث کلب ذرع و نیز کلب‌های غیر این چهار نوع برای فردا انشاءاله.


[1] وسائل الشیعه، شیخ حر عاملی، ج29، ص226، کتاب الدیات، ابواب دیات النفس، باب19، شماره35512، ح3، ط آل البیت.
[2] تفسیر العیاشی، محمدبن مسعود عیاشی، ج2، ص172، مکتبة العلمیة الاسلامیه.
[3] وسائل الشیعه، شیخ حر عاملی، ج29، ص227، کتاب الدیات، ابواب دیات النفس، باب19، شماره35516، ح7، ط آل البیت.
[4] یوسف/سوره12، آیه20.
[5] وسائل الشیعه، حر عاملی، ج29، ص227، کتاب الدیات، ابواب دیات النفس، باب19، ح8، آل‌البیت.
[6] شرایع الاسلام، محقق حلی، ج4، ص1050، استقلال طهران.
[7] جواهرالکلام، شیخ محمدحسن نجفی جواهری، ج43، ص395، دارالکتب الاسلامیة طهران.
[8] تحریرالوسیله، امام خمینی، ج2، ص604، دارالعلم.
[9] وسائل الشیعه، حر عاملی، ج29، ص227، کتاب الدیات، ابواب دیات النفس، باب19، ح4، آل‌البیت.
[10] کشف اللثام، فاضل هندی، ج11، ص483، جامعه مدرسین.
[11] جواهر الکلام، شیخ محمدحسن نجفی جواهری، ج43، ص395، دارالکتب الاسلامیة.
[12] ارشادالاذهان، علامه حلی، ج2، ص235، جامعه مدرسین.
[13] ایضاح الفوائد، فخرالمحققین، ج4، ص731، کوشانپور.
[14] لمعه دمشقیه، شهید اول، ج1، ص269، دارالفکر.
[15] مسالک الافهام، شهید ثانی، ج15، ج497، معارف اسلامی.
[16] مسالک الافهام، شهید ثانی، ج15، ص497، معارف اسلامی قم.
[17] وسائل الشیعه، حر عاملی، ج29، ص226، کتاب الدیات، ابواب دیات النفس، باب19، ح2، آل‌البیت.
[18] وسائل الشیعه، حر عاملی، ج29، ص226، کتاب الدیات، ابواب دیات النفس، باب19، ح3، آل‌البیت.
[19] شرایع الاسلام، محقق حلی، ج4، ص1050، استقلال طهران.
[20] مبانی تکملة‌المنهاج، سیدابوالقاسم خوئی، ج2، ص430، علمیة قم.
[21] شرایع الاسلام، محقق حلی، ج4، ص1050، استقلال طهران.
[22] جواهر الکلام، شیخ محمدحسن نجفی جواهری، ج43، ص396، دارالکتب الاسلامیة طهران.
[23] وسائل الشیعه، حر عاملی، ج29، ص226، کتاب الدیات، ابواب دیات النفس، باب19، ح3، آل‌البیت.
[24] وسائل الشیعه، حر عاملی، ج29، ص227، کتاب الدیات، ابواب دیات النفس، باب19، ح4، آل‌البیت.
[25] وسائل الشیعه، حر عاملی، ج29، ص226، کتاب الدیات، ابواب دیات النفس، باب19، ح2، آل‌البیت.
[26] تحریرالوسیله، امام خمینی، ج2، ص604، دارالعلم.